bookish cat

@HannibalLecter

52 دنبال شده

15 دنبال کننده

                      
                    
Bookishcat

یادداشت‌ها

                همونجور که از اسم کتاب پیداس روایت و تفکرات زنانی درمورد هویت زنه. کتاب نتیجه گیریی از حرف‌های راویان نداشته و قضاوت رو سپرده دست خواننده. برخی راویان ازدواج رو برای زنان مهم میدونند و برخی هم ازدواج و پرداختن به وظایف همسری مادری رو عامل عقب ماندگی زن دونستند. 
در دو روایت از «خانه داری» به عنوان علت رکود فکری و شخصیتی زنان خانه‌دار یاد شده و راویان به هیچ عنوان دلیل قانع کننده‌ای برای این عقیدشون نداشتند و کاملا مشخص بود برای تقدیس «شغل برای بقا»  چنین تفکراتی داشتند برای مثال در روایت اول راوی دوستی داره به اسم مهشید که به خاطر بچه‌هاش شغل و تحصیل رو کنار گذاشته و کلی هم از بابت این موضوع سر شوهرش منت میذاره و دهن شوهر بیچاره رو سرویس کرده از بس خرج رو دستش گذاشته و فقط به فکر خرید طلا و چیزای کرون قیمته مهشید اصلا به تربیت بچه فکر نمیکنه و همینکه براشون لباس خارجی اصل میخره رو کافی میدونه. این رفتار رو بسیار میبینم در زنان و ممکنه شماهم دیده باشید این یه مشکل درونیه ولی راوی این خصلت زشت رو به خانه‌داری ربط داده! و من اینجوری بودم که WTF؟! (عذرمیخوام) آخه یعنی چه؟! ربطی به خانه‌دار بودن نداره مثلا مهشید نمیتونه به جای خرید صدتا النگو توی خونه یه هنری یادبگیره؟ حرص و طمع یه بیماری درونیه و ربطی به محیط نداره.
روایت بعدی که کلا شاهکاره! اسمش هم هست «فریبای منزوی»
راوی دوستی داره به اسم فریبا که یک زن خانه‌داره که تصمیم داره مثلا مستقل بشه و معلمی رو انتخاب میکنه. فریبا خانم در مدارس بالاشهری و مرفه نشین کار میکنه و معتقده که باید همیشه لباسای اعیانی و گرون‌قیمت بپوشه تا خانوادهٔ دانش آموزاش« آدم» حسابش کنند! یه روز فریبا به راوی میگه که میخواد یه سفر کوتاه به کیش داشته باشه و از راوی درخواست میکنه در این مدت اون به جای فریبا سر کلاس حاضر بشه. فریبا دوروزه برمیگرده و حدس بزنید دلیل سفرش چی بوده؟! در سفر قبلیش به کیش یه گلدون بلورین زیبا میخره که شوهرش خوب بسته بندیش نمیکنه و تو فرودگاه میشکنه و فریبا تا دو‌هفته با شوهرش قهر بوده و تنها دلیل سفر دوباره‌اش خرید همون گلدون بود! به عنوان یه دختر باید اعتراف کنم اکثر زنان به دلیل سطحی بودن دغدغه‌های سطحی هم دارند ولی این مشکل درونیه و با تغییر محیط هیچ تغییری توش به وجود نمیاد اما راوی به نتیجه رسیده که فریبا چون خونه‌دار بوده مزویه و دغدغه‌هاش در حد خانه‌دار بودنه! این یه توهین به زنان خانه داره واقعا باید نظر دادن برای بعضیا پولی بشه! زنی که غیبت میکنه و خونه‌داره اگه شاغل بشه تو محل کاررغیبت میکنه خصال درونی رو محیط نمیتونه تغییر بده خیلییی که تاثیر داشته باشه باعث میشه آدما توی محیط کار نقش آدم حرفه‌ای و خوب رو بازی کنند و گندکاری‌هاشون رو جای دیگه رو کنند. خلاصه که سر این نتیجه‌گیری‌های سطحی و احمقانهٔ زنان این کتاب کلی حرص خوردم. ولی سودی که خوندن این نظرات داره اینه که نقدشون میکنی و دیگاهت ارتقاء پیدا میکنه. میدونم ممکنه خیلیا مخالفت کنند با این نظراتم ولی اهل کتمان حقایق نیستم تا از نظر بقیه آدم خوبی به نظر بیام. امیدوارم خدا کمکمون کنه تا با امیال و زشتی‌های نفسانیمون مقابله کنیم.

