niyayesh

تاریخ عضویت:

خرداد 1403

niyayesh

@niyay

18 دنبال شده

46 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
niyayesh

niyayesh

1404/1/21

4

niyayesh

niyayesh

1403/12/21

        این کتاب از زاویه دید جیمسون و گریسونه. این کتاب داستان درگیری جیمسون و گریسون با پدرهاشون و خانواده‌های پدری‌شون رو روایت می‌کنه.
از طرفی شفیلد گریسون در کتاب قبلی کشته شده و خانواده گریسون که دو دختر دوقلو داره به همراه مادرشون توی دردسر افتاده. گریسون می‌خواد علاوه بر حفظ کردن راز قتل شفیلد گریسون از دوقلوها و مادرشون مراقبت کنه. خانواده شفیلد گریسون به خاطر جرایمش با مقامات درگیره.
از طرفی دیگه، جیمسون در این کتاب با پدرش ملاقات می‌کنه و پدرش ازش می‌خواد تا توی یه بازی بزرگ یه محفل مخفی شرکت کنه. در کنار درگیری‌های احساسی، جیمسون و ایوری سعی می‌کنند به روش‌هایی وارد محفل رحمت شیطان و بازی شوند. در این مسیر جیمسون رازی داره که باید ازش محافظت کنه، اما هزینه ورود به بازیِ رحمت شیطان، یه راز یا اهرم فشاره.
این کتاب هم از نظر داستانی، هم از نظر شخصیت‌پردازی و هم از نظر معماها نسبت به سه کتاب دیگه قوی‌تر بود. علاوه بر اون با شخصیت گریسون و جیمسون بیشتر آشنا می‌شیم و مشکلات و درگیری‌های ذهنی‌شون، برای مخاطب ملموس می‌شه.
چهارچوب داستانی خوبی داره.
      

3

niyayesh

niyayesh

1403/12/10

        داستان لمس تاریکی یه ریتلینگ از داستان هادس و پرسفونه هست که در دنیای مدرن اتفاق می‌افته. توی این کتاب مردم سر چیزهای مهم زندگیشون با هادس وارد قمار می‌شن. پرسفونه به دنبال شغل روزنامه‌نگاریه و طی اتفاقاتی وارد کلاب هادس می‌شه. هادس، خدای بدنام دنیای زیرین با پرسفونه وارد یه قرارداد می‌شه؛ اگه پرسفونه، دختر الهه بهار، نتونه ظرف شش ماه در دنیای زیرین یه زندگی بسازه، محکوم به زندگی در دنیای مردگانه. پرسفونه رازی داره که مانع اجرای بند قراردادش می‌شه و از طرفی کارای هادس رو که از نظر او غیرقانونی هستند برای سوژه مقالاتش هدف قرار داده و صبر خدای دنیای زیرین رو می‌سنجه.
داستان حول محور پرسفونه هست که سعی داره از زیر سلطه مادرش خارج بشه و رازش رو محفوظ نگه داره. اما با هادس رو به رو و زندگیش دچار فراز و نشیب می‌شه. 
از نظر شخصیت پردازی نسبتا خوب بود. به عنوان جلد اول که معمولا در ژانر فانتزی به آشنایی با دنیا اختصاص داده می‌شه، داستانش گیرا بود. توی سبک خودش خوب بود، اما نه بیشتر.
      

