سینا معروف

سینا معروف

کتابدار بلاگر
@sinam200
عضویت

اردیبهشت 1402

357 دنبال شده

251 دنبال کننده

sinamaroof
sina_maroof

یادداشت‌ها

نمایش همه
        این کتاب را در بالای فهرست «کتاب‌هایی در مورد پسران و پدران» گذاشته بودم و خودم خیلی دوست داشتم آن را بخوانم، به خصوص که فکر می‌کردم محوریت اصلی کتاب بر روابط بین پدر و پسر تکیه دارد. 
کتاب را به طور اتفاقی در کارتونی پر از کتاب انبار شده در خانه پدری پیدا کردم که بوی کاغذ قدیمی کتاب و بوی نا، شد تقابل بین «حسّ خوب نوستالژیک» و «حس بدِ بوی نم انبار». به نَفْسِ دوستدارِ کتابخوان الکترونیکی نهیب زدم که این‌بار حق تقدم با پیشکسوتانِ خاک‌خورده است و کتاب را با برگ برگ شدن پیش بردم.
همان‌طور که جلو می‌رفتم، شکاف نسلی بین پدرها و پسرهای داستان، با گفت‌وگوهای ملایم و گاهی خشن همراه می‌شد. تفکر تازه پاگرفته نهیلیستی پسران جوان، همراه با نگرانی و گاهی خشم جامعه سنتی آن زمان روسیه روبرو می‌شد. در ادامه هم پیدایش روابط عاطفی جوانان جامعه‌گریز، مسیر داستان را دگرگون کرد. من که بعد از مدت‌ها از خواندن یک کتاب داستانی کلاسیک لذت بردم. 
نسخه سالخورده‌ی حاضر این کتاب، دومین ترجمه از کتاب اصلی است که آقای شفیعی‌ها در سال 1340 به صورت دقیق و وفادار به متن انجام داد. نکته قابل توجه، تیراژ بالای کتاب در آن زمان (10000 نسخه) هست. انتشارات امیرکبیر همین نسخه را در سال 1398 دوباره چاپ کرد. نسخه اول، توسط خانم مهری آهی در سال 1334 با سبکی روان‌تر، ساده‌تر و قابل‌فهم‌تر ترجمه شده بود. نسخه‌های جدیدتری نیز با ترجمه‌های فرزانه طاهری، الهام ربیعی و مهدی سعادت- لیلا طرزی در سال‌های اخیر منتشر شده‌اند.
      

39

        این کتاب شامل دو داستان از آرتور شنیتسلر، نویسنده اتریشی هست. داستان اول خوشخوان‌تر بود و داستان دوم با توجه به فضای وهم‌آلود آن به تمرکز بیشتری موقع خواندن نیاز دارد. 
بازی سپیده‌دم
ویلهم، افسر جوانی که برای کمک به همقطار قدیمی‌اش وارد قمار می‌شود، در ابتدا پیروز میدان است، اما غرور و طمع، او را به ورطه‌ی باخت سنگینی می‌کشاند. برای جبران بدهی، ناچار می‌شود به زنی از گذشته نزدیک شود، رابطه‌ای که این بار بوی معامله می‌دهد. شنیستلر با نثری موجز، لغزش آرام انسان از نیت پاک به خودویرانگری را ترسیم می‌کند. در این داستان به کشمکش‌های درونی انسان و تأثیر انتخاب‌های کوچک بر سرنوشت او ‌پرداخته می‌شود.
نثر شنیتسلر در این اثر ساده اما عمیق است. او استادانه تعلیق و تنش روانی را در داستان ایجاد می‌کند. فضای وین در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به‌خوبی در داستان بازنمایی شده و حس‌وحال آن دوره را منتقل می‌کند.
رؤیا
فردولین، پزشک میانسالی در وین، پس از گفت‌وگوی صریح با همسرش درباره‌ی تمایلات پنهان، وارد ماجرایی شبانه و پررمز می‌شود که او را به مهمانی ماسک‌دار و موقعیت‌هایی وسوسه‌انگیز می‌کشاند. داستان با مرز مبهم میان واقعیت و خیال، بازتابی از روان انسان و امیال سرکوب‌شده است. شنیتسلر در این اثر به روان‌کاوی و پیچیدگی‌های ذهن انسان نفوذ می‌کند.
به نظرم این داستان برای کسانی که به ادبیات روان‌شناختی و فلسفی علاقه دارند، جذاب است.
داستان رؤیا الهام‌بخش فیلم «چشمان کاملاً بسته»(Eyes Wide Shut)  ساخته استنلی کوبریک است که جزییاتی از آن هم در اینجا می‌آورم.