⁉️ ارزش خوندن داره؟! نه. سخن کوتاه باید وسلام
        
                بسم الله الرحمان الرحیم
کتاب خاطرات سفیر اثر نیلوفرشادمهری از انتشارات سورهٔ مهر.
ژانر: دفتر خاطرات🙂
معرفی: کتاب خاطرات یه دختر ایرانی(خود نویسنده) مذهبیه که درحال تحصیل در فرانسه‌اس. خاطرات ایشون فرهنگ مدرن فرانسه و از بین رفتن اعتقاد به دین و خدا رو نشون میده و همچنین بیشتر خاطرات بحث نویسنده با مردم فرانسه و مسلمانان سنی مذهب رو شامل میشه.
بررسی کتاب به لحاظ نوشتاری: این کتاب در حقیقت کتاب نیست و رسما یه دفتر خاطراته چون حتی شیوهٔ نوشتن نویسنده هم ادبی و فارسی معیار نیست بلکه کاملا محاوره و عامیانه‌است. اگر کتابایی که نثرشون فارسی معیار باشه ممکنه با این موضوع مشکل داشته باشید و اینو یک عیب تلقی کنید ولی خب باید این رو‌ هم در نظر بگیرید که اینا صرفا خاطره هستند و نیازی نیست سختگیری کنیم سر این موضوع. پس اگه کتاب رو شروع کنید ممکنه یکم به شیوه‌ی نگارش عادت نداشته باشید اما کم‌کم عادت می‌کنید.

بررسی محتوای کتاب: نمیدونم‌ نویسنده واقعا خاطره سازی کرده یا نه و ترجیح میدم تهمت نزنم اما در بعضی خاطرات اغراق‌های ناشیانه‌ای بوده حالا دیگه من که نمیدونم واقعا چنین حرف‌هایی گفته شده و یا خاطره سازی بوده ولی شبهه‌ناک بودند. اما جدای از این شبهات خود خانم نویسنده تونستند در مملکتی کاملا دور از خدا روی دیگران تاثیر مثبت بذارند و اونهارو به تفکر وادار کنه و همچنین به خوبی و با جسارت و ایمان از دین اسلام و مذهب شیعه دفاع میکنه و ایشون نه تنها در یک جو غریب خودشون رو گم نکردند بلکه تلاش کردند روی دیگران هم تاثیر بذارند و این دقیقا رفتاری هست که از یک زن مسلمان شیعه انتظار میره.

⁉️ارزش خوندن داره؟ کتاب برای سرگرمی خوبه ولی خب سندیت نداره طبیعتا (خاطراته انتظار خاصی نداشته باشید) جالب‌ترین قسمت ماجرا برای من آشنا شدن با عقیدهٔ مسلمانان سنی‌مذهب درمورد ایرانیان و شیعه بود توی این کتاب یهههه کوچولو میفهمید که سنی‌ها چه دیدگاه اشتباهی درمورد شیعیان دارند. ولی  درنهایت این کتاب _که خیلیم پرفروش بوده_ محتوای خاصی نداره و حتی درحد سرگرمی هم ممکنه چندان مالی نباشه. نخونید چیزی از دست ندادید.
نظرکلی: کمی جالب و مناسب سرگرمی اما نخونید هم چیزی از دست ندادید.
        
                بسم الله الرحمان الرحیم
کتاب "من زنده‌ام" اثر معصومه آباد از انتشارات بروج
ژانر: #زندگینامه #دفاع_مقدس

خلاصه داستان: این کتاب زندگینامهٔ شیرزن ایرانی، خانم معصومه آباد از دوران اسارتشون هست که توسط خود خانم آباد نوشته شده.