3

niyayesh

niyayesh

1403/11/9

بازی وراثت

4.4

5

        داستان راجع به دختری به اسم ایوری کایلی گرامبز هست که به طور ناگهانی ارثی هنگفت بهش می‌رسه. ایوری کایلی گرامبز که بعد از مرگ مادرش، به سختی همراه خواهر ناتنیش زندگی می‌کرده. ایوری که برای قرائت وصیت نامه باید حضور می‌داشته، به سرعت به عمارت هاثورن‌ها منتقل می‌شه. در جلسه اعضای خانواده متوجه می‌شوند که از ارث محروم شده‌اند و تمام ارث توبیاس هاثورن به ایوری رسیده که شامل چندین میلیارد پول و تجارت و... هست.
توبیاس هاثورن، دو دختر و چهار نوه پسر داره. تبلیغات این کتاب رو طوری نشون دادند که ارزش خوندن نداره و قراره تماما یه کلیشه پیش بره، در صورتی که این طور نیست و شدت بسیار کمتره. 
شخصیت پردازی کتاب واقعا خوبه. اگرچه که شخصیت‌های به شدت زیادی داره و همون ابتدا هم با کلی شخصیت آشنا می‌شیم، اما نویسنده تونسته از پس شخصیت‌پردازی بر بیاد. دوتا شخصیت مثل هم پیدا نمی‌کردید.
علاوه بر رمنس داستان و مشکلاتی که ایوری با آن دست و پنجه نرم می‌کنه، کل داستان حول محور رازهای خانواده هاثورن و پازل‌ها و سرنخ‌هایی هست که توبیاس هاثورن برای ایوری و نوه‌ها و دختراش به جا گذاشته. داستان به کتاب اول تموم نمی‌شه و همچنان این خانواده پر از رازه.
یه چیزی که از نظر من منطقی نبود، این هست که هاثورن‌ها و ایوری به روش توبیاس آشنا بودند و در بسیاری از مواقع رمزها و جواب‌ها خودشون پیدا می‌شدند. اگرچه هر کدومشون از معماهای بازی با کلمات تا بقیه معماها جالب بودند.
به نظر من ارزش خوندن داره، بخصوص اگه معما دوست دارین.
      

3

niyayesh

niyayesh

1403/10/22

        کتاب عروس درمورد دختر خون‌آشامی هست که از بچگی به عنوان سفیر یا بهتره بگیم گروگان در سرزمین انسان‌ها بوده و الان که بزرگسال شده، قراره پیش‌کش و گروگانی برای سرزمین گرگ‌ها باشه. این رسمی قدیمی بین گرگ‌ها، خون‌آشام‌ها و انسان بوده و هر کدام گروگانی که فرد مهمی هم بوده بین قلمروهاشون رد و بدل کنند. میزری به عنوان همسر آلفای گرگ‌ها وارد سرزمین گرگینه‌ها می‌شه. اون‌جا موقعیت‌هایی پیش می‌آد که درگیر مشکلات گرگ‌ها می‌شه و مسیر سختی هم برای جلب اعتمادشون باید طی کنه.
علارغم این‌که به نظر می‌رسه با یه کتاب کلیشه‌ای رو به رو هستیم، کمی پختگی رو درون متن می‌بینیم. از نظر من شخصیت‌ها کمی پختگی دارن و تا حد به نسبت خودشون رفتار می‌کنن. بنابراین شاهد رفتار عجیب یا نامعقولی نیستیم که این به نوع خودش امتیاز مثبته (و برخلاف خلاصه کتاب، به نظر من اصلا انمی تو لاورز نیست).
از طرف دیگه، مشکلاتی وجود داره که میزری در درونش داره با اونا مبارزه می‌کنه و  به دنبال حس تعلق می‌گرده (یا به قولی لنگرگاه زندگیش). بنابراین به نظرم از این جهت نویسنده خوب پیش اومده، اما یه نکته منفی داره که انگار نویسنده عجولانه از کنار توصیف افکار و احساسات و... گذشته (شاید بشه گفت که زاویه دید از زبان اول شخصه و میزری احساسات زیادی رو تجربه نمی‌کنه و طبیعیه، اما به افکار میزری هم سطحی توجه می‌شد).
در کل شاید کتاب و موضوعش قوی نباشه، اما کتاب روان و خوش خوانیه و در طی اتفاقات ما می‌فهمیم که مشکلات درونی و بیرونی میزری چطور قراره حل و برطرف بشن.
      

