محمدرضا ایمانی
![](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/wallpapers/92bd61d3-4417-43dc-977b-ab7d9ec9baba.jpg)
![](https://s3.ir-thr-at1.arvanstorage.com/top-readers-publishers/avatars/92bd61d3-4417-43dc-977b-ab7d9ec9baba.jpg)
محمدرضا ایمانی
بلاگر @Mohamadrezaimani
69 دنبال شده
364 دنبال کننده
چو هر همدم که میبینم حجاب است مرا در هر دمی همدم کتاب است شیخنا عطار کمی نزدیکتر:
https://t.me/mangooon
یادداشتها
نمایش همهباشگاهها
چالشها
این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.
لیستهای کتاب
بریدههای کتاب
نمایش همهپستها
نمایش همهفعالیتها
محمدرضا ایمانی پسندید.
18 ساعت پیش
18
محمدرضا ایمانی پسندید.
20 ساعت پیش
8
دیروز
کلا خیلی اعتقادی به کتاب خوندن درباره دانش مفاهیم سیاسی ندارم. باید خودتون رو در جریان امور بذارید تا یاد بگیرید. اینجور کتابا فقط به درد مقاله نوشتن میخوره که برای تعریف مفاهیم بهش ارجاع بدیم.
@baharfallah76
14
5 روز پیش
واقعا اون دوره و اون تیم تکرار نشدنی بود ...
احتمالا دوست مشترک زیاد داشته باشیم.
5 روز پیش
38
محمدرضا ایمانی پسندید.
فصل هشتم؛ سرمایهداری و دولت-ملت از این فصل انتظار خیلی بیشتری داشتم. شاید من نتونستم ایدهی فصل رو خوب بفهمم. شایدم واقعا خیلی حرف جدیدی لااقل نسبت به فصلهای قبل نداشت. حرف حسابش دو چیزه: اول اینکه مثل فصلهای قبل، توضیح میده که برخلاف روایت برخی، سرمایهداری حاصل توسعهی دولت-ملت نیست. حتی برعکسش هم درست نیست. فرانسه مهد دولت-ملت محسوب میشه در حالی که انگلستان خیلی سرمایهدارانهتر از فرانسه بوده. اما رابطه ی دولت-ملت و سرمایه داری چی بود؟ این طور بپرسیم که دولت-ملت در انگلستان که سرمایهداری توش آغاز شده بود، چه تفاوتی با بقیه کشورها داشت؟ تغییر از فئودالیسم به سلطنتهای متمرکز در دیگر کشورها، همراه با تنش بود. یعنی امپراتور در یک نزاعی بین فئودال ها بوده و این دو گروه سعی میکردند با قدرتهای فرااقتصادی شون، منافع اقتصادی بیشتری کسب کنند. اما در انگلستان این اتفاق نمیوفته. (خب چراییش خیلی سواله ولی من متوجه نشدم پاسخ کتاب چیه؟) شکل گیری سلطنت متمرکز در انگلستان با همکاری قدرت های منطقه ای صورت میگیره و اتفاق مهمِ مدنظر کتاب اینه: سپهر سیاسی از سپهر اقتصادی جدا شد. دولت متمرکز حیطه ی سیاسی را به دست گرفت و قدرت های محلی حیطه ی اقتصادی رو. این برای سرمایه داری خیلی لازم بود. چون تا وقتی که منافع اقتصادی با نیروهای فرااقتصادی دنبال بشه، جامعهی مورد نیاز سرمایهداری شکل نمیگیره. نکتهی دوم، امتداد همین بحث به جهانی سازی هست. یک ایده ی رایج اینه که جهانی شدن سرمایه در حال از بین بردن دولت-ملت هست. کتاب نمیپذیره. حرف حسابش اینه که نظام سرمایه داری داره سپهر اقتصادی رو مدیریت میکنه. نیازه که یک قدرت دیگری به فکر نظام اجتماعی، مسائل سیاسی، رفاه مردم و... در یک کلام نظم عمومی باشه. اون رو چیزی جز دولت-ملت نمیتونه تأمین کنه یا لااقل هنوز سرمایه داری به مدل بهتری برای اینکار نرسیده. لذا یه جورایی دولت ملت ها نظم لازم برای پیشرفت سرمایه داری جهانی رو فراهم میکنند. حالا اینجا اگر بخوام خودم وارد بشم، باید بگم که احساس میکنم سرمایهداری بسیار نزدیک به مدل جدیدی برای ادارهی جامعه هست که حتی میتونه بر دولت ملت ها فائق بیاد. البته این چیزی که میگم برای امروز و فردا نیست و حتما کار و زمان میبره. اون چیزی نیست جز سرمایهداری پلتفرمی. پلتفرمها قدرت های جدید برای اداره ی انسانها (تک تکِ انسانها) و جوامع هستند. البته این صرفا یک فرضیه هست که قابل تأمل و بررسیه.
9
محمدرضا ایمانی پسندید.
11
محمدرضا ایمانی پسندید.
دیروز
20
دیروز
این کتاب دایرةالمعارفیه. ما خودمون کامل نخوندیم. حوصلهتون موقع خوندنش سر نمیره؟
14
محمدرضا ایمانی پسندید.
1402/5/28
4
محمدرضا ایمانی پسندید.
دیروز
7
محمدرضا ایمانی پسندید.
دیروز
13
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
28
محمدرضا ایمانی پسندید.
2 روز پیش
75
محمدرضا ایمانی پسندید.
2 روز پیش
41
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
11
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
دیروز قصهی دوازده برادر رو خوندم و امروز قصههای: دار و دستهی اراذل، برادر و خواهر، راپونتسل(راپونزل)، سه کوتوله در جنگل، سه ریسنده و هنزل و گرتل احتمالا داستانهای راپونزل و هنزل و گرتل رو، شاید با نامهای دیگهای یا حتی بدون نام شنیده باشید. یه چیز جالب اینکه علاوه بر قصه ما به سر رشید کلاغه به خونهاش نرسید، جملهی بالا رفتیم ماست بود قصهی ما راست بود، پایین اومدیم دوغ بود، قصهی ما دروغ بود اختصاصی به قصههای ایرانی نداره و در پایان قصهی هنزل و گرتل هر دو جمله اومدن. شاید هم زیادی دارم به مترجمها اعتماد میکنم😬
16
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
ای بر معاویه لعنت و بر پسرعاص..
29
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
6
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
چه قلم گیرایی و چه تجربه متفاوتی!! ‐ بخشی از کتاب: " قدم زنان فکر می کردم که آخر چرا آسمان از میان نرده ها اینقدر زیباست؟ یعنی تاثیر قانون تضاد در زیبایی شناسی نیست که بر اساس آن آبی در کنار سیاه چنین برجسته خودنمایی می کند؟ و شاید هم مظهر قانون عالی تر دیگریست که میگوید، ذهن انسان، تنها زمانی امر نا متناهی را درک می کند که مفروض در محدودهٔ خاصی قرار بگیرد، مثلا، در یک مربع چنینی محصور شده باشد. "
8
محمدرضا ایمانی پسندید.
3 روز پیش
25