بررسی کتاب به لحاظ نوشتاری: نثر کتاب ساده، روان و خیلی جذاب بود توصیفات و تشبیهاتی که نویسنده به کار می‌برد بسیار به‌جا و خوب بودند و شما هرگز از نثر این کتاب خسته نمی‌شید. 
داستان به شدت جذاب و گیراست و میتونه کاری کنه که شما تا چندین ساعت سرگرمش باشید و کاملا غرق داستان بشید.
شما با فراز و فرودهای داستان شاد میشید، غمگین میشید، استرس میگیرید و یا حتی احساس غرور و افتخار میکنید.
بررسی جنبهٔ فکری کتاب: مدتی بود که دلم می‌خواست بدونم یک «دختر مسلمان نمونه» دقیقا چجور دختری میتونه باشه؟ که به لطف خدا با این کتاب معروف آشنا شدم و این کتاب باعث شد کمی با نمود واقعی یک دختر مسلمان شجاع آشنا بشم. شما با خوندن این کتاب متوجه میشید که چجوری اعتقاد به خدا میتونه از درون به یک انسان قدرت و شجاعت بده و چطور باعث میشه آدما در سخت‌ترین شرایط صبر و تحلمشون بالا بره و امیدشون رو از دست ندن. این کتاب دیدگاه جدیدی رو درمورد «زن قوی» به شما ارائه میده دیدگاهی کمیاب و بسیار حقیقی‌تر از تعریف جهان مدرن از «زن قوی» تعریفی که نویسنده به هیچ عنوان سعی نکرده اون رو به مخاطب تحمیل کنه و شما با خوندن این کتاب خودتون متوجهش خواهید شد. 

⁉️ارزش خوندن داره؟ دیگه با این همه تعریف و تمجیدی که کردم امکان نداره جوابم منفی باشه😁 این کتاب رو به تمام دختران علی‌الخصوص به دخترکان فمینیستی که فکر میکنند زن مسلمان ضعیفه، پیشنهاد میکنم.

امتیاز من به کتاب: فوق‌العاده
        
                ترجمه: ترجمه خیلی روان و خوب بود و اگرچه سانسورهایی وجود داشت اما مترجم تلاش کرده بود به شکل غیرمستقیم منظور رو برسونه.(چیزهایی که سانسور شدند اصلا چیزای مهمی نبودند صرفا صحنه‌های جنسی سانسور شدند)
خلاصه داستان: داستان درمورد یه خانوم جراحه که پدرش یه قاتل سریالی بوده و رفته زندون و حالا این زن با چالش جدید و ترسناکی توی زندگیش مواجه شده اونم به قتل رسیدن بیمارهاشه.
بررسی: داستان چندان طولانی نیست و در عرض چند ساعت تموم میشه. صد صفحهٔ اولش تقریبا نوار خالیه و اتفاق خاصی نمیفته ولی بعد از اون داستان خیلی هیجان انگیز میشه و دلتون میخواد تند تند بخونید ببینید تهش چی میشه. من اننظار داشتم نویسنده یکم داستانو پیچیده‌تر و پرماجراتر پیش ببره ولی خب اینکارو نکرده بود و خیلی زود دقیقا وقتی که خواننده توی اوج هیجان بود داستان به پایان رسید به شخصه دلم میخواست داستان معماهای بیشتری داشته باشه. نکتهٔ مثبت کتاب غیر قابل پیشبینی بودن داستان بود طوری که تا آخرین لحظه شما نمیتونستید حدس بزنید معمای داستان چیه و آخرش چی میشه ولی خب اونقدری خوب نبود که بذارمش توی لیست کتابای به یاد موندنی و فوق‌العاده جذابی که خوندم در بهترین حالت در سطح متوسطه.

⁉️ارزش خوندن داره؟ اگه یه کتاب یه بار مصرف میخواید که توی روز تعطیل سرگرمتون کنه و خیلی هم طولانی نباشه این کتاب رو پیشنهاد میدم بهتون.