•	کارگردان: استنلی کوبریک (۱۹۹9)
•	بازیگران: تام کروز، نیکول کیدمن
‌	اقتباس: آزاد از «رویا» با تغییر مکان به نیویورک دهه ۹۰ و تغییراتی در جزئیات شخصیت‌ها
•	فضا و سبک: کند، پر از جزییات، با مکث‌های طولانی و فضاسازی بصری سنگین
- مقایسه داستان رؤیا و فیلم Eyes Wide Shut
عناصر	در رمان «رویا» – آرتور شنیستلر	
زمان و مکان داستان: وین، اوایل قرن بیستم
شخصیت اصلی مرد: فردولین، پزشک میانسال
شخصیت همسر: آلبرتینه
آغاز بحران:	اعتراف صریح همسر به تخیلات و انحرافات در زندگی زناشویی
لحن و ریتم: ایجاز، تمرکز بر ذهنیات و روانکاوی	
تم‌ها و مضامین:	مرز واقعیت و خیال، تمایلات سرکوب‌شده، وفاداری
فضای غالب: معلق بین رؤیا و واقعیت، با ایهام روانی

فیلم Eyes Wide Shut – استنلی کوبریک
زمان و مکان داستان: نیویورک، اواخر دهه ۹۰ میلادی
شخصیت اصلی مرد: بیل هارفورد، پزشک میانسال (تام کروز)
شخصیت همسر: آلیس (نیکول کیدمن)
آغاز بحران: اعتراف مشابه همسر، همراه با بحثی طولانی درباره‌ی وفاداری
لحن و ریتم: ریتم کند، دیالوگ‌های مکث‌دار، فضاسازی بصری سنگین
تم‌ها و مضامین: همان تم‌ها، با تاکید بیشتر بر بحران هویت و تنهایی مدرن
فضای غالب: کابوس شهری، حس ناامنی پایدار

پ.ن۱: بخش آخر (مقایسه داستان کتاب و فیلم ) از هوش مصنوعی کمک گرفته شده. 
پ.ن۲: خودم فیلم را دیدم و این مقایسه هوش مصنوعی به نظر خودم خیلی نزدیک هست. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

12

        رمان در قالب روایت اول شخص نوشته شده و ماجرای مردی را تعریف می‌کند که به دلایل نامشخصی توسط نهادی مرموز به نام «کمیته» تحت بازجویی، نظارت و آزمون قرار می‌گیرد. او باید به خواسته‌های این کمیته پاسخ دهد، اما ماهیت این نهاد، هدف آن و دلیل انتخاب راوی، هرگز به طور کامل روشن نمی‌شود.
من خودم در طول داستان ابهام زیادی نسبت به ماهیت «کمیته» داشتم و خیلی هم به طور واضح متوجه نشدم. البته پسا گفتار کتاب توضیحاتی داده بود.
در طی داستان، راوی مأمور می‌شود درباره یکی از چهره‌های بانفوذ اقتصادی و فرهنگی تحقیق کند، اما هرچه بیشتر جلو می‌رود، با تناقضات، ابهامات، و ماهیتی توتالیتر و سرکوب‌گرانه مواجه می‌شود.
در کتاب به نقد قدرت و بروکراسی تمامیت‌خواهی اشاره شده است و خود کمیته نمایانگر نوعی از قدرت بی‌چهره، مطلق‌گرا و کنترل‌گر است که آدم‌ها را بی‌هیچ توضیحی تحت نظارت قرار می‌دهد. همچنین نکات برجسته کتاب در مورد سرکوب اندیشه و سانسور هست و راوی که نمادی از روشنفکر مستقل است تلاش دارد حقیقت را کشف کند، اما مرتباً با موانع روبه‌رو می‌شود. مورد دیگر به بحران هویت روشنفکران عرب در برابر ساختارهای سیاسی و اقتصادی است.
نثر داستان ساده، اما حساب‌شده و دقیق است و نویسنده نویسنده بسیاری از اطلاعات را به صورت غیرمستقیم و با تأمل به خواننده منتقل می‌کند.
فضای اثر ابهام‌آلود و خفقان‌آور است. پایان داستان به شدت سوررئال، غیرمنتظره و نمادین است.
بخش قابل‌توجهی از داستان که من را اذیت کرد، پرداختن به مسائلی بود که بیشتر شبیه گزارش‌نویسی اقتصادی شده بود و مدام از شرکت کوکاکولا حرف می‌زد که البته و حتماً اشاره نمادینی به نفوذ این شرکت (یا تلویحاً استعمار) در مصرو جهان عرب داشته است.
      

