لیلی دختر خونده کالین هوور🍂

لیلی دختر خونده کالین هوور🍂

@lily_bloom

42 دنبال شده

61 دنبال کننده

            «من احساس می‌کنم همه، خود جعلیشون رو نشون می‌دن. همهٔ ما تو عمق وجودمون خراب و داغونیم. فقط، بعضیامون می‌تونیم اینو بهتر از بقیه پنهان کنیم.» 
``لیلی، آدم بد وجود نداره.``
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
        زیباا زیباا زیباییی 🥹😭 زبانم قاصر است از این همه زیبایی می‌توانم بگویم  یکی از زیباترین فانتزی‌هاییست خواندم و می‌توانم بخوانم  واقعاً از شدت زیباییش نمی‌دونم هنگ کردم شاید باورتون نشه ولی انقدر که قشنگ بود وقتی که تموم شد داشتم گریه می‌کردم به خاطر اینکه تموم شد. واقعاً اگر یه روز نتونم توی شهرماه خونین زندگی کنم یا حتی اگر یه بار نتوانم  جایی همچون آن یا کتابی همچون آن بخوانم می‌خوام بمیرم ببینید زیباترین کتاب فانتزی و ایرانی که می‌توانید در عمرتان بخوانید از خیلی از کتاب‌های فانتزی الکی ترند شدن بهتر است و ارزشش بیشتر از تعریف‌هایی که ازش میشه و جای ترند کردن یه سری کتاب‌های مسخره باید همچین کتاب‌هایی رو ترند کنند و واقعاً خیلی قشنگ است  میتوان گفت بهترین کتابیه که خوندم و باورم نمی‌شه که ایرانیه همانطور که هری پاتر برای خیلی از ماها رزش داره چه فیلمش و چه کتابش و برای خود اون خارجی‌ها که ۱۰۰ برابر ارزش داره به نظرم این کتاب باید برای ما ایرانیا مثل هری پاتر ارزش داشته باشه چون خیلی قشنگه و نویسنده نیز یک دنیای زیبایی را خلق کرده و امیدوارم هرچه زودتر جلدهای بعدی این کتاب منتشر بشه و واقعاً با توجه به تمام قوانین و سخت‌گیری‌هایی که در کتاب‌های ایرانی هست خیلی کتاب قشنگی به نوبه خودش بود.
اگر بخواهم از متنش بگویم روان و زیبا بود و داستانش جوری بود که یک فصل می‌خواندید باز هم دلتا نمی‌خواست کتاب را ببندید و ادامه می‌دادید شاید اوایل کتاب یک خرده کلمات مبهم داشت و باعث می‌شد فرد متوجه موضوع نشه ولی کم کم که جلو می‌رفت روان‌تر و زیباتر می‌شد. در قسمت‌هایی از داستان افرادی اضافه می‌شدند و یا از طرف افرادی حرف زده می‌شد که شما متوجه داستان نمی‌شدید می‌رفتی به وضوح همه چیز معلوم بود،حتی گاهی وقتی وارد فصل جدید می‌شدید یک شروعی داشت که نمی‌دونستید کجای داستانه و از زبان چه کسی است ولی کافی بود یک ذره ادامه دهید و تمامی داستان برای شما به وضوح معلوم در کل متن روان و زیبایی داشت.
به قول معروف نیاز داشت در اوایل کتاب کمی صبر کنید و به کتاب اجازه  دهید تا خودش را ثابت کند. 

این کتاب برای من حکم هری پاتر داره اصلاً ربطی به دنیای هری پاتر نداره ولی همونقدر که خیلی از ماها عاشق داستان هری پاتریم من عاشق این کتابم و واقعاً می‌میرم برای این کتاب و به نظرم یکی از شاهکارترین کتاب‌های ایرانه 😭💗✨
ارزشش به نظرم بیشتر از هزاران ستاره است.
      

23

19

        بالاخره کتابو تموم کردم و اگر بخوام از ژانرش بگم فکر می‌کنم اگر درست بگم ژانر راز آلود بود اما اگر بخوایم بریم سراغ داستان داستان قشنگ و خوبی داشت و یه جای جالبی که داشت این بود که کل داستان از دهن دو تا شخص اصلی بود که هر دو یک پسر بودند یکی ۱۴ ساله و یکی ۱۷ ساله و اینجوری بود که یک فصل از دهن یکی از پسرا بود و اون یکی فصل از دهن اون یکی و همینجوری ادامه داشت دوباره فصل بعدی از این یکی اون یکی و توی اون فصلی که از دهن و از گفتار اون پسر ۱۷ ساله بود جوری نوشته شده بود که انگار اون پسر ۱۷ ساله ما هستیم یعنی می‌گفتش که مثلاً تو رفتی این کارو کردی اینجوری یک جوری صحبت می‌کرد انگار یه کسی داره برای ما که  خواننده کتاب هستیم توضیح میده که چه کارهایی انجام دادیم در طول اون روز ،در کل کتاب باحالی بود ولی پایانش انتظار بیشتری می‌رفت و پایان خیلی جالبی نداشت یعنی نمی‌تونم بگم پایینش باز بود ولی بسته هم نبود یعنی یه جورایی معلوم می‌شد چی شده ولی می‌تونست پایان قشنگ‌تر و بهتری به عنوان یک کتاب داشته باشه. ولی در کل با قیمتی که داره خوندنش پیشنهاد می‌شه ولی می‌تونست بهتر باشه.
      

