یادداشتهای علی ریاضی (15) علی ریاضی 1403/8/11 مروارید جان اشتاین بک 3.9 13 یک؛ قبل از این کتاب، از اشتاینبک فقط رمان کوتاه «موشها و آدمها» رو خونده بودم. با این که سالهای زیادی از خوندن اون کتاب گذشته و من هم - که به داشتن حافظهی خوب معروف نیستم - فقط کلیاتی ازش در خاطرم مونده ولی وقتی در ذهنم مرورش میکنم، بعضی از حسهایی که با خوندن کتاب داشتم رو دوباره حس میکنم؛ حسهای مختلفی که مهمترینشون، تلخیه. اشتاینبک، خیلی خوب از امیال آدمها مینویسه. امیالی که تلخی در پی دارند. تلخیای که آدمها رو رها نمیکنه. دو؛ خود داستان برگرفته از یکی از داستانهای فولکلور مکزیکه و مخصوصا با توجه به حجم کمش، پیچیدگیهای زیادی نداره؛ اشتاینبک در شاخوبرگ دادن به این داستان از تمی استفاده کرده و در اون استعارههایی رو گنجونده که داستان رو باورپذیرتر و جذابتر کرده. درحقیقت مروارید، حکایت پندآموزیه که به شکل رمانک گیرایی دراومده. سه؛ پیچیدگی اندک و حجم کم کتاب در کنار ریتم تند روایت داستان، باعث میشه که وقتی شروع به خوندنش کردی، خیلی سخت بتونی تا قبل از تموم شدن، زمینش بذاری. 3 24 علی ریاضی 1403/7/19 یاد نئون به خیر دیوید فاستر والاس 4.3 1 بهطورکلی نوشتن در مورد یه مجموعه داستان، ساده نیست؛ چون سخته که یه ویژگی مشترک شاخص تو همهی داستانهاش پیدا کنی. ممکنه بعضی داستانها رو دوست داشته باشی یا از نظرت خاص باشن و بعضی دیگه این طور نباشن. ولی تجربهی کلی من از خوندن این مجموعهداستان کوتاه، مثل این بود که پشت موتورسیکلت کسی نشسته بودم و راننده داشت با سرعت تو کوچهپسکوچهها حرکت میکرد و هی فرعیها رو میرفت داخل و باز سر از مسیر اصلی در میآورد و به دقیقه نرسیده دوباره یه فرعی دیگه رو وارد میشد. این حسی بود که وقتی هی وسط روایت داستان اصلی، مسیر منحرف میشد به جزئیات یه ماجرای فرعی و بهسرعت دوباره برمیگشت به داستان اصلی، داشتم. البته این ورود حجم زیاد اطلاعاتِ کاملا متفاوت در زمان کوتاه، ابدا ناخوشایند نبود؛ برعکس، لذت متفاوتی داشت و فوقالعاده سرگرمکننده بود. ضمنا کتاب اصلی با عنوان «OBLIVION (فراموششدگی)»، هشت تا داستان داره که در کتاب «یاد نئون بهخیر» فقط چهار تاش اومده. کتاب هم مطلقا هیچ پیشگفتاری، مقدمهای، دربارهی نویسندهای، چیزی نداره که درش توضیح داده باشه چرا چهار تا داستان دیگه حذف شدن و از این نظر خیلی عجیبه. اینو هم بگم که اگه به من بگن یه نویسندهی توانا که خودکشی کرده، یه داستان کوتاهی داره که شخصیت اولش کسیه که خودکشی میکنه و داستان داره از زبان اون روایت میشه، این برای من دلیل کافیایه که اون داستان رو بخونم. 0 16 علی ریاضی 1403/7/13 چیزهای کوچکی مثل اینها کلر کیگان 3.6 12 از نظر من، چیزهای کوچکی مثل اینها، رمان – یا شاید بهتر باشه بگم رمانک - خیلی شستهرفتهایه. کیگان، آرومآروم خواننده رو وارد داستان میکنه و تازه اواخر کتاب، متوجه منظورش از کنار هم قرار دادن ماجراهای مختلفی که تعریف کرده میشیم. در خرج کردن کلمات و پروبال دادن به اتفاقات، خیلی بهینه عمل کرده و در انتخاب جایی که باید از تعریف یک ماجرا دست کشید و باقیش رو مبهم گذاشت، عملکرد درخشانی