معرفی کتاب سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن اثر زهره عیسی خانی

سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

زهره عیسی خانی و 2 نفر دیگر
3.3
99 نفر |
36 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

242

خواهم خواند

56

شابک
9786226837026
تعداد صفحات
119
تاریخ انتشار
1399/5/8

توضیحات

کتاب سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن، نویسنده زهره عیسی خانی.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به سرکار علیه: چند روایت مادر - دختری درباره هویت زن

نمایش همه

یادداشت‌ها

          مدت زیادی بود که اسمش رو شنیده بودم و تمایل داشتم بخونم اما بعد از چند تا نظر منفی یه مقدار نسبت بهش سرد شدم تا اینکه دیدم طاقچه بینهایت هم اضافه کرده خلاصه که شروع کردم به خوندن
من عادت ندارم برای کتاب ها نقد طولانی بنویسم در واقع حوصلم نمیکشه اما این یکی فرق داشت...
کتاب از زبان یک مادر و یک دختر هست که یکی در میان هر کدوم یه خاطره میگن خاطره ها هم خیلی به هم مربوط نیست اولین خاطره که از زبان مادر شروع شد حس همذات پنداری زیادی کردم تمام حس و حالش رو درک کردم شرایطش رو با عمق وجودم فهمیدم به مرور در طی کتاب با دختر همزاد پنداری بیشتری کردم در کل کتاب حس خوبی داشت. هر چند به نظرم پایانش جای کار داشت در واقع نمیدونم در نهایت چه نتیجه‌گیری خاصی می خواست بکنه اصلا این موضوعی هست که بشه ازش نتیجه‌گیری خاص کرد یا نه؟
و اگر نتیجه گیری خاصی داره به همین راحتی ممکنه یا نه...؟
و نکته آخر هم اینکه به نظر من این کتاب مخاطب خاص داره و برای همه جذاب و مناسب نیست
        

20

12

bookish cat

bookish cat

1403/1/30

          همونجور که از اسم کتاب پیداس روایت و تفکرات زنانی درمورد هویت زنه. کتاب نتیجه گیریی از حرف‌های راویان نداشته و قضاوت رو سپرده دست خواننده. برخی راویان ازدواج رو برای زنان مهم میدونند و برخی هم ازدواج و پرداختن به وظایف همسری مادری رو عامل عقب ماندگی زن دونستند. 
در دو روایت از «خانه داری» به عنوان علت رکود فکری و شخصیتی زنان خانه‌دار یاد شده و راویان به هیچ عنوان دلیل قانع کننده‌ای برای این عقیدشون نداشتند و کاملا مشخص بود برای تقدیس «شغل برای بقا»  چنین تفکراتی داشتند برای مثال در روایت اول راوی دوستی داره به اسم مهشید که به خاطر بچه‌هاش شغل و تحصیل رو کنار گذاشته و کلی هم از بابت این موضوع سر شوهرش منت میذاره و دهن شوهر بیچاره رو سرویس کرده از بس خرج رو دستش گذاشته و فقط به فکر خرید طلا و چیزای کرون قیمته مهشید اصلا به تربیت بچه فکر نمیکنه و همینکه براشون لباس خارجی اصل میخره رو کافی میدونه. این رفتار رو بسیار میبینم در زنان و ممکنه شماهم دیده باشید این یه مشکل درونیه ولی راوی این خصلت زشت رو به خانه‌داری ربط داده! و من اینجوری بودم که WTF؟! (عذرمیخوام) آخه یعنی چه؟! ربطی به خانه‌دار بودن نداره مثلا مهشید نمیتونه به جای خرید صدتا النگو توی خونه یه هنری یادبگیره؟ حرص و طمع یه بیماری درونیه و ربطی به محیط نداره.
روایت بعدی که کلا شاهکاره! اسمش هم هست «فریبای منزوی»
راوی دوستی داره به اسم فریبا که یک زن خانه‌داره که تصمیم داره مثلا مستقل بشه و معلمی رو انتخاب میکنه. فریبا خانم در مدارس بالاشهری و مرفه نشین کار میکنه و معتقده که باید همیشه لباسای اعیانی و گرون‌قیمت بپوشه تا خانوادهٔ دانش آموزاش« آدم» حسابش کنند! یه روز فریبا به راوی میگه که میخواد یه سفر کوتاه به کیش داشته باشه و از راوی درخواست میکنه در این مدت اون به جای فریبا سر کلاس حاضر بشه. فریبا دوروزه برمیگرده و حدس بزنید دلیل سفرش چی بوده؟! در سفر قبلیش به کیش یه گلدون بلورین زیبا میخره که شوهرش خوب بسته بندیش نمیکنه و تو فرودگاه میشکنه و فریبا تا دو‌هفته با شوهرش قهر بوده و تنها دلیل سفر دوباره‌اش خرید همون گلدون بود! به عنوان یه دختر باید اعتراف کنم اکثر زنان به دلیل سطحی بودن دغدغه‌های سطحی هم دارند ولی این مشکل درونیه و با تغییر محیط هیچ تغییری توش به وجود نمیاد اما راوی به نتیجه رسیده که فریبا چون خونه‌دار بوده مزویه و دغدغه‌هاش در حد خانه‌دار بودنه! این یه توهین به زنان خانه داره واقعا باید نظر دادن برای بعضیا پولی بشه! زنی که غیبت میکنه و خونه‌داره اگه شاغل بشه تو محل کاررغیبت میکنه خصال درونی رو محیط نمیتونه تغییر بده خیلییی که تاثیر داشته باشه باعث میشه آدما توی محیط کار نقش آدم حرفه‌ای و خوب رو بازی کنند و گندکاری‌هاشون رو جای دیگه رو کنند. خلاصه که سر این نتیجه‌گیری‌های سطحی و احمقانهٔ زنان این کتاب کلی حرص خوردم. ولی سودی که خوندن این نظرات داره اینه که نقدشون میکنی و دیگاهت ارتقاء پیدا میکنه. میدونم ممکنه خیلیا مخالفت کنند با این نظراتم ولی اهل کتمان حقایق نیستم تا از نظر بقیه آدم خوبی به نظر بیام. امیدوارم خدا کمکمون کنه تا با امیال و زشتی‌های نفسانیمون مقابله کنیم.