9

باشگاه‌ها

لیست‌ها

نمایش همه

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

دختر جشن تولد

5

کلیدر؛ جلد اول و دوم

42

The Girl in The Tower

15

هری پاتر و سنگ جادو

29

جنگ ابدی

3

مرگ ایوان ایلیچ
        مرگ ايوان ايليچ

"ما در فريب خويشيم كه پايان زندگي را در پيش رويمان مي‌پنداريم، درحالی‌که بخش زيادي از وفاتمان تاکنون رخ‌داده است و هر آنچه از زندگي سپری‌شده، به تسخير مرگ درآمده".

از نامۀ اول "سنكا" به "لوسيليوس"

1)
"مرگ ايوان ايليچ" داستان كوتاهي است نوشتۀ "لف تالستوي" كه در سال 1886 ميلادي نگاشته شده است. اين داستان تاکنون توسط مترجمان بسياري به فارسي برگردانده شده و داستان آن در روسيه سدۀ نوزدهم رخ مي‌دهد. "ايوان ايليچ" يك قاضي موفق است كه البته در زندگي روزمره با مشكلاتي دست‌وپنجه نرم مي‌كند. او در مسير زيستن خويش بايد با يك بيماري بي‌درمان و منجر به مرگ روبرو شود.

2)
سير داستان منطبق بر مراحل پنج‌گانۀ سوگ است كه البته به قلم توانمند و جاودان "تالستوي" درآمده و عامل سوگ نه يك عامل بيروني، بلكه حال‌مايه‌اي دروني است: مواجهه با مرگ به‌عنوان آخرين پرده از اجراي تئاتر زندگي. انكار، خشم، چانه‌زني، افسردگي و درنهايت پذيرش پنج مرحله‌اي هستند كه سير هر نوع سوگي اعم از وفات عزيزان، شكست‌هاي عاطفي و ... به انسان تحميل مي‌كند. اما قلم "تالستوي" اين بار نوك پيكان سوگ را بر عزاداري شخص بر خويشتن نهاده است. 

3)
"جان گري" (Jahn Gary) در كتاب "يك تفسير: تولستوي و مرگ" (The death of Ivan Ilich: an interpretation) تلاش كرده تفسير جامعي از اين كتاب ارائه بدهد. "تولستوي و مرگ" توسط "ايرج كريمي" ترجمه و در سال 1397 در انتشارات "دف" به چاپ رسيده است. كارگردان انگليسي، "اليور هرمانوس" (Oliver Hermanus)، فيلم "زيستن" (Living) را در سال 2022 ميلادي بر اساس فيلم‌نامه‌اي از "كازئو ايشي‌گورو" (Kazuo Ishiguro) ساخت كه خود اقتباسي است از فيلم ژاپني "زيستن"، ساختۀ سال 1952، به كارگرداني "آكيرا كوروساوا" (Akira Kurosawa)، و بر مبناي داستان "مرگ ايوان ايليچ" ساخته‌شده است. 

4)
جملات پاياني داستان يادآور اشاراتي از "اروين يالوم" (Irvin David Yalom) در كتاب "وقتي نيچه گريست" (When Nietzsche Wept) است: "آخرین پاداش یک مرده آن است که دیگر نخواهد مرد". "تالستوي" هم به‌نوبۀ خود در انتهاي داستان "مرگ ايوان ايليچ" مي‌نويسد: "مرگ هم تمام شد. ديگر از مرگ اثري نيست". و توصيف اين مرحلۀ نهايي پذيرش، شاهكار نگارش نويسندۀ بزرگي است به نام "لف تالستوي" كه براي خوانندگانش هيچ‌گاه نخواهد مرد. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

18

شب های روشن
اولین کتابی که از داستا خوندم. من با انتظار خیییلییی زیاد شروع کردم این کتاب رو برای همین یسری فکرا میکردم که برآورده نشد ولی خب این قرار نیست روی نظرم تاثیری بزاره. واقعا میشه گفت این اثر زیبا بود. زیبا.🔥🥹

چند نکته داشت که خیلی جذاب بود و واقعا دوستشون داشتم.