15

        مجموعه داستان «قلب نارنجی فرشته» شامل ۱۰ داستان کوتاه جذاب و متفاوت است که برای من بعد از مدت‌ها حس خوبی از خواندن داستان ایرانی به وجود آورد.
«قلب نارنجی فرشته» نمونه‌ای از داستان کوتاه ایرانی است که امکان برقراری ارتباط با خواننده را در کوتاه‌مدت دارد. داستان‌ها درزندگی طبقه متوسط و ضعیف ایران می‌گذرند. بیشتر داستان‌ها پایان‌هایی غیرمنتظره و تأثیرگذار دارند. این پایان‌ها نه پیش‌بینی‌شدنی‌اند و نه کلیشه‌ای؛ بلکه حس تازه‌ای به خواننده می‌دهند.
در بسیاری از داستان‌ها، شخصیت‌ها درگیر احساس فقدان یا رابطه‌های شکست‌خورده و از دست رفته‌اند. مثال:
•	مثل داستان اول، « این یک داستان نیست»، از یک رابطه از دست رفته با اتفاقی غیرمنتظره روبرو هستیم.
•	در داستان «روایت نابهنگام مَردی که مُرد»، مرگ نه به‌عنوان پایان، بلکه به‌عنوان نقطه‌ی تأملی برای احساسات حل‌نشده و زندگی ناتمام روایت می‌شود.
•	در داستان «این پای من نیست!»، ارتباط مادر و فرزند از طریق یک تابوت روایت می‌شود؛ جایی که شهید غواص از داخل تابوت مادرش را تماشا می‌کند و روایت را پیش می‌برد. اینجاست که عمیق‌ترین احساسات انسانی مثل مهر مادر، دلتنگی، رهایی و تنهایی با حسی شاعرانه ولی گزنده بیان می‌شود.
بعضی از داستان‌ها درباره کسانی است که در جامعه‌ی امروز به‌نوعی نامرئی یا فراموش‌شده‌اند و نویسنده روایت‌شان را با احترام، شفقت و دقت بیان می‌کند.
امتیاز شخصی من به داستان‌ها به تفکیک:
•	این یک داستان نیست ⭐️⭐️⭐️⭐️
•	کشوی بیست و هفتم ⭐️⭐️⭐️⭐️
•	بیست تومان آزادی ⭐️⭐️⭐️⭐️
•	آقای نویسنده عزیز ⭐️⭐️⭐️⭐️
•	اشتباهی ⭐️⭐️⭐️⭐️
•	این پای من نیست! ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
•	روایت نابهنگام مَردی که مُرده بود ⭐️⭐️⭐️
•	چراغی برای شاه ⭐️⭐️⭐️
•	اتوپسی ⭐️⭐️⭐️
•	رانده‌شده ⭐️⭐️⭐️
      

21

        کتاب گزیده‌ و ترجمه‌ای از بیست داستان طنز متعلق به نیمه اول قرن بیستم و قبل از آن، توسط آقای علی خزاعی‌فر هست.  ایشان در مقدمه کتاب توضیح مختصری راجع به هر داستان و نویسنده‌اش داده‌اند که من ترجیح دادم بعد از پایان کتاب آن‌ها را بخوانم و در نهایت مرور خوبی شد. به نظرم هم ترجمه و هم انتخاب‌ها خیلی خوب بودند.
در مورد انتخاب نام کتاب:
-	نام اصلی داستان دورتی پارکر، «You were perfectly fine- کار تو هیچ ایرادی نداشت» هست ولی مترجم، تکیه کلام «oh, dear» را که جوانی مست فردای روزی که به سختی از خواب بیدار شده است و پس از شنیدن افتضاحاتی که شب قبل به بار آورده، برای دختر جوان همراهش مرتب تکرار می‌کند، به عبارت «وای! ددم وای!» برگردانده است. این انتخاب، به نظرِ هوش مصنوعی، انتخاب هوشمندانه‌ای است که در عین اینکه درماندگی، سردرگمی و پشیمانی شخصیت را نشان می‌دهد، همچنان طنز دروتی پارکر را زنده نگه داشته است و اگر فقط «اوه، عزیزم» به صورت ترجمه تحت‌اللفظی می‌آمد، لحن خیلی شاعرانه و رسمی می‌شد و اضطراب کمیک شخصیت را کمرنگ می‌کرد.
طبق معمول، داستان‌ها را به ترتیب علاقه شخصی مرتب و امتیازدهی کرده‌ام.