امتیاز من به کتاب: متوسط
        

فعالیت‌ها

یادداشت خوبی نوشتید. با حرف آخرتون کاملا موافقم ژاپن برخلاف تصوراتمون و البته تصویری که خود ژاپنی‌ها به جهان نشون دادند،دروغینه ژاپن اصلا فرهنگ جالبی نداره یه سری چیزا توی فرهنگشون هست که بی‌نهایت شرم‌آوره یا مثلا سامورایی‌ها که خیلی شریف نشونشون میدن توی فیلما و انیمه‌هاشون در واقع مشتی قاتل کرایه‌ای بودند و از قضا خیلی خیلی جنایت کردند.
bookish cat پسندید.
            ۱.کتاب طولانی بود و خواندن(شنیدنش)، ۵ هفته طول کشید،که نوشتن را اندکی سخت کرده و مطالب پراکنده به ذهنم میان.
۲.برای وصف این کتاب باید وارد دایره‌ی لغاتی بشم که اغلب ازشون استفاده نمیکنم،اما چاره ای نیست،پیشاپیش عذرخواهی میکنم.
۳.اگر چه معیار های زیر ۱۸ و بالای ۱۸ ،این روز‌ها عوض شده و ۱۸ ساله ها در معرض چیزهایی قرار گرفته اند که نباید،اما من کتاب را برای زیر ۱۸ سال و خود یادداشت را نیز توصیه نمیکنم.
۴.خاطرات یک گیشا، داستان دختری است در خانواده ای فقیر که گیشا ،میشود،شاید به خاطر چشمانش،چشم‌های آبی-خاکستری زیبایی که دارد.
۵. قصه روایت فراز و نشیب زندگی شی‌یو از کودکی است تا زمانی که گیشا می‌شود و بعد از آن که در خلال سالهای قبل و بعد از جنگ جهانی می‌گذرد.اما ضربآهنگ قصه چندان تند نیست،آرام و پیوسته پیش می‌رود و حتی گاهی خبری از فراز در زندگی شی‌یو نیست و هر چه هست فرود است،اما داستان به موقع ضرباهنگ را تغییر می‌دهد تا خسته کننده نباشد.دو اتفاق اصلی اوج‌اصلی داستان را در انتها شکل می‌دهند،یکی‌ رفتار کدو حلوایی(نام یکی از شخصیت ها) در جزیره و بعد بلافاصله رازی که رئیس فاش میکند.به اصطلاح‌خودم،چَک‌ آخر را خوب می‌زند و داستان را جمع بندی می‌کند.
۶. از نظر روایت فرهنگ‌ ژاپن کتاب بسیار موفق است،اغلب پدیده ها و ابزار و وسایل را مختصر توضیح می‌دهد،مثل این که کیمونو چیست و چه کارکردی دارد و غیره.از ابتدا میدانستم فرهنگ ژاپن بسته نیست،روابط آزاد است و نوشیدن فراوان.یک‌ ویژگی مثبت در همین فرهنگ داشتن قانون و چارچوب است یا بوده (مثلا این که گیشا ها را از داشتن این چنین ارتباطاتی منع می‌کردند مگر با شرط و شروطی) و دیگر این بر خلاف فرهنگ غربی که‌ همه چیز علنی بیان می‌شود،در فرهنگ ژاپن در لفافه و‌ در پرده سخن گفته می‌شود،تشبیهاتی به کار می‌رود تا وضعیت را توضیح دهد.
۷.شاید سخت کوشی یکی از همین خرده فرهنگ‌های ژاپنی باشد که برای ما،آرمانی به نظر برسد.برداشت من این است که این پدیده از نوعی تفکر (که من از دیگران کمترم)شکل می‌گیرد، بر مبنای این تفکر ژاپنی ها تلاش می‌کنند گاهی تا سر حد مرگ‌،تا عقب افتادگی‌ را جبران کنند.این تفکر تا حد خودتحقیری پیش می‌رود،جایی شی‌یو می‌گوید:هاتسومومو به هر رو از من زیباتر است.
۸.جالب است بدانید که گیشا‌ها به خواست خود گیشا نشده اند.اغلب افراد زیبارو از خانواده های فقیر خریده می‌شدند تا گیشا شوند،چرا که گیشا بودن یعنی تحمل آموزه های دشوار و زندگی‌ در چارچوبی سخت. به همین دلیل گیشا ها تا سالها بدهکار بودند.نوعی بردگی قانونی.یکی از چارچوب ها این است که گیشا اجازه ی ازواج ندارند،اما مردی میتواند دانای آنها شود،یعنی برای ارتباط با ان گیشا پول بپردازد و از او حمایت کند. این معامله میتواند چند ماه یا چند سال باشد و خارج از این نمی‌تواند ارتباطی داشته باشد.
۹. همین خرده فرهنگ‌ گیشایی،زن را تبدیل به کالایی می‌کند که در دست مردان است، او را با همه ی ویژگی‌هایش می‌خرند و معامله میکنند.در حالی که خود زن نمیتوان دخالتی بکند.حتی دوشیزگی زن مورد معامله است، رقابت ها شکل می‌گرد و قیمت بالا میرود.
۱۰. اگر‌ چه بارها اشاره می‌شود،گیشا،روسپی نیست،اما گمانم این کلاه شرعی ژاپنی هاست!قانونی ساخته اند تا مردان پرقدرت با خیال را هر چه می خواهند بکنند،زیرا گیشا های زیبا و موفق گران هستند.نکته ی دیگر این که گیشا ها اغلب فرزندی از دانا یا مردان دیگر به دنیا نمی‌آورند و مردان هم همین را می‌خواهند،زیرا این فرزند نامشروع است.
۱۱.اما عجیب‌ترین نکته برای من علاقه ی ژاپنی ها بعد از جنگ به آمریکایی ها بود.از عجایب است که متجاوزی که بمب بر سرت ریخته،سالهای عزیز زندگی و دوستانت را از تو ربوده و کشورت را نابود کرده، دوست داشته باشی.سایوری (نام گیشایی شی‌یو)وقتی دید سربازان آمریکایی به بچه ها آبنبات می‌دهند گفت:انها مهربان هستند.
۱۲.جدا از تمام نکات ،توصیف های زیبای کتاب را دوست داشتم و افکار سایوری به شکلی دلپذیر بیان شده بود،کتاب اول شخص و از زبان سایوری روایت می‌شود و روحیه ی لطیف او در سراسر کتاب جاریست.مثلا توصیفش از عشق این گونه است:گمان میکردم عشق مثل لیوان چایی گوشه ی اتاق بعد از مدتی می‌پرد و از بین میرود،اما این طور نبود.
۱۳.اخر این که شخصیت پردازی کتاب خوب بود،ویژگی ها را با توصیف خوب و گفت و گو های روان به خوبی تصویر می‌کرد،شخصیت هایی که کاملا در خدمت داستان بودند.
زیاده گویی کردم و حوصله تان را سر بردم...
اما خواستم بگویم ژاپن بهشتی که گمان می‌بردیم نبوده است ....
          
