نشر نیلوفر

نشر نیلوفر

ناشر
@Niloofarpub

0 دنبال شده

52 دنبال کننده

https://niloofarpublications.com/
niloofar.publications
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است.

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

پست‌ها

فعالیت‌ها

نشر نیلوفر پسندید.

119

نشر نیلوفر پسندید.
طاعون
          "طاعون در زندگی جمعی، همان است که بیگانه در زندگی فردی بود. همانسان که «مورسو» بر اثر ضربه‌ای بزرگ که به عصیان می‌انجامید زیبایی زندگی را کشف می‌کرد، سراسر یک شهر، وقتی که خود را در برابر بلای مهلک، از دنیا جدا می‌بیند، وجدانش بیدار می‌شود." 

«آندره موروا» 

شاهکار. 
یکی از بهترین تجربه‌های من در کتاب‌خوانی بود. 
کامو در طاعون، که نه فقط بیانگر طاعون و روایت یک قصه ساده بلکه یک داستان چندوجهی (همونطور که خودش گفته) رو بازگو می‌کنه.
برای من کتاب یک داستان نیست،بلکه  انگار متن سرچشمه گرفته از افکاری هست تکان‌دهنده. 
شخصیت‌های طاعون که هرکدوم به نوعی نماینده یک سبک زندگی و تفکر هستن، بسیار پیچیده و جذابن، وقتی داخلشون دقیق بشیم، انگار قرار نیست به هیچ انتهایی برسیم.
یک تلنگری هست در ابعاد بزرگ.
کامو با هوش‌مندی تمام، به نوعی زندگی تمام مارو در حین روایت قصه، زیر ذره‌بین و نگاهی میبره که به نوعی سراسر انتقاده. 
کتاب بیشتر بر پایه حوادث و مشاهدات پیش‌میره و شخصیت‌ها نه با دیالوگ‌ها، بلکه با واکنش‌ها و رفتارشون در موقعیت‌های مختلف، به خوبی به ما شناسونده می‌شن. 
کتاب سه شخصیت اصلی داره؛ ریو، رامبر، تارو که هرکدوم به نوبه خودشون، بسیار جالب و تفکربرانگیزن. نه فقط شخصیت‌های اصلی، بلکه اون‌هایی که به نوعی فرعی هستن هم، به طرز خارق‌العاده‌ای جذاب و به یاد موندنی هستن. 
طاعون، نه فقط روایتگر سرگذشت مردم یک شهر طاعون زده، بلکه کنایه‌ای هست به زندگی تمام ما. کنایه‌ای به انسانیت. 
خوندش این شاهکار بسیار واجب و برای من بسیار لذت‌بخش بود. 
ترجمه جناب سیدحسینی هم بسیار برازنده بود. 


"سوال من این است: «چرا خود شما اینهمه فداکاری به خرج می‌دهید در حالی که به خدا ایمان ندارید.»

ریو بی‌آنکه از تاریکی خارج شود گفت که به این سوال قبلا جواب داده است و اگر به خدای قادر مطلق معتقد بود از درمان مردم دست برمی‌داشت و این کار را به خدا وا می‌داشت."
        

27

نشر نیلوفر پسندید.
سرگذشت تام جونز کودک سر راهی
          یادداشتی بر رمان سرگذشت تام جونز کودک سرراهی

کتاب سرگذشت تام جونز اثر هنری فیلدینگ در اواسط قرن هجدهم انگلستان نوشته شده.

نثر این کتاب به صورت ادبی و طنز هست و شاید اگه تازه کلاسیک خوان شده باشید یا کلاسیک خوان نباشید برای شما سخت باشد.
ولی هنری فیلدینگ با این نثر طنز تونسته به خوبی پیچیدگی های انسانی و اجتماعی زمان خودش رو به تصویر بکشه.

هدف هنری فیلدینگ از نوشتن سرگذشت تام جونز اینه که به نقد جامعه و اخلاقیات زمان خودش بپردازه و همچنین یکی دیگه از اهداف اون پرداختن به منظور کلی از "سرشت انسان" بوده.
فیلدینگ همچنین  به تعریف و بازتعریف قهرمانان و شخصیت های داستان میپردازه و نشون میده که واقعیت زندگی پیچیده تر از دسته بندی های ساده‌ی خوب و بد هستن.

فیلدینگ در آثارش اهمیت زیادی به واقعی بودن کارکتر هاش میده و نمیخواد هیچ کدام از شخصیت ها به صورت غیرواقعی ای خوب یا بد باشند.

