شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
zeynab mohamadi

zeynab mohamadi

37 دقیقه پیش

        جنگجوی پیناژه

نمی‌دانم من سخت‌پوست و سنگدل شده بودم یا کتاب‌هایی که این مدت خواندم بی‌اثر و لوس بودند. اما بلاخره یکی پیدا شد بازی رها کردن‌کتاب‌ها از نیمه را بهم بزند و بهم ثابت کند بازی جادوی ادبیات ممکن است روزهایی متوقف بشود، اما هرگز پایان پیدا نمی‌کند. 

زه‌زه که تلفظ ژوزه درزبان اسپانیایی است، پسربچه‌ی ۶ ساله‌ای‌ست که مثل هربچه دیگری که درفقر به‌دنیا می‌آید، زودتر از سنش بزرگ می‌شود و چیزهایی را باتخیل بی‌نظیرش احساس می‌کند. او مهربان است و می‌داند که معلم زشت و بدترکیب‌شان را هیچ مردی دوست ندارد و به‌خاطر همین گلدان روی میزش برخلاف دیگر معلم‌ها همیشه خالی است. زه‌زه آدم بدی نیست ولی دزدی می‌کند و گلی را توی گلدان معلمش می‌گذارد تا برای یک روز هم که شده تصور کند کسی هست که دوستش داشته باشد. زه‌زه خیال‌پرداز و بازیگوش است و مدام خرابکاری بالا می‌آورد‌. انقدر که خانواده پرتعدادش هی کتکش می‌زنند. تاجایی که وقتی اولین‌بار می‌خواهد با " پورتوگا " شنا کند و توی دریاچه بپرد، شرم می‌کند که لباسش را دربیاورد و کبودی‌های بدنش را نشان مرد بدهد.

زه‌زه و خانواده‌اش فقیرند. ولی او می‌خواهد دانشمند و شاعر بشود و همه‌ی این رازها را به درخت پرتقال کوچکی می‌گوید که حیاط پشتی خانه جدیدشان سبز شده. روزی برای اینکه شجاعتش را به درخت ثابت می‌کند قول می‌دهد که برای رفتن به مدرسه از ماشین مرد ترسناکی به نام " پورتوگا " آویزان بشود. او این‌کار را انجام می‌دهد و بعد کتک مفصلی از پورتوگا می‌خورد انقدر که تصمیم می‌گیرد وقتی بزرگ شد حتما او را بکشد. اما این اتفاق نمی‌افتد و درادامه دوستی عجیب و غریب و فراموش‌نشدنی بین پورتوگا و زه‌زه که خودش را جنگجوی محله‌شان پیناژه می‌داند، اتفاق می‌افتد.

کتاب بیشتر از آنکه رمان باشد، روایتی داستانی از زندگی‌نامه‌ی نویسنده است. روایتی که شیرین است، دردآور است ولی عمیقا می‌چسبد. به‌خصوص حالا که داریم شرایط سختی را تجربه می‌کنیم و حالا که مشغول غرق شدن درمشکلات مختلفیم به ما تلنگر می‌زند که شاید دوستی و مهربانی بتوانند برای لحظاتی آدم را از جهنمی که درش گیر افتاده نجات بدهند.


      

2

فاطمه اسفندی

فاطمه اسفندی

50 دقیقه پیش

        با صفحه اولش قضاوتش نکن بیشتر بخوان تا به زبان زمینج خو بگیری.

می‌خواهی بخوانی؟‌ مطمئن نیستم دوست داشته باشی یا نه. نویسنده می‌گوید برای اعتراض نوشته‌ام. اعتراض از وضع و زندگی زنان. که چرا باید اینگونه باشد. باری این کتاب برای سال‌های کمی دور است و زندگی زنان هرچند آنگونه نیست اما نمی‌توانم بگویم بهتر شده است. قطعی است که در گذر این سال‌ها زنان تغییر و رشد یافته‌اند اما این بار مهنت که بر دوش زنان سوار می‌شود را چه کسی به آنان می‌رساند؟!!!!

اگر می‌خواهی واقعا کتاب را بخوانی. فقط شروع کن به خواندن. دنبال نظرات دیگران نرو. بدون هشدار، داستان را بازگو می‌کنند. پس اگر می‌خواهی کتاب را بخوانی، از خواندن ادامه این یادداشت صرف نظر کن.

