یادداشت ناصر حافظی مطلق
دیروز
مرگ ايوان ايليچ "ما در فريب خويشيم كه پايان زندگي را در پيش رويمان ميپنداريم، درحالیکه بخش زيادي از وفاتمان تاکنون رخداده است و هر آنچه از زندگي سپریشده، به تسخير مرگ درآمده". از نامۀ اول "سنكا" به "لوسيليوس" 1) "مرگ ايوان ايليچ" داستان كوتاهي است نوشتۀ "لف تالستوي" كه در سال 1886 ميلادي نگاشته شده است. اين داستان تاکنون توسط مترجمان بسياري به فارسي برگردانده شده و داستان آن در روسيه سدۀ نوزدهم رخ ميدهد. "ايوان ايليچ" يك قاضي موفق است كه البته در زندگي روزمره با مشكلاتي دستوپنجه نرم ميكند. او در مسير زيستن خويش بايد با يك بيماري بيدرمان و منجر به مرگ روبرو شود. 2) سير داستان منطبق بر مراحل پنجگانۀ سوگ است كه البته به قلم توانمند و جاودان "تالستوي" درآمده و عامل سوگ نه يك عامل بيروني، بلكه حالمايهاي دروني است: مواجهه با مرگ بهعنوان آخرين پرده از اجراي تئاتر زندگي. انكار، خشم، چانهزني، افسردگي و درنهايت پذيرش پنج مرحلهاي هستند كه سير هر نوع سوگي اعم از وفات عزيزان، شكستهاي عاطفي و ... به انسان تحميل ميكند. اما قلم "تالستوي" اين بار نوك پيكان سوگ را بر عزاداري شخص بر خويشتن نهاده است. 3) "جان گري" (Jahn Gary) در كتاب "يك تفسير: تولستوي و مرگ" (The death of Ivan Ilich: an interpretation) تلاش كرده تفسير جامعي از اين كتاب ارائه بدهد. "تولستوي و مرگ" توسط "ايرج كريمي" ترجمه و در سال 1397 در انتشارات "دف" به چاپ رسيده است. كارگردان انگليسي، "اليور هرمانوس" (Oliver Hermanus)، فيلم "زيستن" (Living) را در سال 2022 ميلادي بر اساس فيلمنامهاي از "كازئو ايشيگورو" (Kazuo Ishiguro) ساخت كه خود اقتباسي است از فيلم ژاپني "زيستن"، ساختۀ سال 1952، به كارگرداني "آكيرا كوروساوا" (Akira Kurosawa)، و بر مبناي داستان "مرگ ايوان ايليچ" ساختهشده است. 4) جملات پاياني داستان يادآور اشاراتي از "اروين يالوم" (Irvin David Yalom) در كتاب "وقتي نيچه گريست" (When Nietzsche Wept) است: "آخرین پاداش یک مرده آن است که دیگر نخواهد مرد". "تالستوي" هم بهنوبۀ خود در انتهاي داستان "مرگ ايوان ايليچ" مينويسد: "مرگ هم تمام شد. ديگر از مرگ اثري نيست". و توصيف اين مرحلۀ نهايي پذيرش، شاهكار نگارش نويسندۀ بزرگي است به نام "لف تالستوي" كه براي خوانندگانش هيچگاه نخواهد مرد.
(0/1000)
دیروز
1