1-	عشق مغالطه است: مکس شولمن ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
روایت جوان خودخواهی که دختری را دوست دارد که از نظرش هم سطح او نیست. برای همین تصمیم می‌گیرد به او منطق و پرسشگری یاد دهد و در آخر خود قربانی همان مغالطه‌هایی می‌شود که به دختر آموزش داده است. پرسش و پاسخ‌های دیدار آخر بین پسر و دختر خیلی به‌جا اتفاق میفتد.
2-	لرد امروزث و دوست نوجوانش: پی.جی. وودهوس ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
لرد شق‌ورق و خوش‌طینتی که با دختر نوجوانی از طبقه پایین برخورد می‌کند و از شجاعت او برای مقابله با زورگویی خواهرش و باغبان قلعه درس می‌گیرد.
3-	آلت جرم: رولد دال ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
سیاهی این طنز در نمایش شخصیت نجیب و با وقار خانم داستان هست که منتظر شوهر پلیس‌اش برای صرف شام هست و اتفاقی غیرمنتظره صحنه را عوض می‌کند.
4-	توبرموری: ساکی ⭐️⭐️⭐️⭐️
انتقاد از رویه زندگی اشراف انگلیسی با ظاهر فریبنده که وقتی اسرارشان برملا می‌شود به جای شرمگین شدن، از دست افشاگر خشمگین می‌شوند و او را مقصر می‌دانند حتی اگر افشاگر یک گربه باشد.
5-	چارلز: شرلی جکسون ⭐️⭐️⭐️⭐️
حکایت پدر و مادری که سهل انگارانه، خوش‌بینانه و بی‌حساب نسبت به بچه‌شان عشق می‌ورزند و مانع دیدن رفتارهای نادرست او می‌شوند.
6-	حادثه‌ای دردناک: گراهام گرین ⭐️⭐️⭐️⭐️
داستان پسر نوجوانی که در مدرسه شبانه‌روزی از مرگ پدرش که اسطوره او بوده، با خبر می‌شود. طنز ماجرا نحوه مرگ پدر هست که نوجوان دوست ندارد کسی از جزییات آن با خبر شود.
7-	خوک، خوک است: الیس پارکر باتلر ⭐️⭐️⭐️⭐️
محموله‌ای شامل دو خوکچه هندی قرار هست از طریق بخش بار راه‌آهن فرستاده شود ولی متصدی دریافت محموله با مشتری بر سر تعرفه محموله درگیر می‌شود. مسئله بر سر تفسیر برگه تعرفه مبنی بر خوک یا خوکچه بودن حیوانات هست.
8-	وای! ددم وای!: دورتی پارکر ⭐️⭐️⭐️⭐️
جوانی مست فردای روزی که به سختی از خواب بیدار شده است، پس از شنیدن افتضاحاتی که شب قبل به بار آورده، برای دختر جوان همراهش مرتب عبارت «وای! ددم وای!» را تکرار می‌کند و دختر در پاسخ می‌گوید: «تو که کاری نکردی، فقط ...» و اشتباه دیگری را علاوه بر قبلی‌ها به پسر جوان یادآوری می‌کند. 
9-	ماجرای کوگلماس: وودی آلن ⭐️⭐️⭐️⭐️
استاد دانشگاهی که در میانسالی، مدام مسیر زندگی مشترک خود را دور می‌زند و با اقدام یک شعبده باز پا در زندگی مادام بوواری می‌گذارد. این زندگی فانتزی‌گونه کم‌کم او را دچار مشکل می‌کند.
10-	سنگ صبور: روبم فونسکا ⭐️⭐️⭐️⭐️
پلیس بازنشسته‌ای که در دفتر روزنامه‌ای با موضوع زنان طبقه کارگر مسئول ستون صدای خوانندگان می‌شود. طنز ماجرا کادر تماماً مرد روزنامه هست که همه با اسم مستعار زنانه مشغول کارند.
11-	پلیس و سرود: اُ. هنری ⭐️⭐️⭐️⭐️
مرد بیکاری که برای دستگیر شدن و زندان افتادن دست به هر کاری می‌زند اما نمی‌شود.
12-	وصله ناجور در بهشت کارگران: رابیندرانات تاگور ⭐️⭐️⭐️
برای کسانی که فکر می‌کنند هنر به معنی کار نیست و هنرمند یعنی آدم بیکار.
13-	طرحی از سیاه و سفید: دورتی پارکر ⭐️⭐️⭐️
داستان زنی سفید پوست در دوران تعصب نژادی آمریکا است که در برابر میزبانش اصرار می‌کند تعصبات نژادی ندارد ولی در مواجهه با مهمان موسیقیدان سیاه‌پوست، دیدگاه‌های تعصبی او معلوم می‌شود.
14-	کلبه یاس رونده: پی.جی. وودهوس ⭐️⭐️⭐️
داستان درباره خانه به ظاهر جن‌زده‌ای است که یک نویسنده در آن ساکن شده و نوشتن‌اش دچار اختلال می‌شود.
15-	انباری: ساکی ⭐️⭐️⭐️
تلافی درآوردن آزارهای یک عمه توسط برادرزاده‌اش.
16-	چشم، اقدام می‌کنیم!: هاینریش بل ⭐️⭐️⭐️
داستان نقدی دارد بر اطاعت کورکورانه و تقدم عمل بر اندیشه
17-	دعوای خانوادگی: ادوارد دایسن ⭐️⭐️⭐️
چوپانی سر خوردن ناهار با شریک زندگی‌اش دچار سوءتفاهمی می‌شود که او را تا حد بیرون انداختن شریک بسیار خشمگین می‌کند. 
18-	عکس امپراتور فرانتس یوزف: یاروسلاو هاشک ⭐️⭐️⭐️
یک فروشنده لوازم‌التحریر چک (که در آن زمان تحت حکمرانی پادشاه اتریش بوده) قصد دارد تعداد زیادی از عکس‌های امپراتور را که روی دستش مانده بفروشد ولی هیچکدام از همشهریانش استقبال نمی‌کنند.
19-	چگونه با نویسنده اعلامیه ترحیمم ملاقات کردم! یاروسلاو هاشک ⭐️⭐️
داستان خود نویسنده است که در جنگ در روسیه اسیر شد ولی در روزنامه‌های چک خبر مرگ او را اعلام کرده بودند.
20-	فرهنگ لغت: ماشادو دِ آسیس ⭐️⭐️
داستانی فانتزی از دیکتاتوری که علاوه بر اینکه دستور می‌دهد همه مردان کشور مثل خودش سرشان را کچل کنند، فرهنگ لغت مَن‌درآوردی هم برای گفت‌وگوی مردم ابداع می‌کند.
      

