ناشر: نشر نون
مترجم: صبا ایمانی
این چه چرت و پرتی بود آخه؟! سومین کتابی بود که ازش خوندم و حقیقتا احساس اسکل بودن میکنم که سه بار بهش فرصت دادم و سه بار از یه سوراخ گزیده شدم! این کتابش حتی مثل کتاب «همکار» هیجان انگیز هم نبود و صرفا پیشبینیهای خواننده رو نقض میکرد که همونم چندان ماهرانه نبود! از طرفیم همون تمپلیت (template) همیشگی در شخصیتسازی و خط داستانیش وجود داشت. من قبل از این کتاب در قفل شده و همکار رو خوندم. در قفل شده که چرت و پرت بود همکار ولی بهتر بود و حقیقتا ازش خوشم اومد اما این کتاب ناامیدم کرد. من کتاب خدمتکار رو نخوندم و نمیدونم از اینا بهتر هستند یا نه _با توجه به اینکه کتاب خدمتکار باعث معروف شدن نویسنده شد_ اما دیگه تراماتایز شدم و نمیتونم به مک فادن برای چهارمین بار اعتماد کنم! 😒 تنها مزیت قلم مک فادن _و البته مترجم عزیز_ اینه که نثر بدی نداره و شما حین خوندنش به خاطر نوع نثرحس نمیکنید که دارید زور میزنید برای خوندنش؛ به عبارتی نثری روان و به دور از اضافه گویی و کمگویی داره.