bookish cat پسندید.
bookish cat پسندید.

توبه از «از رنجی که میبریم»: ب: به این عنوان آیا این احساس بیگانگی - اینکه حتماً يك آدم توی داستان باشه که ناظر قضایاست - آگاهانه بوده ؟ آل احمد: نه . نمی تونم بگم که در هیچکدوم از اینا فوت و فن آگاهانه بوده . یعنی معتقدم که اگه فوت و فن آگاهانه باشه -دیده ام در آثار خودم تجربه‌ای کردم - ریدمون میشه . « از رنجی که میبریم» ، اینطوره . تنها کتابی که شاید من اجازه نمیدم تجدید چاپ بشه . آقای آغداشلو! « از رنجی که میبریم» . یعنی میتونم در همین جا حق طبع این کتاب رو یعنی تمام حقوق مؤلفش رو - واگذار کنم به هر کدوم از آقایون محترم. جدن عرض میکنم. اونجا من گرفتاری خاصی دارم . یعنی میخوام ادبیات سوسیالیست رئالیست بسازم . خوب دیگه . ریدمون شده .

bookish cat پسندید.

ارجاع به بیگانگی در آثارش: این آقای بیگانه -یعنی روشنفکر- ناچار در یک دنیایی تنها میمونه. در دنیای اروپای بعد از جنگ با اگزیستانسیالیسم و بی‌اعتانیش. چون حضرت کامو ماشین زیر پاشه. اما مدیر مدرسه من زیر ماشین له میشه. ص ۹۶ . همچنین اشاره به سلین و سفر به انتهای شب

قال علی علیه‌السلام: مَن ذَکَرَ اللهَ سبحانَهُ أحیَا اللهُ قلبَهُ و نَوَّرَ عقلَهُ و لَبَّه هرکس خدارا یاد کند، خداوند دلش را زنده و عقل و لبش را نورانی می‌فرماید. غررالحکم:۱۸۹ حدیث۳۶۴۵ «یقین بحث استدلالی و علمی نیست امری قلبی‌است» این رو به شخصه تجربه کردم که هرچقدر برای احکام مختلف استدلال علمی و عقلی برام میاوردند و حتی من به حقانیت اون حکم پی میبردم و عمل میکردم چیزی به ایمان قلبیم اضافه نشد که نشد...