14

        اگر از اسم کتاب بخواهیم راجع به محتوا قضاوت کنیم، احتمالاً فضایی سرد، ابری و برفی در ذهنمان نقش می‌بندد که بنا بر ذهنیت‌ ما از نام سمفونی، قاعدتاً فضا باید پر از مهربانی و لطافت و پاکی باشد که این طور نیست. برف و سرما شاکله اصلی داستان‌های این مجموعه هست ولی بیشتر رنگی از وهم، رازآلودی و حتی خشونت دارد.
توانایی نویسنده برای خلق داستان‌های خلاقانه، وهم‌آلود و بعضاً با پایان‌های غافل‌گیر کننده و فرم و محتوا قابل توجه هست ولی متاسفانه با سلیقه من همخوانی نداشت.
مجموعه شامل 7 داستان کوتاه هست که به ترتیب علاقه شخصی من مرتب و امتیازدهی شده است:
1-	لحظات یازده‌گانه سلیمان: ⭐⭐⭐⭐
روایتی رمزآلود و دقیق از یک جنایت با چیدن دقیق پازل‌های آن. نکته قابل توجه در این داستان بیان جزییات مربوط به کوه‌نوردی، سنگ‌نوردی و صخره‌نوردی و صعود به علم‌کوه و پایان داستان هست.
2-	میان حفره‌های خالی: ⭐⭐⭐
داستان پزشک طرحی‌ای است که در روستایی در استان کرمانشاه، از دید اول شخص برای مخاطبی که نمی‌دانیم کیست، ماجراهایی رمزآلود را تعریف می‌کند. در این داستان هم موضوع سنگ‌نوردی پررنگ است.
3-	یک هفته خواب کامل: ⭐⭐⭐
داستان مسافرکشی که می‌خواهد شبانه مسافری را به نور برساند. گفت‌وگوهای ذهنی راننده و بین راننده و مسافر و پایان داستان، نقاط چشمگیر داستان هستند.
4-	مرض حیوان: ⭐⭐⭐
راوی در اتومبیل خدمت، اتفاقات کاری را برای همکارش (راننده) تعریف می‌کند. البته معلوم نیست که این تک‌گویی یک نفره خیال هست یا واقعیت، چون هیچ بازخوردی از نفر دوم نداریم.
5-	گرای پنجاه و پنج: ⭐⭐⭐
به قول آقای مسعود بُربُر، «یادداشت‌های روزانه آدمی در یک موقعیت غریب آخرالزمانی». در این داستان موقعیت فیزیکی فضای داستان را نتوانستم تصور کنم.
6-	مردگان: ⭐⭐
خلق فضایی وهم‌آلود در یک موقعیت اداری از کارکنان برق. متوجه موضع داستان نشدم. در این داستان هم موقعیت فیزیکی فضای داستان را نتوانستم تصور کنم.
7-	یک تکه شازده در تاریکی: ⭐
اصلاً نفهیدم. نه داستان، نه شخصیت‌ها و نه فضای وقوع ماجرا.
      