روایت یک سال طول می‌کشد. از زمستان تا پاییز! بچه‌های مرگان بزرگ می‌شود. مرگان سخت و محکم. می‌ایستد. یک اشتباه می‌کند آن هم، به شوهر دادن دخترش است. شخصیت های اصلی داستان خوب ساخته و پرداخته شده‌اند.(اصلا من کی باشم که... نه! نه! من هم آدمی هستم!) زبان کتاب زیباست. از بی‌توجهی و کم‌ارزش شمردن زنان همین بس که نام کتاب سلوچ است اما کتاب از سرگذشت مرگان می‌گوید. تمام مهنت هایی را که یک زن در نبود شوهرش می‌شود به سرش بیاید(حالا نه تمامش را ) به تصویر کشیده است. خودش. دو پسرش و دخترش. همه کار می‌کنند برای لقمه‌ای نان. دخترش را شو می‌دهد برای لقمه‌ای نان. پسرش به بیابان و شتربانی می‌سپارد برای لقمه‌ای نان. و خودش آچار همه‌کاره‌ی دِهِ کوچک‌شان است. چشم مردها به دنبالش است!!! گفتم لقمه‌ای نان!!!! در این روزها لقمه‌ای نان چه گران شده و ارزان است!!!!!!!
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

فاطمه معروفی

فاطمه معروفی

1 ساعت پیش

        جاناتان هایت، روانشناس اجتماعی و پژوهشگر، در فرضیه خوشبختی دست به کاری زده که شاید آرزوی بسیاری از ما باشد: پل زدن بین یافته‌های روان‌شناسی مدرن و خرد کهن. او در این کتاب تلاش کرده از دل آموزه‌های ادیان، فلسفه‌های باستان و دانش امروز، فرمول‌هایی برای داشتن یک زندگی معنادار و رضایت‌بخش بیرون بکشد و نتیجه، جذاب، قابل تأمل و کاربردی‌ست.

هایت کتاب را با استعاره‌ی مشهور “فیل و فیل‌سوار” آغاز می‌کند؛ استعاره‌ای که ذهن انسان را به دو بخش منطقی (فیل‌سوار) و هیجانی و ناخودآگاه (فیل) تقسیم می‌کند. پیام ساده‌ اما عمیق این استعاره این است: تا وقتی فیل راضی نباشد، فیل‌سوار نمی‌تواند کاری پیش ببرد! پس برای خوشبختی، نمی‌شود فقط به عقل تکیه کرد؛ باید احساس، عادت‌ها و سیستم عصبی را هم همراه کرد.

از نقاط قوت کتاب، سادگی در بیان مفاهیم علمی، پیوند دادن مسائل روان‌شناسی با منابع معنوی و فلسفی و نگاه یکپارچه به انسان است. هایت، بدون افتادن به دام عرفان‌زدگی یا علم‌زدگی، بین حکمت شرقی، آموزه‌های بودایی و تحقیقات عصب‌شناسی تعادل برقرار می‌کند.

در فصل‌هایی مثل “معنا”، “رنج”، “فضیلت” یا “رابطه با دیگران”، هایت بارها یادآوری می‌کند که خوشبختی نه یک مقصد نهایی بلکه یک فرآیند است و این فرآیند، ترکیبی‌ست از پذیرش خود، ارتباط با دیگران و زندگی هدفمند.

🔸 نقاط قوت:
	•	ادغام فلسفه و روان‌شناسی با بیانی روان
	•	مثال‌های ملموس و پژوهش‌های به‌روز
	•	طرح موضوعاتی چون فضیلت، معنا و رابطه با خود و دیگران با دیدگاهی چندلایه

🔸 نقاط ضعف:
	•	گاهی در بعضی بخش‌ها، برای مخاطب ناآشنا با مباحث روان‌شناسی ممکن است چالش‌برانگیز یا کمی تکراری باشد
	•	برخی فصل‌ها انسجام بیشتری نسبت به بقیه دارند و کتاب از نظر ساختاری یکنواخت نیست

اما در مجموع، فرضیه خوشبختی کتابی‌ست که می‌توان آن را به همه‌ی کسانی که دغدغه‌ی زیستن بهتر، عمیق‌تر و آگاهانه‌تر دارند پیشنهاد کرد نه فقط روانشناس‌ها یا اهل فلسفه، بلکه هر کسی که می‌خواهد خودش را بهتر بشناسد، با احساساتش کنار بیاید و در نهایت از درون آرام‌تر زندگی کند.
      

