یادداشتی که درحال خوندنش هستید، نظرات یک "فانتزینخوان" برای یک کتاب فانتزی است.
صحبت کردن راجب جلاد لاغر برام خیلی سخته، ولی در نهایت به این نتیجه رسیدم که حیفه این یادداشت رو نزارم و اعتراف نکنم که چقدر خوندنش بهم چسبید. 🙏
وسط روزهای شلوغ خرداد، یه نگاهی به کتابایی که با اشتراک طاقچه میتونستم بخونم انداختم. جلاد لاغر رو بخاطر تعریف هایی که از دارن شاین شنیدم شروع کردم، و منتظر یک اشتباه کوچیک ازش بودم تا بخاطر حجم نسبتا زیادش ولش کنم. ولی از این خبرها نبود.😂
نمیدونم چطوری باید روند کتاب رو توصیف کنم. شما میتونید منو تصور کنید که موقع خوندن پیدیاف، پنجاه بار به عدد صفحهی کتاب نگاه میکنم تا ببینم چقدر از کتاب رو خوندم؛ ولی موقع خوندن جلاد لاغر یک دفعه به خودم میومدم و میدیدم ای وای! یه ساعته بیخیال پای این کتاب نشستم و نه حواسم به ساعته نه صفحات کتاب.
دنیای این کتاب پر از درس بود، و واقعا دوستش داشتم. شخصیت پردازی هم در حد استیون کینگ خفن نبود، میتونم بگم متوسط رو به بالا بود. تنها نکته منفی این بود که به طرز عجیبی هرحرفی که تلسانی میزد درست از آب در میومد، وسطای کتاب دیگه حتی حدس هم نمیزدم، هرچی میگفت قبول میکردم.🫥
ترجمه واقعا عالی بود، البته که از قدیانی غیر از این هم توقع نمیره.
در آخر، پیشنهاد میکنم بخونیدش و یک سفر دلچسب با جیبل و تلسانی تجربه کنید.