از اونجایی که خودم خیلی تردید داشتم این کتاب رو بخرم یا نه، سعی میکنم یجوری بنویسم که اگه شما هم مثل من شک دارین تکلیفتون مشخص بشه.
داستان از همون جایی که شروع میشه شما رو به چالش میکشه: استعداد تو چیه؟ استعداد داشتن تو یه چیز خاص یا نداشتنش مهمه یا نه؟
کلاف پرگره یک داستان فانتزیه، از اون فانتزیهای شیرین که جون میدن عصرها بشینی بخونیشون. البته اینم بگم که فانتزی کم و به اندازه بود. راوی داستان در هرفصل داستان رو از طرف یک نفر تعریف میکنه (یعنی از زبون خود طرف نیست اما هربار دیدگاه یه نفرشون رو میخونیم)
متن داستان خیلی خیلی روان و ساده بود، بنظرم برای ۱۳ سال به بالا هم گزینه خوبی میتونه باشه. پس اگه یه درصد فکر کردین با یه کتاب فلسفی طرفین، باید بگم اشتباه میکنین!😶🌫️
و اما راجب شخصیتها (خودم اگه از شخصیتهای کتاب خوشم نیاد احتمال اینکه از کتابم خوشم بیاد کمه)باید بگم که نترسین، شخصیتها خیلی دوستداشتنی بودن و درک کردنشون کار راحتیه و البته که تو مخ نیستن.
پایان داستان همونطور که وقتی یه صفحه بخونین از طرز نوشتن مشخصه تلخ و غمگین نیست پس اگه اعصاب غمگین ندارین نترسین و بیاین سراغش.
افتادن تو مسیر کتاب مثل آب خوردنه و اصلا نیازی نیست که به خودتون سختی بدید تا بفهمید چی شده و این داستانا، برای همین اگه میخواین جزو کتابهای اول بخونین میتونه ایدهی خوبی باشه.
و اما یه سوال: میصرفه بخریمش یا نه؟ 🫠
باید بگم اگه گزینهی امانت گرفتن دارین اگه این کار رو بکنین بهتره، فکر نکنم سخت گیرتون بیاد چون کتابخونه مدرسهی ما که چیز خاصی نداره اینو داشت و خودم از کتابخونه گرفتم. باید بگم پشیمون نیستم شما هم اگه گزینههای خفنی برای خرید دارین میتونین اینو پیدیافی هم بخونین. اینم در نظر بگیرین که از اون کتابهایی نیست که آدم دلش بخواد دوباره و دوباره بخونه.
در آخر اینکه بنظرم ارزش خوندن رو داشت و کتاب شادی بود=)