10

        مدتی است خواندن کتاب‌هایی از این دست، علی‌رغم جذابیت عنوان و موضوع،  برایم خسته‌کننده و سخت شده است.
کتاب‌هایی که نظرات جدیدی را در حیطه‌های مختلف بیان می‌کنند ولی دور از جان همگی، آدم را دق‌مرگ می‌کنند تا به نتیجه‌گیری برسند.
فکر می‌کنم مشکل اینجاست که اول گزاره‌ای را مطرح می‌کنند که دقیقاً دغدغه توست، کاملاً آن را شرح و بسط می‌دهند و همین که به عنوان یک نظریه، آماده پذیرش و تثبیت آن در ذهنت می‌شوی، چند آزمایش و پژوهش را مثال می‌زنند که همه فرضیات قبلی را می‌شورد و می‌برد. بعد چالش از اینجا شروع می‌شود که از بین این همه دلیل و منطق ارائه شده، کدام را به عنوان اصل بپذیرم و در زندگی به کار ببندم. شاید از لحاظ علمی این نوع ارائه، تحلیل و نتیجه‌گیری لازم باشد ولی از لحاظ کاربردی چندان اثربخش نیست.
به نظرم باید از این دست کتاب‌ها، خلاصه‌ای کاربردی تهیه شود تا همه نتایج قطعی و قابل استناد را در حجم کمتری به خورد مخاطب بدهد.
روش مواجهه من با این نوع کتاب‌ها، بیشتر سرسری خواندن و نه عمیق خواندن هست و نتیجه لازم را نگرفته‌ام.
خدایم هدایت کناد.
مشابه این نظر را هم برای کتاب‌های «آدمی، یک تاریخ نویدبخش»، «از دل تو تا دل من»، «واقعیت» و «چه شد؟» دارم.
      

28

        کتابی که خواندنش طولانی شد و البته کشش زیادی هم نداشت. دراکولیچ به اقتضای خبرنگار بودن و زندگی در منطقه بالکان، تجربیات و مشاهدات خود را از اروپای شرقی و علاقه وافر مردمانش به اروپای غربی روایت می‌کند. 
او از بلاهایی که در زمان جنگ جهانی دوم و بعد از آن ظهور کمونیست در اروپای شرقی بر سر مردم، فرهنگ و اقتصادشان آمده می‌گوید.
دراکولیچ به واسطه همسر آمریکایی‌اش از زندگی در غرب بهره برده و برای همین، نگاهی هم از بیرون به واقعیت‌های زندگی در منطقه پر تنش یوگسلاوی سابق و کرواسی، بوسنی و صربستان فعلی دارد. 
در ۲۴ فصل این کتاب، فراز و فرودهایی هست که گاهی تا حدودی جلب توجه می‌کند و بیشتر هم یکنواختی به چشم می‌آید. 
فصل‌های قابل توجه برای من، فصل «کافه اروپا» است که در آن اشاره‌ای به واقعیت اروپا به خصوص بُعدِ غربی بودنش دارد. 
فصل «مردمان آن سه مرز» که در خصوص ارجحیت هویت قومی بر ملیتی است که صرفاً بر بعد سیاسی تنزل درجه می‌دهد. 
فصل «به آرامی یک خواب نوزاد» که ابتذال شر را بازگو می‌کند و در آخر فصل «بوسنی؛ یا اروپا برای ما چه معنایی دارد» که از مهاجران بوسنیایی می‌گوید که در زمان نسل‌کشی توسط صرب‌ها، به غرب مهاجرت کردند و از دغدغه‌ها، حسرت‌ها و امیدهایشان با هم گفت‌و‌گو می‌کنند. 
نکته دیگر، ترجمه خوب و روان کتاب بود که متأسفانه تازه متوجه شدم، نازنین دیهیمی، مترجم جوان و فعال کتاب، در سال ۱۳۹۶ بر اثر حمله آسم فوت شدند. پدرشان خشایار دیهیمی، از مترجمان با سابقه، ویراستار این کتاب هستند.
      

