معرفی کتاب کافه اروپا اثر اسلاونکا دراکولیچ مترجم نازنین دیهیمی

کافه اروپا

کافه اروپا

3.5
19 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

41

خواهم خواند

67

شابک
9786007289068
تعداد صفحات
248
تاریخ انتشار
1399/4/25

توضیحات

        فلسفه فقط رشته دانشگاهی نیست که در دانشگاه خوانده شود. فلسفه به همه تعلق دارد و همه ما از کودکی سوالاتی طرح میکنیم که جنبه فلسفی آشکاری دارند. این سوال ها و پاسخ های آن ها «راه زندگی» هرکس را معین میکنند. این مجموعه به مسائلی فلسفی از همین دست می پردازد که همه ما به نوعی در زندگی با آن مواجهیم، از سوال های کلی نظیر «معنای زندگی» و «خوشبختی» گرفته تا مسائل جزئی تر نظیر درد، بخشودن، ترس، ملال، حسد، عشق، جاودانگی و..زبان این کتاب ها فنی نیست و همگان میتوانند آن ها را بخوانند.در کشورهای اروپای شرقی  تفاوت بین «ما» و «من» بسیار فراتر از تفاوتی صرفا در دستور زبان است. من همراه این «ما» بزرگ شدم. در مهد کودک، در مدرسه، سرکار. با گوش دادم به سخنرانی سیاستمدارانی که میگفتند: «رفقا، ما وظیفه داریم...» و ما رفیق ها همان کارهایی را میکردیم که به ما میگفتند. فردی که از یک جامعه توتالیتر بیرون می آید با «نه» گفتن است که مسئولیت فردی و ابتکار عمل را می آموزد. و این راه با گفتن «من» شروع میشود. با اندیشیدن در قالب «من» و عمل کردن در قالب «من» هم در محیط خصوصی وهم در ملا عام، «ما» به معنی ترس، تسلیم و سر فرود آوردن است. به معنای جمعیتی ملتهب و یک نفر که برای سرنوشتشان تصمیم میگیرد. «من» به عکس، یعنی دادن فرصتی به فردیت و دموکراسی.
      

لیست‌های مرتبط به کافه اروپا

یادداشت‌ها

سینا معروف

سینا معروف

5 روز پیش

          کتابی که خواندنش طولانی شد و البته کشش زیادی هم نداشت. دراکولیچ به اقتضای خبرنگار بودن و زندگی در منطقه بالکان، تجربیات و مشاهدات خود را از اروپای شرقی و علاقه وافر مردمانش به اروپای غربی روایت می‌کند. 
او از بلاهایی که در زمان جنگ جهانی دوم و بعد از آن ظهور کمونیست در اروپای شرقی بر سر مردم، فرهنگ و اقتصادشان آمده می‌گوید.
دراکولیچ به واسطه همسر آمریکایی‌اش از زندگی در غرب بهره برده و برای همین، نگاهی هم از بیرون به واقعیت‌های زندگی در منطقه پر تنش یوگسلاوی سابق و کرواسی، بوسنی و صربستان فعلی دارد. 
در ۲۴ فصل این کتاب، فراز و فرودهایی هست که گاهی تا حدودی جلب توجه می‌کند و بیشتر هم یکنواختی به چشم می‌آید. 
فصل‌های قابل توجه برای من، فصل «کافه اروپا» است که در آن اشاره‌ای به واقعیت اروپا به خصوص بُعدِ غربی بودنش دارد. 
فصل «مردمان آن سه مرز» که در خصوص ارجحیت هویت قومی بر ملیتی است که صرفاً بر بعد سیاسی تنزل درجه می‌دهد. 
فصل «به آرامی یک خواب نوزاد» که ابتذال شر را بازگو می‌کند و در آخر فصل «بوسنی؛ یا اروپا برای ما چه معنایی دارد» که از مهاجران بوسنیایی می‌گوید که در زمان نسل‌کشی توسط صرب‌ها، به غرب مهاجرت کردند و از دغدغه‌ها، حسرت‌ها و امیدهایشان با هم گفت‌و‌گو می‌کنند. 
نکته دیگر، ترجمه خوب و روان کتاب بود که متأسفانه تازه متوجه شدم، نازنین دیهیمی، مترجم جوان و فعال کتاب، در سال ۱۳۹۶ بر اثر حمله آسم فوت شدند. پدرشان خشایار دیهیمی، از مترجمان با سابقه، ویراستار این کتاب هستند.
        

7