🟦اولی اینکه فضا سازیش خیلی خوب بود و واقعا غرق میشدید داخلش. مخصوصا شروع و پایان کتاب. واقعا زیبا بود توصیفاتش و با ذهنتون بازی میکرد.😄

🟪دومی اینکه شخصیت پردازی خیلی جذابی داشت. با اینکه کوتاه بود ولی واقعا خوب بهشون رسیده بود. یک چیز دیگه که خیلی جذابش میکرد این بود که شخصیت پردازی ها داخل دیالوگ ها شکل می‌گرفت که کار هر کسی نیست و واقعا درست درآورده بودش. به شدت تصمیم ها و حرف هایی که میزدن منطقی بود بر اساس شخصیتشون. کار هایی که میکردن هم همین طور. راحت با شخصیت ها میشد ارتباط گرفت. مخصوصا شخصیت مرد داستان که برای من خیلی راحت بود. البته بگم که شخصیت زن هم خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کردم ولی خب مرده بیشتر. و این یه چیز کاملا منطقیه. دوتا شخصیت به شدت قابل درک بودن و خیلی می فهمیدم شون. در کل که خیلی خوب بود برای یک داستان کوتاه.🔥

🟩سومی اینکه داستان و مفهوم خوبی داشت. اول داستانش که واقعا عالی و جذاب بود. مفهومش هم خیلی عمیق بود و چیزیه که به فکر فرو میبردتون. این مفهوم از شروع تا دیالوگ ها تا شخصیت پردازی ها تا گذشته ها و تصمیم های شخصیت ها و پایان داستان پخش شده. چیزیه که وقتی تموم میشه مجبورید بشینید و به افق خیره بشید و فقط فکر کنید که چی خوندید؟
پایان جذاب و منطقی هم داشت و حداقل برای من قابل پیش بینی بود. ولی چیزی از خفن بودنش کم نمی کرد. پایان غمگینی داشت که خیلی ها به خاطر همین میخونن اینطور کتاب هارو.🥲

و در آخر تو یک روز میشه تمومش کرد. خیلی روونه و راحت خوانه. ترجمه خوبی هم داره.
( این کتاب با روح و روان و قلبتون بازی میکنه.)
من که خیلی دوستش داشتم ولی باز میدونم این اندازه کار های طولانیش قوی نیست پس برای همین نمره کم میدم.
ولی بخونیدش. خوشتون میاد. البته با پایانش شاید در حدی ناراحت بشید که اشک بریزید ولی این نشون میده که نویسنده پتانسیل چه کار هایی رو داره.
👇👇👇
🟥اگر خوندیدش شما نظرتون دربارش چی بوده؟🟥
          اولین کتابی که از داستا خوندم. من با انتظار خیییلییی زیاد شروع کردم این کتاب رو برای همین یسری فکرا میکردم که برآورده نشد ولی خب این قرار نیست روی نظرم تاثیری بزاره. واقعا میشه گفت این اثر زیبا بود. زیبا.🔥🥹

چند نکته داشت که خیلی جذاب بود و واقعا دوستشون داشتم.

🟦اولی اینکه فضا سازیش خیلی خوب بود و واقعا غرق میشدید داخلش. مخصوصا شروع و پایان کتاب. واقعا زیبا بود توصیفاتش و با ذهنتون بازی میکرد.😄

🟪دومی اینکه شخصیت پردازی خیلی جذابی داشت. با اینکه کوتاه بود ولی واقعا خوب بهشون رسیده بود. یک چیز دیگه که خیلی جذابش میکرد این بود که شخصیت پردازی ها داخل دیالوگ ها شکل می‌گرفت که کار هر کسی نیست و واقعا درست درآورده بودش. به شدت تصمیم ها و حرف هایی که میزدن منطقی بود بر اساس شخصیتشون. کار هایی که میکردن هم همین طور. راحت با شخصیت ها میشد ارتباط گرفت. مخصوصا شخصیت مرد داستان که برای من خیلی راحت بود. البته بگم که شخصیت زن هم خیلی راحت باهاش ارتباط برقرار کردم ولی خب مرده بیشتر. و این یه چیز کاملا منطقیه. دوتا شخصیت به شدت قابل درک بودن و خیلی می فهمیدم شون. در کل که خیلی خوب بود برای یک داستان کوتاه.🔥

🟩سومی اینکه داستان و مفهوم خوبی داشت. اول داستانش که واقعا عالی و جذاب بود. مفهومش هم خیلی عمیق بود و چیزیه که به فکر فرو میبردتون. این مفهوم از شروع تا دیالوگ ها تا شخصیت پردازی ها تا گذشته ها و تصمیم های شخصیت ها و پایان داستان پخش شده. چیزیه که وقتی تموم میشه مجبورید بشینید و به افق خیره بشید و فقط فکر کنید که چی خوندید؟
پایان جذاب و منطقی هم داشت و حداقل برای من قابل پیش بینی بود. ولی چیزی از خفن بودنش کم نمی کرد. پایان غمگینی داشت که خیلی ها به خاطر همین میخونن اینطور کتاب هارو.🥲

و در آخر تو یک روز میشه تمومش کرد. خیلی روونه و راحت خوانه. ترجمه خوبی هم داره.
( این کتاب با روح و روان و قلبتون بازی میکنه.)
من که خیلی دوستش داشتم ولی باز میدونم این اندازه کار های طولانیش قوی نیست پس برای همین نمره کم میدم.
ولی بخونیدش. خوشتون میاد. البته با پایانش شاید در حدی ناراحت بشید که اشک بریزید ولی این نشون میده که نویسنده پتانسیل چه کار هایی رو داره.
👇👇👇
🟥اگر خوندیدش شما نظرتون دربارش چی بوده؟🟥

        

14