تام جونز شخصیت اصلی داستان،یتیمی هست که در خانواده ثروتمندی بزرگ میشه و به معنای واقعی دنبال تجربه کردن زندگیه و با اینکه قهرمان داستانه یکسری اشتباهاتی میکنه که شاید به دید خواننده امروزی نابخشودنی بیاد.

به طور کلی سرگذشت تام جونز داستانی است درباره‌ی جست‌وجوی هویت و عشق،با نقد عمیق از جامعه و اخلاقیات قرن هجدهم انگلستان و اگر کنجکاو هستید در مشکلات و زندگی تام، پسر سرراهی که به دنبال سرشت و تجربه کردن زندگیه این کتاب رو از دست ندید.
        

28

نشر نیلوفر پسندید.
تونل
          تونل، رمان کوتاهی در مورد روابط انسانی، دشواری انتقال مفاهیم بین آدم‌ها و درک احساسات همدیگه‌ست و نشون می‌ده این مسئله می‎‌تونه چقدر مهم باشه و به کجاها بکشه. این رمان در مورد حس‌وحالاتیه که در قالب واژه‌ها قابل بیان نیستن و شاید هنر راهی برای انتقالشون باشه؛ البته نه انتقال به همه.

نحوه‌ی تفکر منطقی شخصیت اول و راوی داستان، خیلی منطقیه – و چون تصور خودم از خودم هم همین طوره، به‌طور ویژه‌ای برام جذاب بود و تونستم با شخصیت اول داستان، خیلی همذات‌پنداری کنم – ولی ساباتو نشون می‌ده که نشخوار و وسواس فکری، می‌تونه آش این تفکر منطقی رو اونقدر شور کنه که آدم به جنون برسه.

گرچه خوندن کتاب – با وجود بخش‌های طنزآمیزش - می‌تونه کاملا آزاردهنده باشه ولی بسیار جذاب و میخ‌کوب‌کننده‌ست؛ ساباتو در همون سطور اول، آخر داستان رو لو می‌ده ولی به‌شخصه طوری در طول رمان، مجذوب روند و جزئیاتش شدم که تقریبا فراموش کردم که آخرش قراره چه اتفاقی بیفته.
        

32

نشر نیلوفر پسندید.

95

نشر نیلوفر پسندید.
سه نفر در برف
          کتاب گرم و نرم تو چیه؟ ‌
توی آلوده‌‌ترین روزهای تهران با یه نیمچه سرماخوردگی و یکم منقبض (!؟) بودن از کتاب قبلی، فهمیدم نیاز به یه کتاب گرم و نرم دارم! یه کتاب مثل فیلم‌های کریسمسی؛ «تنها در خانه». دلم می‌خواست تو طول مدت خوندن کتاب هیچ استرسی نداشته باشم، مطمئن باشم قراره همه زنده بمونن، همه به هم برسن و آخرش با یه جشن داستان تموم بشه. تجربه نوشیدن یه هات چاکلت گرم و غلیظ از تو یه ماگ قرمز و گنده. 
یکم پیدا کردن کتابی که هم تمام ویژگی‌هایی که گفتم رو داشته باشه و‌ هم کتاب «خوبی» باشه سخته. اما خوشبختانه یکم لابه‌لای کتاب‌هام رو گشتم و اسمش چشمم رو گرفت؛ #سه_نفر_در_برف و اینجوری شد که من گرم و نرم‌‌ترین کتابِ کتابخونه‌ام رو تو اولین روز برفی تهران شروع کردم.
حالا از کتاب بگم، داستان خیلی بامزه بود، توصیفات انقدر دقیق بودن که تمام کتاب مثل یک فیلم روایت می‌شد. داستان در مورد کارخونه‌دار ثروتمندیه که تصمیم می‌گیره یه مسابقه برگزار کنه و برنده قراره یه سفر تفریحی بره! اما کارخونه‌دار عجیب‌ ما اخلاق‌های جالبی هم داره. مثلا ممکنه یهو هوس کنه خودش توی مسابقه خودش شرکت کنه و…
کتاب رو پیشنهاد می‌کنم؟ معلومه! اگه بی‌حوصله هستید، تحمل جدایی و مرگ و خون رو ندارید و دلتون یه مرخصی دویست صفحه‌ای از زندگی می‌خواد، برید سراغش.
        

55