داشته. اسم کتاب خیلی بامسماست. چیزهای کوچکی مثل اینها بهواقع روایتیه از زندگی که از کنار هم قرار گرفتن همین چیزهایی کوچک، تشکیل شده که شادیها و غمهای بزرگ رو ایجاد میکنن. و البته روایت آدمهاست و نقششون در ایجاد این چیزهای کوچک که هم زندگی خودشون و هم زندگی دیگران رو تحتتاثیر قرار میده. همهی اینها باعث ایجاد احساسات متضاد در خواننده میشه؛ شادی و غم توامان و آرامش و اضطراب همزمان. چیزهای کوچکی مثل اینها روایتیه از یک واقعیت تلخ تاریخی که تا همین ۳۰ سال پیش در ایرلند در جریان بوده؛ و همین به اثرگذاری کتاب اضافه کرده؛ چون خواننده رو به فکر وامیداره که هر اتفاقی که یه زمانی در جایی برای کسی میافته ممکنه مشابهش در زمانها و مکانهای دیگه و برای افراد دیگه هم رخ بده. حالوهوای روزهای نزدیک سال نو میلادی که داستان اصلی درش اتفاق میافته، من رو یاد رمان سرود کریستمس چارلز دیکنز میاندازه. جالبه که در کتاب هم به این رمان اشاره میشه. پ.ن.: عکس روی جلد نسخهی نشر بیدگل از کتاب، نه مربوط به ایرلنده - جایی که داستان درش رخ میده - و نه زمان ثبتش با تاریخ وقوع ماجراهای داستان - دههی ۱۹۸۰ میلادی - تطابق داره ولی بهنظرم حسی که از دیدنش به بیننده دست میده، به حالوهوایی که داستان توصیف میکنه - چه از نظر آبوهوایی و چه از نظر فضای حاکم بر جامعه - خیلی شبیهه. 0 26 علی ریاضی 1403/7/5 مرشد و مارگاریتا میخائیل آفاناسیویچ بولگاکوف 4.0 84 نویسندههای مشهور روس به سبک رئالشون معروفن. ولی بولگاکف کاملا برعکسه. دو کتاب معروفش، یعنی همین مرشد و مارگاریتا و قلب سگی هر دو کاملا سورئالن. زندگی واقعی یه چارچوبی داره که داستانهای رئال، در همون چارچوب قرار میگیرن و در همون چارچوب هم قضاوت میشن؛ ولی داستانهای سورئال چارچوبهای دیگهای دارن - یا باید داشته باشن - که خیلی وقتها نمیبینیمشون و درکشون نمیکنیم. برای تحلیل همچو داستانهایی اول باید این چارچوب رو در ذهنمون شکل بدیم. در مورد مرشد و مارگاریتا شکل دادن این چارچوب، کار سادهای نیست. ممکنه خیلی جاهای کتاب، آدم با خودش بگه که چرا خط داستانی به این سمت رفت؟! یا چرا فلان شخصیت اون کار رو کرد؟! و حقیقت اینه که بعیده جواب همهی این سوالها رو - البته اگه اصلا جوابهای خوبی براشون وجود داشته باشه - با یه بار خوندن معمولی بشه به دست آورد. حتی ممکنه نیاز باشه که نقدها و شرحهایی که در موردش نوشته شده رو خوند تا بیشتر ازش سردر آورد. مخصوصا که از شخصیتهای اعتقادی و مفاهیم مذهبی هم بهشدت درش استفاده شده. البته باید این رو هم گفت که این سورئال بودنه، خیلی اصیله و شبیه بقیه نیست؛ یا لااقل بهنظر من این طور اومد. شاید بهخاطر همینه که داستان با همهی ابهامات و با تمام درگیریهای ذهنیای که برای آدم ایجاد میکنه، خوشخوان و جذابه. شاید هم بخشی از جذابیتش بهخاطر نوع روایتشه که بین مسکو دههی ۱۹۳۰ و بیتالمقدس دوران عیسی مسیح، در رفتوآمده. یا شاید نسخهی جایگزینی که از بهصلیب کشیده شدن عیسی مسیح - که با نام دیگهای ازش یاد میکنه - به جذابیتش اضافه کرده. اگه بخوام یه جمعبندی بکنم باید بگم که مرشد و مارگاریتا، جذابیتهای منحصربهفردی داره ولی مناسب هر کسی نیست و همه نمیتونن باهاش ارتباط بگیرن. 