3

        نقدی بر کتاب موش ها و ادم ها نوشته جان اشتاین بک
اصالت جان اشتاین بک نویسنده موشها و آدمهابه عنوان یک نویسنده ناتورالیست در همه آثارش نمودپیدا میکند در تمامی بخشهای کتاب توصیف زیبای طبیعت به چشم میخورد به گونه ای که همانند فیلمنامه یک فیلم گوشه گوشه داستان را احساس میکنی.
صحنه های پیرامون داستان و کلیه چشم اندازهایی که فقط با زبان چشم قابل درک است بیان شده است برای مثال در شروع فصل ششم صحنه شکار مار آبی داخل برکه توسط یک بوتیمار به قدری واضح است که خواننده احساس میکند فیلم آن صحنه را دیده است.
«ماری ابزی به نرمی در اب لغزیدو سرش را همچون پریسکوپی اندکی از اب بیرون برد و به راست و چپ حرکت میداد. طول برکه آرام را طی کرد تا به زیر ساقهای بوتیماری رسید که بی حرکت در کناره کم عمق برکه ایستاده بود. سری با نوک درازش نیزه وار به سرعت فرود آمد و سر مار کوچک به هوا بلند شد و به گلوی مرغ رفت. حال آنکه دم مار دیوانه وار به دو طرف تاب میخورد»
یا توصیف خوابگاه کارگران و لباس افراد همانند فیلمنامه دقیق و شفاف است
ناتورالیسم در بیان خصوصیات افراد نیز به وضوح قابل مشاهده است از جمله خصوصیات فردی هر یک از بازیگران ،امیال، آرزوها و آمال فردی هریک از انها. در فصل سوم کتاب گفت و گوی لنی و جورج نمونه ای از امیال و آرزو های انان است که هیچوقت به ان دست نمی یابند.
"باشه جورج بگو دوباره تعریف کن
خوب باشه پنج هکتار زمینه با یه آسیاب بادی کوچیک و یه خو نه چوبی و یک مرغدونی
یه آشپزخونه و یه باغ میوه با درختای الوبالو هلو و زردالو گردوم داره"
در واقع مفهوم داستان صرفا شرح یک ماجرا یک حادثه و بیان تراژدی تلخ یک جامعه نیست بلکه میگوید کلیه انسانها برای خود دارای اهداف آرزوها و خواسته هایی هستند که انگیزه ها را تشکیل میدهد. هرچه نظام اجتماعی که آن جامعه را در برمیگیرد سالمتر و دارای یک نظام اقتصادی دمکراتیک بوده و از بستری همراه با عدالت برخوردار باشداحتمال نیل به خواسته هاو اهداف افراد بیشتر است و هراندازه جامعه بیشتر در فضای بی عدالتی بوده و فاصله طبقاتی همانند آن روزهای امریکا بیشتر باشد دستیابی به ارزوها و خواسته ها ناممکن تر خواهد بود.
جامعه آرمانی که در درون روح همه کارگر ان جا خوش کرده و لنی اینگونه به آن رسید و زن ناکام داستان آنگونه..






































































