⁉️ ارزش خوندن داره؟! نه. سخن کوتاه باید وسلام
        

3

          در این کتاب چند روایت مادر ـ دختری در بارۀ هویت زن را شاهدیم که یکی در میان روایت‌ها ابتدا از زبان مادرند و یکی در میان روایت‌های بعدی از زبان دخترند.

در مجموع پس از یک پیش جُستار، 9 روایت از زبان مادر و 9 روایت هم از زبان دختر در ادامه آمده است.

نثر نویسندگان خوب و روان است و زبان نوشته هم خوب و خوشخوان است.

نکتۀ مهمی که پس از خواندن کتاب متوجه می‌شویم، آن است که این مادر و دختر قصد ندارند بیانیه صادر کنند یا نتیجه‌ای مشخص را به ذهن خواننده تزریق کنند.

آنها به ذکر دغدغه‌ها و تجربیات و آرمان‌های خود ـ البته هر یک از منظر خویش ـ می‌پردازند و در پایان گرچه به آنچه که می‌خواسته‌اند، نزدیک شده‌اند؛ اما در قالب یک جمع‌بندی آن را به خواننده هدیه نمی‌دهند.

بلکه خواننده را آزاد می‌گذارند تا خود به تفکر و تامل در این موضوع بپردازد و آنان تنها به بیان حکایت‌ها و ماجراهایی که در زندگی جاری برایشان پیش آمده می‌پردازند و خواننده مختار است، بنا بر تجارب شخصی و برداشتش از این مطالب، نتیجۀ لازم را بگیرد یا نگیرد و از قضا این حُسن کتاب است.

در بعضی موارد این نکته به ذهن انسان متبادر می‌شود که مادر نمایندۀ سنت و دختر نمایندۀ مدرنیسم است و ما شاهد تقابل این دو تفکر هستیم.

شاید این نیز یکی از نتایج فراوانی باشد که به فکر ما می‌رسد و درستی یا نادرستی آن باید مورد بررسی قرار گیرد و اینجا ماییم و خودمان و افکارمان و کاش درست داوری نماییم.

در مجموع کتابی خواندنی و جالب است و مطالعۀ آن را به تمام دوستان، به ویژه دغدغه‌مندانِ هویت و جایگاه و پایگاه زن در جامعۀ اسلامی ایرانی‌مان توصیه می‌کنم.
        

15

          موضوع و قالب روایت جذاب به نظر میرسه
اما از حیث محتوا واقعا ضعیفه
بیشتر به یک درد و دل می مونه تا بررسی جدی
بدون اینکه اطلاعات زیادی به خواننده بده، صرفا بر اساس بیان یه سری مثال سعی می کنه مسئله رو شرح بده بعد با استناد به یک مثال دیگه نتیجه گیری میکنه و انگار بحث بدون هیچ پاسخ واضح و مشخصی رها میشه
فکر می کنم هرکسی که ذره ای به این موضوع اهمیت داده باشه این حد از اطلاعات رو ولو با دقت در محیط پیرامونش کسب کرده باشه
نمی دونم شاید واسه یه عده جذاب باشه ولی مسئله ی «نقش پذیری زن» جوری نیست که بشه به صرف بررسی مصداق ها بهش پاسخ صحیح داد،چون شرایط برای هرکسی متفاوته و به نظر میرسه به جای از اینکه دنبال یک الگوی تطبیقی باشیم بهتره شاخص ها رو استخراج کنیم و طبق اونها مدل مناسب زندگی خودمون رو به دست بیاریم
در کل مطالعه این کتاب چیزی به دانسته ها و حتی زاویه دید جدیدی هم بهم نداد
کتاب شاید مناسب نوجوان هاست که چراغ این مسئله تو ذهنشون روشن بشه و بهش توجه کنند
        

4