0 17 علی ریاضی 1403/6/31 سوروسات در سوراخ موش خوان پابلو ویلالوبوس 3.1 7 مدتها بود که از اول تا آخر یه کتاب رو بدون توقف نخونده بودم. سوروسات در سوراخ موش، جذاب، روون و کمحجمه. اسم کتاب – و همین طور طراحی جلدش - جذابه ولی اگه قبلش ندونید کتاب در مورد چیه، احتمالا سورپرایز میشید؛ همون طور که من شدم. البته مشخصه که اصلا از این بابت ناراضی نیستم. کتاب از دید پسربچۀ هفتسالۀ رئیس یکی از کارتلهای مواد مخدر مکزیک روایت میشه. قاعدتا این پسربچه نمیتونه درک درستی از اتفاقات خشن و ناخوشایند اطرافش داشته باشه. ویالوبوس (نویسنده) از این فرصت استفاده کرده و خلاء بین واقعیت و تصور پسربچه از این اتفاقات - در دنیای ذهنی کودکانهی خودش - رو با چاشنی طنز پر کرده؛ با این طنز تلخ، کتاب خوندنیتر و تاملبرانگیزتر شده. اگه پس از تموم کردن کتاب، نگران آیندهی پسربچه بودید، احتمالا تجربهی مشابه و نزدیکی از خوندن کتاب داشتهیم. 1 24 علی ریاضی 1403/5/15 تفکر سیستمی دانلااچ. مدوز 3.5 1 تفکر سیستمی - اگه بخوام خیلی ساده تعریفش کنم - یعنی این که آدم بدونه تغییر در هر چیزی، ممکنه چیزهای زیادی - که شاید اون چیزها بهنظر خیلی بیربط بیان - رو تغییر بده. این کتاب که یکی از معروفترین کتابهای مرجع در مورد تفکر سیستمیه، سعی میکنه خیلی ساده و با مثالهای مختلف، این مفهوم رو جا بندازه و به مخاطب، انواع سیستمها رو بشناسونه و با نحوهی عملکرد اجزاء و حلقههای درون سیستم، آشناشون کنه. بهنظر من، کتاب در این ماموریتش موفق بوده. با این حال، میتونست مقداری خلاصهتر باشه و مثالهایی که استفاده کرده هم کمی قدیمی شده. این رو هم بگم که کلا آشنایی با تفکر سیستمی و کسب مهارت در اون، علاوه بر این که برای کسانی که سمتهای مدیریت کلان دارن لازمه، برای بقیهی آدمها - حتی آدمهای کاملا معمولی - هم میتونه مفید باشه. این که بدونیم کارهایی که میکنیم ممکنه تاثیراتی داشته باشه که ممکنه کنترلی روشون نداشته باشیم یا این که در مواجهه با تغییرات، باید چطور باید عمل کنیم که کمترین تبعات پیشبینینشده و ناخوشایند رو داشته باشه، چیزیه که میتونه از سیاستگذاریها کلان گرفته تا کسبوکارهای خرد و حتی روابط فردی، مفید و کاربردی باشه. 0 2 علی ریاضی 1403/5/14 روزهای دشوار زندگی من جیمز تربر 3.5 1 دو تا چیز در مورد محتوای کتاب برام جالب بود، یک، صافوسادگی و بیشیلهپیله بودن نویسنده و نثر کتابش و دو عجیبوغریب و بامزه بودن بودن داستانهای کتاب؛ که خب این دوتا نکته، خوندن کتاب رو ساده و لذتبخش میکنه. داستانهای کتاب مربوط به بیشتر از ۱۰۰ سال پیشه و ذهن آدم رو درگیر میکنه که بعضی چیزها چقدر تغییر کردهن و بعضی چیزها چقدر تغییر نکردهن. فناوریها پیشرفت کردن و حضورشون تو زندگیمون پررنگ شده ولی خیلی از احساسات و روابط انسانی، تغییر چندانی نکردهن. ترجمهی کتاب، واقعا خوبه و هیچ جاییش بهت احساس این که داری یه متن ترجمهشده رو میخونی نمیده. البته حرف در مورد این که موقع ترجمه چه رویکردهایی رو میشه داشت و کدوم بهتره زیاده که الان نمیخوام بهشون بپردازم. 