نقدی بر کتاب موش ها و ادم ها نوشته جان اشتاین بک
اصالت جان اشتاین بک، نویسنده موشها و آدمهابه عنوان یک نویسنده ناتورالیست در همه آثارش نمودپیدا میکند در تمامی بخشهای کتاب توصیف زیبای طبیعت به چشم میخورد به گونه ای که همانند فیلمنامه یک فیلم گوشه گوشه داستان را احساس میکنی.
صحنه های پیرامون داستان و کلیه چشم اندازهایی که فقط با زبان چشم قابل درک است بیان شده است برای مثال در شروع فصل ششم صحنه شکار مار آبی داخل برکه توسط یک بوتیمار به قدری واضح است که خواننده احساس میکند فیلم آن صحنه را دیده است.
«ماری ابزی به نرمی در اب لغزیدو سرش را همچون پریسکوپی اندکی از اب بیرون برد و به راست و چپ حرکت میداد. طول برکه آرام را طی کرد تا به زیر ساقهای بوتیماری رسید که بی حرکت در کناره کم عمق برکه ایستاده بود. سری با نوک درازش نیزه وار به سرعت فرود آمد و سر مار کوچک به هوا بلند شد و به گلوی مرغ رفت. حال آنکه دم مار دیوانه وار به دو طرف تاب میخورد»
یا توصیف خوابگاه کارگران و لباس افراد همانند فیلمنامه دقیق و شفاف است
ناتورالیسم در بیان خصوصیات افراد نیز به وضوح قابل مشاهده است از جمله خصوصیات فردی هر یک از بازیگران ،امیال، آرزوها و آمال فردی هریک از انها. 
در فصل سوم کتاب گفت و گوی لنی و جورج نمونه ای از امیال و آرزو های انان است که هیچوقت به ان دست نمی یابند.
"باشه جورج بگو دوباره تعریف کن
خوب باشه پنج هکتار زمینه با یه آسیاب بادی کوچیک و یه خونه چوبی و یک مرغدونی یه آشپزخونه و یه باغ میوه با درختای الوبالو هلو و زردالو گردوم داره"
در واقع مفهوم داستان صرفا شرح یک ماجرا یک حادثه و بیان تراژدی تلخ یک جامعه نیست بلکه میگوید کلیه انسانها برای خود دارای اهداف آرزوها و خواسته هایی هستند که انگیزه ها را تشکیل میدهد. هرچه نظام اجتماعی که آن جامعه را در برمیگیرد سالمتر و دارای یک نظام اقتصادی دمکراتیک بوده و از بستری همراه با عدالت برخوردار باشداحتمال نیل به خواسته هاو اهداف افراد بیشتر است و هراندازه جامعه بیشتر در فضای بی عدالتی بوده و فاصله طبقاتی همانند آن روزهای امریکا بیشتر باشد دستیابی به ارزوها و خواسته ها ناممکن تر خواهد بود.
جامعه آرمانی که در درون روح همه کارگر ان جا خوش کرده و لنی اینگونه به آن رسید و زن ناکام داستان آنگونه..






















































فاصله طبقاتیجان اشتاین بکناتورالیسمچالش کتابخوانی طاقچهکتاب

۰

۰

۰



      

1

عین راء

عین راء

3 ساعت پیش

        این کتاب حاصل سفرِ اگر درست یادم باشد یک ماهه ی آقای ضابطیان به ترکیه در زمان کروناست. چرا در مدت سفر تردید دارم؟! چون حدود یک ماه طول کشید این کتاب تمام شود. نه اینکه کتاب حجم زیادی داشته باشد که کوتاهی و قصور از ناحیه من بود. و به تبع این چند سط بعد از منقطع خوانی های مکرر نوشته شده است.

به گمان من اینکه هرکس خاطراتش را بنویسد بد نیست و خوب است. سفرهایش را و وقایع مختلف زندگی اش را. اما اگر بناست این خاطرات و سفرنامه ها منتشر شود، آن هم در قالبی مثل کتاب که به چاپ بیست و چندم برسد مثلا، باید حامل نکات ویژه و یا اتفاقات خاصی باشد. این کتاب خوب است، جذاب است، مانند خوردن یک نوشیدنی عصرگاهی، ولی حامل نکته خاصی نیست! حداقل من نفهمیدم. البته که در این زمانه اگر به عادی و روزانه نویسی های گذشتگان نگاه کنیم می توانیم از آن ها مطالب بسیاری استخراج کنیم ولی به هر حال باز هم من معتقدم این کتاب نکته چندان ویژه ای نداشت.

نویسنده بخشی از تاریخ و مطالب جانبی مربوط را در لا به لای کتاب گنجانده است که از این جهت می تواند اطلاعات خوبی را به خواننده بدهد. 

مطالعه کتاب برای کسانی که قصد سفر به ترکیه و یا آشنایی با بخشی از فرهنگ این کشور را دارند می تواند مفید باشد.
      

