محمد نادری

محمد نادری

@Mohammad_naderi

67 دنبال شده

94 دنبال کننده

            دانشجوی فلسفه 
          
mohammad_.naderi_

یادداشت‌ها

نمایش همه

31

        کوندرا در این اثر به خوبی توانسته پیچیدگی روابط انسانی را به نمایش بگذارد. انسانی که به هنگام تنهایی به فکر یار و در نزد یار دلتنگ تنهایی خویش است.  همچنین در جای جای رمان با روان کاوی های دقیق کوندرا  از شخصیت های داستان مواجه می شویم . این رمان بیش از هر چیزی این نکته را یادآوری می کند که انسان موجودی متناقض است که چه در لحظاتی که باری سنگین بر دوش اوست و چه به هنگام بار سبک، همواره از وضعیت خود ناخشنود است و به نوعی تحمل این بار هستی برای وی دشوار می باشد و تمییز تصمیم درست و نادرست از یکدیگر تقریبا امری محال است و کوندرا دلیل این امر را تنها یک بار زیستن در این جهان می داند. بنابراین انسان در وضعیتی اسفناک قرار دارد که اضطراب یار همیشگی او است و این اضطراب یا ترس آگاهی را به قول هایدگر می توان ناشی  از در جهان بودن دانست. شاید تنها از یک طریق بتوان این بار هستی یا اضطراب در جهان بودن را تحمل‌ کرد و آن چیزی جز عشق نیست . و این عشق بود که ترزا و توما را به آرامش رساند.
      

21

        "زندگی نمی‌تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی، زیستن است نه دانستن"
«میگل د اونامونو»
یا به قول سامسون کارسکو دانشجو(یکی از شخصیت های کتاب) که بر کتیبه مزار دن کیشوت چنین می نویسد:
"و آنچه او را سعادتمند نمود آن است که دیوانه وار زیست و عاقل مرد"
دن کیشوت اثری با محتوای ماجراجویانه و طنز است که خط داستانی ساده ای دارد و چنان شیرین و خوش خوان است که متوجه حجم بالای کتاب نخواهید شد . اگر چه سروانتس را نمی توان نویسنده ای قهار قلمداد کرد، به عنوان مثال در بخش هایی از کتاب دچار اشتباه شده و اطلاعاتی را به مخاطب می دهد که نادرست هستند و با سایر فصول در تعارض می باشند ، اما به حق توانسته شخصیتی را خلق کند که پس از ۴۰۰ سال همچنان نام وی زنده است و چه بسا جاودان باشد. سروانتس به دو شخصیت اصلی کتاب یعنی دن کیشوت و سانچو پانزا بسیار خوب پرداخته و توانسته به نحو احسن آن ها را تصویر پردازی کند و خواننده در سراسر کتاب شاهد گفت و گو های شیرین و ماجرا های جذاب ارباب و مهترش است .
      

6

        "زندگی نمی‌تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی، زیستن است نه دانستن"
«میگل د اونامونو»
یا به قول سامسون کارسکو دانشجو(یکی از شخصیت های کتاب) که بر کتیبه مزار دن کیشوت چنین می نویسد:
"و آنچه او را سعادتمند نمود آن است که دیوانه وار زیست و عاقل مرد"
دن کیشوت اثری با محتوای ماجراجویانه و طنز است که خط داستانی ساده ای دارد و چنان شیرین و خوش خوان است که متوجه حجم بالای کتاب نخواهید شد . اگر چه سروانتس را نمی توان نویسنده ای قهار قلمداد کرد، به عنوان مثال در بخش هایی از کتاب دچار اشتباه شده و اطلاعاتی را به مخاطب می دهد که نادرست هستند و با سایر فصول در تعارض می باشند ، اما به حق توانسته شخصیتی را خلق کند که پس از ۴۰۰ سال همچنان نام وی زنده است و چه بسا جاودان باشد. سروانتس به دو شخصیت اصلی کتاب یعنی دن کیشوت و سانچو پانزا بسیار خوب پرداخته و توانسته به نحو احسن آن ها را تصویر پردازی کند و خواننده در سراسر کتاب شاهد گفت و گو های شیرین و ماجرا های جذاب ارباب و مهترش است .
      

12

        داستان و شخصیت های موجود در آن به ویژه کاراکتر اصلی آن یعنی ژولین سورل مرا به یاد آرزو های برباد رفته بالزاک و شخصیت اصلی آن لوسین شاردون انداخت. البته جذابیت ، توانایی ،قدرت وغرور کاراکتر ژولین بسیار فراتر از لوسین است. کتاب دارای سیر داستانی جذابی است همچنین استاندال به خوبی توانسته فراز و نشیب های عاشق پیشگی ، مقابله و نزاع غرور با عشق،هنجار های رایج در جامعه اشرافی فرانسه بعد از ناپلئون،  اختلاف طبقاتی و قدرت کلیسا و ارتش را به تصویر بکشد. من به شخصه با کاراکتر ژولین بسیار ارتباط گرفتم و این باعث شد که بتوانم رویداد های داستان را به خوبی دنبال کنم. البته به علت کلاسیک بودن اثر خواندن آن بدون دشواری نیست و ممکن است موجب خستگی برخی شود. نکته جالب این است که استاندال ایده این اثر را از نشریه دادگاه که وی مخاطب همیشگی آن بود گرفته البته پرونده به این مفصلی نبوده و بخش هایی از داستان با آن همخوانی دارد . برخی از محققین معتقد اند که بسیار از ویژگی های ژولین وبرخی از حوادث مربوط به سرگذشت او متعلق  به خود استاندال است . این گفته ها به هیچ وجه از نبوغ استاندال در ارائه چنین روایتی نمی کاهد.
      