21

        یادم هست که فقط یک شعر از نزار قبانی در پستی خواندم و هوادارش شدم. بعدها از طریق سایت وزین گنجور، به منبعی از کتاب‌ رسیدم که یکی‌اش همین داستان من و شعر، خود‌زندگی‌نامه قبانی انتشار سال ۱۳۵۶ بود و از همین نقطه، با خال‌جوشی به شعر عرب متصل شدم. 
کتاب الکرونیکی آن هم در طاقچه موجود است و با مقایسه‌ای اجمالی، تفاوتی در دو نسخه ندیدم. 
نزار قبانی فضای دمشق و محله قدیمی کودکی خود را طوری توصیف می‌کند که هر کسی می‌تواند بخشی از بچگی‌اش را در آن تصور کند. 
تحول شعری و کلامی قبانی ابتدا با سنت‌شکنی آشکاری در سرودن اشعار عاشقانه با محوریت زن شروع و به گفته خودش بعد از جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اعراب با اسرائیل، بوی وطن آن قوی‌تر و مذمت جامعه عرب در آن مشهودتر می‌شود. 
در این استحاله‌های دوره‌ای، قبانی بسیار در معرض آزار و اذیت و ممنوعیت (حتی در مصر) هم قرار می‌گیرد و حتی در زمانی برای رفع ممنوعیت اولین اشعارش در مصر به جمال عبدالناصر نامه می‌نویسد و از او می‌خواهد بی‌طرفانه اشعارش را بخواند و به او کمک کند. عبدالناصر هم بعد از خواندن نامه و مجموعه شعر او، دستور رفع ممنوعیت ایحاد شده را می‌دهد. 
قبانی، لطیف‌گوی پر احساسی است که به نقل از خودش، همه اوصاف طبیعت را در خدمت موضوعات انسانی درآورده است و شعری مستقل برای اجزای طبیعت نسروده است. او می‌گوید:«من درباره ماه به سبب آن که ماه است، شهر نگفته‌ام، بلکه از آن به عنوان قسمتی زیبا از دکوری در حضور عشق، یاد کرده‌ام.»
حالا نوبت انتخاب کتاب شعری برای خواندن از جناب قبانی است که این دنیای خیال‌انگیز موصوفش را به گوش جان بشنوم و امیدوار باشم که خاطرِ ذوقم مکدّر نشود. 
پیشنهادی دارید؟

      

38

        به نظر من آگاهی از زندگی شخصی «گراهام گرین» و شناخت ویژگی‎های شخصیتی او برای من، مکمل لازم برای درک داستان «پایان رابطه» یا شاید هم بقیه کتاب‌های اوست. 
گرین در داستان «پایان رابطه» روابطی را روایت می‌کند که در ذهنم نگاه جانبدارانه و تعمدی نویسنده به نفی وجود خدا به نظر می‌رسید . به تدریج که با خواندن کتاب پیش رفتم و مروری هم بر زند‌گی‌نامه گرین داشتم، فهمیدم که او اتفاقاً در دوران جوانی از گرایشی دیگر به کلیسای کاتولیک پیوسته و در این مسیر، باورهای همسرش هم در این تصمیم مؤثر بوده است. گرین، در نهایت مذهبی متعصبی نبوده ولی در داستان‌هایش و به خصوص این کتاب، از رابطه عاشقانه پر رنج و آمیخته به نفرت و حسادت، به دیدگاه‌های متعالی‌تری می‌رسد که در طول داستان این استحاله شخصیتی پررنگ‌تر می‌شود و شخصیت موریس (نویسنده، عاشق سارا و بی‌ایمان) و هنری (کارمند دولت، همسر سارا و کم‌وبیش معتقد) در نبودِ سارا، پخته‌تر و نزدیک‌تر به خدا می‌شوند.
بر خلاف تصور که از ابتدای کتاب، تصور رمانی عاشقانه می‌شود، به تدریج متوجه می‌شویم که مباحث اعتقادی در جریان روابط شخصیت‌ها عمیق‌تر است و به تدریج در شکل‌گیری هویت آن‌ها نقش مهمی دارد. 
پیشنهاد شخصی برای خودم، مرور دوباره کتاب هست تا دلنشینیِ تغییراتِ شخصیتی کاراکترهای داستان، بیشتر زیر زبانم مزه کند.
      