0

هومن

هومن

3 ساعت پیش

        این کتاب به بررسی ماهیت انسان، جامعه و حکومت میپردازد و پایه های نظریه قرارداد اجتماعی و دولت مطلقه را بنا میگذارد

نام "لویاتان" از یک هیولای دریایی در کتاب مقدس (عهد عتیق) گرفته شده است که نماد قدرت مطلق و حاکمیت است. هابز از این مفهوم برای توصیف دولت قدرتمند استفاده میکند که برای جلوگیری از هرج و مرج (وضعیت طبیعی) ضروری است

هابز معتقد است انسانها در وضعیت طبیعی، خودخواه و در رقابت دائمی هستند
برای فرار از وضعیت طبیعی، انسانها با یکدیگر قرارداد میبندند و آزادیهای خود را به یک حاکم مقتدر (لویاتان) واگذار میکنند.  
   - این حاکم (دولت) قدرت مطلق دارد تا نظم را حفظ کند
هابز معتقد است حاکم باید بر کلیسا هم مسلط باشد تا مانع جنگهای مذهبی شود.  
   - او به جای وحی الهی، بر عقل و علم تکیه میکند

کتاب لویاتان به چهار بخش تقسیم میشود:
1. درباره انسان (طبیعت بشر و روانشناسی)  
2. درباره دولت (چگونگی تشکیل حکومت)  
3. درباره دولت مسیحی (رابطه دین و سیاست)  
4. پادشاهی تاریکی (نقد کلیسای کاتولیک و خرافات)

با توجه به زمان تالیف که حدود ۳۷۰ سال پیش هست اثر قابل تامل و مهمی محسوب میشه. شاید برای زمان کنونی کاربردی نباشه ولی برای شناخت تعاریف و مفاهیم و اصول اولیه میتونه منبع خوبی به حساب بیاد

      

12

        بسم الله الرحمن الرحیم

کتابهای مدرسه ای کلا یه چیز دیگه ان، و این یه کتاب مدرسه ای کاملا امریکاییه. تاکیدم روی امریکای بودنش جنبه تحقیر یا تمسخر نداره، نه. صرفا دارم به اون روند نمایشی این فرهنگ تاکید میکنم تا یک پیش فرض ذهنی مناسب به مخاطب ارائه بدم.
****

کلر کلاس هشتمی زندگی آسونی نداره،داشتن یه برادر همه چی تموم که همه‌ی چشم ها به روی اون قفل شدن خیلی سخته، مخصوصا اگه بقیه مدام ازت میخوان مثل اون باشی!
از اون بدتر جدا شدن از دوستای جون جونیت توی کلاسه باله و درجا زدن توی باله کودکانه!
زندگی از این بدتر نمیشه، این چیزی بود که کلر کلاس هشتمی بهش فکر میکرد اما زندگی قرار بود بیشتر از اینا به کلر سخت بگذره و سال هشتمش رو به کلی کن فیکون کنه.
( دیگه خودتون بخونید عزیزانم، داستانش تر و تمیزه ولی به نکاتی که این پایین میگم دقت کنید)

