یادداشت niyayesh
7 روز پیش

این کتاب دربارهی جسیکا یاردلیه، زنی که همسر سابقش یه قاتل سریالی معروف به اسم ادی کل بوده. حالا که ادی تو زندونه، جسیکا با دخترش داره زندگی نرمالی رو تجربه میکنه... تا اینکه یه مقلد از راه میرسه و همهچی رو بهم میریزه. یه قاتل جدید که داره دقیقاً مثل ادی، آدم میکشه. جسیکا وارد پرونده میشه و همه تلاشش رو میکنه تا این کابوس دوباره رو تموم کنه. داستان خیلی حالوهوای پروندهی تد باندی رو داره، مخصوصاً جزییات مراحل قانونی که داستان طی میکنه. حتی یه کم حس و حال هانیبال لکتر هم توش هست. اگه قبلاً دربارهی تد باندی خونده باشین، ممکنه داستان براتون یه جاهایی قابل پیشبینی بشه. شخصیتپردازی کاراکترا خوبه، ولی حس میکنم نویسنده یه کم زیادی از قاتلهای معروف الهام گرفته. کاش کمی بیشتر روی خلق ویژگیهای خاص خودش تمرکز میکرد. اینجوری شخصیتها خاصتر میشدن. نثر و نوشتار کتاب خیلی روونه و خوشخوانه. بعضی وقتا با یه دیالوگ ساده کلی اطلاعات بهم منتقل میشد که واقعاً جالب بود. نویسنده بلده چطور بدون زیادهگویی جزئیات لازم رو برسونه. پایان این جلد تا حدی جمعبندیه، ولی فصل آخر نشون میده که قراره یه ماجرای جدید شروع بشه؛ یعنی احتمالاً جلد دوم تو راهه! اگه دنبال یه داستان جنایی هیجانانگیز با کمی فضای حقوقی و پلیسی هستین، همسر یک قاتل ارزش یهبار خوندن رو داره. مخصوصاً اگه به موضوعاتی مثل دادستانی، جرمشناسی و بررسی ذهن جنایتکارا علاقه دارین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.