10

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

نمایش همه
آن جا که برف ها آب نمی شونداینجا صدای گرگ ها بلندتر استمهباد دختر کردستان

ایران خواندنی:غرب(کردستان، کرمانشاه، همدان، ایلام)

11 کتاب

سلسله فهرست‌هایی در دست تهیه و تکمیل است تا کتاب‌هایی را معرفی کند که وقایع و داستان‌های آن‌ها به طور کامل یا بخشی از آن با محوریت شهرها و نواحی کشور عزیزمان ایران، اتفاق افتاده است. هدف کتاب‌های رمان و داستان بوده نه کتاب‌های پژوهشی، تاریخی و مستند. حتماً کتاب‌های ارزشمند دیگری هم هستند که به دلیل آگاهی کمتر بنده، محدود بودن منابع، فرصت محدود، غیرقابل اطمینان بودن بعضی منابع و... در فهرست نیامده‌اند. فهرست‌ها بعد از اطمینان و تحقیق کافی، به تدریج اصلاح (حذف و اضافه) می‌شود. ضمناً ترتیب کتاب‌ها بر اساس اولویت خاصی نیست. منابع: - سایت سلام صدا - وبلاگ طاقچه - وبلاگ فیدیبو - سایت ایران کتاب - هوش مصنوعی (فقط برای نخ دادن خوب بود. پر بود از اشتباهات مکرر که کمک کردم خودش را تصحیح کند!) -------------------------------------------------------------- کردستان • آن‌جا که برف‌ها آب نمی‌شوند • اینجا صدای گرگ‌ها بلندتر است • مهباد دختر کردستان کرمانشاه • شوهر آهو خانم • شادکامان دره قره سو • آبشوران • سال های ابری • فرنگیس؛ خاطرات فرنگیس حیدرپور ایلام • شاه‌پری همدان • آواز بلند

23

همسایه هازمین سوختهسیندخت

ایران خواندنی: جنوب (خوزستان، بوشهر، کرمان)

18 کتاب

سلسله فهرست‌هایی در دست تهیه و تکمیل است تا کتاب‌هایی را معرفی کند که وقایع و داستان‌های آن‌ها به طور کامل یا بخشی از آن با محوریت شهرها و نواحی کشور عزیزمان ایران، اتفاق افتاده است. هدف کتاب‌های رمان و داستان بوده نه کتاب‌های پژوهشی، تاریخی و مستند. حتماً کتاب‌های ارزشمند دیگری هم هستند که به دلیل آگاهی کمتر بنده، محدود بودن منابع، فرصت محدود، غیرقابل اطمینان بودن بعضی منابع و... در فهرست نیامده‌اند. فهرست‌ها بعد از اطمینان و تحقیق کافی، به تدریج اصلاح (حذف و اضافه) می‌شود. ضمناً ترتیب کتاب‌ها بر اساس اولویت خاصی نیست. منابع: - سایت سلام صدا - وبلاگ طاقچه - وبلاگ فیدیبو - سایت ایران کتاب - هوش مصنوعی (فقط برای نخ دادن خوب بود. پر بود از اشتباهات مکرر که کمک کردم خودش را تصحیح کند!) -------------------------------------------------------------- خوزستان • همسایه ها • زمین سوخته • سیندخت • زمستان 62 • هستی • دا • نخل های بی سر • چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم • مدار صفر درجه • هرس بوشهر • تنگسیر • رمان زندگی همین است • رمان کشتی توفان‌زده • بر جاده‌های آبی سرخ کرمان • بولوار پارادیس • بچه های قالیبافخانه • سیریا، سیریا • کنیزو

136

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.