تقابل دو شخصیت متفاوت، تقابل مطالعه و تجربه.
زوربا پیر مردی با تجربه ولی بی سواد نترس، جاهل و بی اعتقاد در مقابل مردی جوان که همان راویست و دقیقا نقطه مقابل زورباست. با سواد و اهل مطالعه و بدون هر گونه سرکشیای.
فلسفه زندگی زوربا شخصیت اصلی داستان فرا از یه اسم و شخصیت بود برا من. مفهوم آزادی و لذت از زندگی رو برام معنی کرد. زندگی و درک اون رو برای من تغییر داد.
نیکوس کازانتزاکیس خالق زوربا واقعا جسارت به خرج داده. بارها شاهد تیکه های این نویسنده به ادیان و خرافات و اعتقادات مردم بودیم. کاری که جرأت و جربزه بسیاری میخواد.
ترجمه محمد قاضی پدر ترجمه ایران جذابیت کتاب رو چند برابر کرده. کسی که در مقدمه کتاب خود رو زوربای ایرانی خطاب میکنه. مقدمه خواندنی و زیبای مترجم از زندگی زوربا طور خود جذابیت داستان رو براتون چند برابر میکنه.
سنجش بعضی از جملات داستان با ضرب المثل و اشعار شاعرانی چون حافظ، سعدی، خیام ومولانا طوری بموقع و شایسته بود که گاهی اوقات به اصل نوشته شک میکردم. انگار اول نظمی بوده و نویسنده به نثر تبدیلش کرده.
این کتاب رو با ترجمه زوربای ایرانی بخونید تا معنی واقعی زوربا بودن رو درک کنید.