20

        ((بهتر است بدون بحث و استدلال کار کنیم، فقط این طور می شود زندگی را تحمل‌ پذیر کرد))
"از متن کتاب"
پس از پایان  کتاب به یاد این جمله تامل برانگیز از میگل د اونامونو  فیلسوف اگزیستانسیالیست اسپانیایی افتادم :
((زندگی نمی تواند خود را تسلیم عقل کند، زیرا غایت زندگی زیستن است نه دانستن))
کتاب دارای سیر داستانی ساده و تک زمانه است.شخصیت اصلی داستان کاندید نام دارد که همانند نام خود ساده و خوش باور و صادق است.کاندید که به تبع استاد خود پانگلس باور دارد که این جهان بهترین جهان ممکن است و هر چیزی بهترین اتفاقی است که می افتد در مسیر زندگی با رویداد هایی مواجه می شود که به این باور شک می کند .او در  هیچ جایی خوشبختی و سعادت را نمی یابد مگر در کشوری غریب تحت عنوان الدورادو که رفاه در آن به سبب این است که در آن جا اصلا نهادی همچون کلیسا و صنفی همچون روحانی در آن یافت نمی شود . در اواخر داستان حتی پانگلس نیز همانند گذشته به بهترین جهان ممکن باور ندارد اما از این حیث که خود را فیلسوف می داند و معتقد است که فیلسوف نباید از عقیده خود دست بکشد، همچنان بدان پافشاری می کند . در مقابل پانگلس، کارکتری دیگر به نام مارتن که دانشمندی فقیر است قرار دارد. وی معتقد است که این بهترین جهان ممکن نیست و نسبت به همه چیز شکاک است . کاندید نیز سرگردان در میان آراء و دیدگاه های مختلف است اما به جهت خوش بین بودنش تا آخرین لحظه امید این را دارد که به خوشبختی و سعادت همراه با معشوقش دست یابد.
به طور کلی می توان گفت ولتر در این اثر قصد دارد به نقد مسیحیت و نهاد کلیسا ، فلسفه به ویژه فلسفه لایب نیتس بپردازد.
      

24

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

محمد نادری پسندید.
مجموعه ی کامل ماجراهای نارنیا
          ماجراهای نارنیا، مجموعه‌ای 7 جلدی است از یک سرزمین عجیب و غیب با حیوانات سخنگو و اتفاقات گوناگون به نام نارنیا
کمد لباسی که به نارنیا باز می‌شود و راه ورود به این سرزمین است، رویای جذاب بسیاری از نوجوانان مخصوصا برای کسانی است که در زمان اوج اخبار فیلم‌های نارنیا درگیر این داستان شده بودند. تاکنون تنها از سه جلد این مجموعه فیلم ساخته شده است و طبق اخبار قرار است برای دو جلد دیگر نیز این اتفاق بیفتد. 
تفاوت فیلم‌ها و کتاب‌ها در این است که سن مخاطبین کتاب چندسالی پایین تر از فضایی است که در فیلم وجود دارد. کتاب بیشتر به داستان‌های کودکانه و قصه‌های پریان شبیه است و مخاطبی در حدود 10 الی 15 سال یا حتی بسته به فرد سن کمتر دارد. این گزاره دلیل بر عدم جذابیت کتاب نیست. به عنوان کسی که در 31 سالگی این کتاب را خواندم باید بگویم که بسیار بسیار از خواندنش لذت بردم و غرق در داستان‌هایش شدم.
مفهوم نهفته در جلد هفتم کتاب نیز بسیار عمیق و خاص است و واقعا از نظر پایان بندی، مجموعه نارنیا بسیار خاص و متفاوت نوشته شده است.
ماجراجویی‌ها، داستان‌ها، رفت و آمدها به نارنیا، جنگ‌ها و نبردهای خیر و شری که در جلدهای مختلف رخ می‌دهد، دوستی‌ها و دشمنی‌ها و دیگر اتفاقات، همگی بسیار عالی و درجه یک از آب درآمده اند و مطالعه نارنیا را شیرین و لذت بخش می‌کند.
        

16

محمد نادری پسندید.
مادام بواری

10

محمد نادری پسندید.
مرگ کسب و کار من است

15

محمد نادری پسندید.
قلعه مالویل

12

محمد نادری پسندید.
قلعه مالویل

12

محمد نادری پسندید.
قلعه مالویل

20