یادداشت نعیمک
3 روز پیش
4.0
11
من سی سالم شده (1401) و یکی دو سالی هست که دیگران را با لفظ «جوان» خطاب میکنم. اما این چه ربطی به داستان دارد؟ استاندال ماجرای یک جوان روستایی را تعریف میکند که سر پربادی دارد و به دنبال رویاهایش است. حین خواندن داستان از این که استاندال چنین تصویر درستی از جوان را ارائه میدهد کلی ذوق میکردم. نویسنده گهگاه در داستان وارد میشد و خطابههایی – نه به رسم تولستوی- ایراد میکرد و از جوانِ داستان حرف میزد. از اشتباهاتشان، از رویا و از گافهایی که به خاطر کمتجربگی میدهند. برای همین داستان این جوان که برای رسیدن به رویاهایش حتی کارهایی خطایی هم میکند را دوست دارم. البته زنان ماجرا به داستانگویی کلاسیک خیلی نزدیک بودند که برای مردم داستان جان هم میدهند اما در نهایت به عنوان پلی بین داستان کلاسیک و مدرن خواندن استاندال بسیار لذتبخش بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.