سرخ و سیاه
در حال خواندن
5
خواندهام
56
خواهم خواند
67
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
استداندال رمان را به آینه ای تشبیه کرده که در جاده ای در حرکت است. گاهی آبی آسمان ها را منعکس می کند و گاهی گل و لای و چاله های جاده را... سرخ و سیاه، شاهکار او، به بهترین وجه نشان دهنده ی این نقش رمان است. آنچه در این اثر زیربنایی ادبیات غرب ترسیم می شود فقط سرگذشت جوانی از آغاز قرن نوزدهم فرانسه در گرماگرم توفان هایی سیاسی و اجتماعی نیست، بلکه انسانی غوطه ور در تاریخ است. سرخ و سیاه شاید اولین کتابی است که شخصیتی از توده ی مردم را در یک چشم انداز پهناور تاریخی، همراه با کاووش عمیق روانی مطرح می کند. از همین روست که ژولین سورل، قهرمان کتاب، از یک نوجوان جاه طلب روستازاده به یک شخصیت نمونه ادبیات جهانی بدل شده است. همچنان که اسلوب و خواست استاندال است. سرگذشت این جوان بر زمینه ای تاریخی ترسیم می شود که دقت و موشکافی نویسنده، و پایبندی اش به کمال واقعگرایی، آن را به وقایع نگاری نیمه مستند تاریخی شبیه می سازد.
یادداشتها
1400/8/26
کتاب دو بخش را شامل می شود که هر بخش در عمارت و شهری متفاوت با داستانی کمابیش مشابه جریان دارد روایت در مورد جوانی (ژولین) روستائی است که وارد محافل اشرافی قرن نوزدهم سالهای بعد از ناپلئون می شود جوانی آرمان گرا با چهره ای جذاب که با آرمانی جاه طلبانه قدم به دنیائی می گذارد که امیدوار است در آنجا به آرزوهایش برسد اما زنان اشرافی در برابر ش قرار می گیرند و مانع از پیشرفتش می شوند که جدال و کشمش درونی ژولین نیز در این بین او را به قهقهرا می برد. کتاب روند کند و طولانی مثل اغلب آثار کلاسیک رو داره و خوندنش نیازمند حوصله و صبوری است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
2
1402/3/19
8