6

niyayesh

niyayesh

1403/10/17

        این دومین کتابم از این نویسنده بود و انتظار چنین کار ضعیفی نداشتم (حداقل ضعیف نسبت به بخش دی).
داستان حول محور معلمان و دانش‌آموزان یک دبیرستان رخ می‌ده. ایو بنت معلم ریاضی و ناتانیل بنت معلم ادبیات انگلیسی مدرسه هستند که با هم زن و شوهرن. شروع داستان با ادلاین هست که انگار سال پیش با یکی از معلمای مدرسه رسوایی به بار آورده و اون معلم الان استعفا داده.
همون اول متوجه می‌شین که قراره اتفاقاتی که گفته شده سال گذشته اتفاق افتاده، تکرار بشه (در واقع تاریخ تکرار می‌شه).
چیزی که این کتاب رو ضعیف می‌کرد، شخصیت‌‌پردازی ضعیفش و داستانشه. داستانش شما شگفت‌زده یا غافل‌گیر نمی‌کرد. شخصیت‌ها ثبات مشخصی نداشتند و ویژگی‌هاشون تا حدی کلیشه و تکراری بود. روابط پیچیده و تو در تو بودند و این نشر و ترجمه سانسور زیادی داشت.

و چیزی که برای من همچنان مبهمه اینه که چطور ایو فکر می‌کرد یه پسر شونزده ساله زن و بچه داره؟ چطور تا حالا اون رو تو مدرسه ندیده بود؟
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

niyayesh

niyayesh

1403/10/4

        تو کتاب دوم شهر هلالی، هنوز داریم با شخصیتا دنبال معماهایی می‌گردیم که دانیکا جا گذاشته. بعد از اتفاقای جلد قبلی، برایس و هانت سعی می‌کنن با آستری‌ها کنار بیان و یه زندگی آروم واسه خودشون بسازن، ولی خب اوضاع همیشه اون‌جوری که می‌خوان پیش نمی‌ره و یهو خودشون رو وسط یه ماجرای شورشی پیدا می‌کنن.
این بار شخصیتای بیشتری وارد داستان می‌شن، ولی بیشترشون از قبل برامون آشنا هستن. با این حال، حس می‌کردم که نویسنده خیلی اجازه نمی‌ده ما به درون شخصیتا نفوذ کنیم. دیالوگا معمولی و سطحی بودن و اون حس عمیقی که ازشون انتظار داشتم، نداشتن. تنها چیزی که افکار شخصیتا رو نشون می‌داد، همون متنه. اگرچه که در طول داستان، اطلاعات شخصی زیادی از شخصیت‌ها (حتی شخصیت‌های فرعی) به دست می‌آوردیم، ولی فکر می‌کنم به خاطر تعداد زیادشون نویسنده به اونا عمق نمی‌بخشید. در کل شخصیت‌پردازی قوی‌تری داشت و 1008 صفحه وقت داشت که به مشکلات شخصی و زندگی هر کدومشون بپردازه و حتی درمورد شخصیت‌های قدیمی (جلد 1) دید جدیدتری به ما بده.
علاوه بر این، به خاطر تعداد بالای شخصیتا، چندتا خط داستانی مختلف همزمان پیش می‌ره و همش تو فکر بودم نویسنده چطور می‌خواد اینا رو تهش جمع کنه که برخلاف جلد اول، داستان این جلد تموم نمی‌شه و مستقیم توی جلد سوم می‌ره. برای همین پیشنهاد می‌کنم تا وقتی جلد سه نیومده، خوندنشو شروع نکنین.
از نظر داستانی و پلات، خوب بود و ایده‌ها جایی که مخاطب واقعا انتظار نداره، یهو ظاهر می‌شدند و غافل‌گیرش می‌کردند. متن و توصیفات کشش لازم رو دارن که شما رو به ته کتاب برسونن.
و نکته آخر، ته کتاب داستان به دنیای موازیِ سری درباری از خار و رز اشاره می‌کنه و انگار جلد سوم قراره تو اون دنیا اتفاق بیفته. حالا این که چقدر لازمه اون سری رو بخونین یا نه، مشخص نیست.

*کتاب علاوه بر داستان هانت و برایس، داستان تاریون، دانیکا، ران، ایتن و در وهله بعدی سلستینا، هیپاکسیا، بکسیان، فرشته‌‌ها و... رو تا حدی زیادی پوشش می‌ده.
      

6

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.