پ ن1:کتاب پیچش یا گره داستانی خیلی سخت و پیچیده ای نداره که بگیم اگه بدیم دست نوجوون حوصله اش سر بره یا بندازه کنار. برعکس، روند و لحن داستان ساده و حتی تا جاهای پیش پا افتاده به نظر می رسه( من مخاطب کتاب نبودم پس طبیعیه اینطور فکر کنم، اما فکر میکنم اگه به دانش آموزام بدم بخونن برداشت دیگه ای داشته باشن) اما با وجود این سادگی داستان به خوبی پرداخت و روایت شده. 
پ ن2:نویسنده شخصیت های متفاوتی خلق کرد و همه اونا رو توی یه اتفاق بزرگ شریک کرد و اجازه داد هر کدومشون واکنش مخصوص به خودشون رو نشون بدن. مثلا مادر خانواده اصرار عجیبی داشت که واقعیت رو نپذیره یا به تعویقش بندازه اما وقتی پذیرفت بیشتر از بقیه درگیرش شد و شروع کرد جهت دهی دادن به زندگی خودش و بچه هاش. شخصا انتظار داشتم ول کنه بره اما حمایت خوبی از خودش نشون داد که باعث شه بخوام این کتاب رو پیشنهاد بدم بچه ها بخونن.
کلا حمایت کردن از همدیگه یکی از پررنگ ترین نکات این کتاب بود، هر کس به سبک خودش. تنها کسی که انگار تو هپروت سیر میکرد خود کلر بود! در حالی که همه در حال حمایت کردن از اون بودن، کلر ترسیده از اتفاقی که افتاده بود از پدرش که نیازمند حمایتش بود هی فاصله می گرفت، بعد پیشمون میشد باز نزدیک میشد. کلا خیلی روند پاندولی در قبال پدرش داشت اما تهش که یکم شخصیتش رشد کرد اونقدری پاپیچ پدرش شد تا وضعش بهتر شد.
پ ن3: بچه ها خیلی دل رحم تر از این حرفان که فکر میکنیم.یکی از چالش های بزرگ تقابل دانش اموزان با معلم علومشون که یه زن عصبی-پرخاشگر بود. رفتارهای انفجاری که از خودشون نشون دادن، تاسف و گذشت از همدیگه رو من خیلی دوست داشتم( گفتم خیلی امریکایی طوره) خودم اگه بودم صدسال دیگه ام تو صورت اون معلمه نگاه نمی کردم که هیچ! زیرپا هم می گرفتم براش.
پ ن4: قبول کردن دید صفر و صدی دانش آموزان باعث میشه بتونیم باهاشون ملایم تر رفتار کنیم. راستش تک تک دیدن شخصیت های منحص به فرد دانش آموز جماعت خیلی سخته اما تلاش کردن براش نتیجه خوبی میده و این توی سیر داستان به خوبی نشون داده شد.
پ ن5: من نمیدونم نویسنده یهودیه یا خیلی با یهودی جماعت نشست و برخواست میکنه، اما توی این دوتا کتابی که ازش خوندم شخصیت های اصلی داستان یهودی بودن. پدر کلر یه یهودی خیلی خوش اخلاقِ شوخ طبعِ خلاقه خانواده دوست بود. نمیگم یهودیا ادم نیستن و همچین صفاتی ندارن ولی خب من ترجیح میدم عینک بدبینیم به چشمم باشه.

کتاب رو به نوجوون های که دارن با مسائل بغرنج دست و پنجه نرم میکنن پیشنهاد میکنم، اگر همخوانی کلاسی هم داشته باشن فکر میکنم خوب باشه ولی یه تسهیلگر حتما نیازه که به سوالات بچه ها جواب بده.
      

11

فاطیما

فاطیما

4 ساعت پیش

        دومین کتاب بعد از لذتی که حرفش بود رو از از هوشمندزاده خوندم. گفته بودم چون عکاسی رو دوست دارم و خوندن از روایت عکس‌ها همیشه برام جالبه. این هم همینه. فارغ از اسم جالبی که اولش توجه‌م رو جلب کرد و دوست داشتم بدونم روایت‌های یک مجموعه که اسمش هست «جمعه را گذاشتم برای خودکشی» چیه. خب ارتباطی به اسمش نداره. چندتا تک‌نگاری در مورد عکس‌ها و کارهای حرفه‌ای یک عکاسه. اتفاقات جالب و پشت پرده‌ی عکس‌های خوب چی می‌گذره. 

یک‌ تک‌نگاری‌هایی رو بیشتر و بعضی رو کمتر دوست داشتم اما در مجموع این کتابش رو از قبلی بیشتر دوست داشتم. باز هم با دیدِ نوشته‌های یک عکاس بخونین بدتون نمیاد و حتی شاید خیلی دوستش بدارید. یک چیز بامزه. داشتم توی طاقچه می‌خوندمش و صفحه‌های آخر بودم، برق رفته بود و گوشیم یک درصد شارژ داشت. تندتند می‌خوندم تا خاموش نشده و اصلا حواسم نبود چایی داغِ داغه، هورتش کشیدم و زبونم رو بدجوری سوزوند :) یک سوختن زبون در آخر این کتاب خاطرم می‌مونه:دی.
      

5

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.