0 0 علی ریاضی 1403/4/26 فتح خون سید مرتضی آوینی 4.7 70 متن کتاب از دو لحن مجزاشده تشکیل شده. ماجراهایی از قبل سفر امام حسین (ع) تا آخر کار روایت میشه و این روایتگری رو گفتارهایی - که با عنوان راوی در کتاب مشخص شدهن - بخشبخش میکنن که بیشتر عرفانی و شاعرانهن. لحن راوی، همون لحنیه که از آوینی در مجموعهی معروف روایت فتحش سراغ داریم: «... و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نامها؛ نه، کربلا حرم حق است و ...» شاید نشه این کتاب رو در هیچ زمینهای جزء بهترین کتابهای مربوط به امام حسین (ع) و واقعهی عاشورا دونست ولی کتاب تامل برانگیزیه و با توجه به حجم اندکش و نوع روایتش، میتونه برای مخاطبهای متفاوتی، جذاب و مفید باشه. 0 6 علی ریاضی 1403/3/25 طبل آیاکاشی کیوساکو یومنو 2.5 1 فضای رمان کوتاه طبل آیاکاشی، یه فضای مرموز، توام با وحشت ملایمه. حسوحال داستان رو شاید در بعضی از آثار ژاپنی دیگه هم دیده باشید؛ مثلا بهنظرم این فضای رازآلود و رعبآور، شباهتهایی با حسوحال فیلم سریر خون کوروساوا داره. البته این فضا و حسوحال رو کمرنگ دیدم و اگه پررنگتر میبود، بیشتر میپسندیدم. داستان کتاب، سرعت خوب و پیچوتابهای جذابی داره و درکل سرگرمکنندهست؛ ولی نثرش اون قدرا که انتظار دارم روون نیست. شاید مهمترین علتش این بوده باشه که این کتاب هم مثل اکثر رمانهای ژاپنی دیگه، از انگلیسی به فارسی ترجمه شده. دکتر سیدآیت حسینی یه مقاله در همین رابطه داره. داستان در اواخر دوران میجی و اوایل دوران تایشو حدود دههی ۱۹۱۰ میلادی اتفاق میفته؛ دورانی که نویسنده در همون دوره زندگی میکرده. برای کسایی که نمیدونن، امپراطور میجی پدر ژاپن مدرنه و در دوران ۴۵ سالهی حکومتش با اقداماتی که انجام داد - که به اصلاحات میجی معروفن - ژاپن سنتی رو بهسرعت به ژاپن مدرن تبدیل کرد. خوندن داستانها و مقالات مربوط به اون دوره که گذار از سرعت به مدرنیته رو شرح میدن برای من خیلی جذاب و آموزنده بوده. اتفاقا انتهای کتاب هم یه جستار کوتاه از نویسنده با عنوان «توکیو هولناک» در همین رابطه اومده. 0 16 علی ریاضی 1403/3/13 راه های برگشتن به خانه الخاندرو سامبرا 3.6 2 کتاب «راههای برگشتن به خانه» یکی از اولین کتابهاییه که دربارهی کودتای پینوشه و مرگ آلنده در شیلی که همیشه از نظرم یکی از غمناکترین تراژدیها در دنیای سیاست معاصر بوده؛ خوندم. شاید نشه گفت دربارهی این اتفاقه؛ بلکه در اون فضا داره اتفاق میفته و نویسنده سعی کرده کمی از حسوحالات اون دوره رو از لابهلای زندگی شخصیتهای داستان، بیان کنه. این طور صحبت کردن در مورد یک موضوع رو من خیلی میپسندم و بهنظرم خیلی به شناخت درست اون موضوع، خیلی کمک میکنه. یکی از مسائلی که حین خوندن داستانها بهش بارها و بارها فکر کردم این بوده که نویسنده چقدر از زندگی خودش رو تو داستانش آورده و چقدر این وقایعی که داریم میخونیم، در دنیای واقعی برای نویسنده یا کس دیگهای اتفاق افتاده. این کتاب، همزمان اتفاقات دو جهان - یکی دنیای یک نویسنده و دومی دنیای داستانی که اون نویسنده داره مینویسه - رو روایت میکنه و مدام بین این دو جهان میره و برمیگرده که بعضی وقتا ممکنه آدم این دو دنیا رو با هم قاتی کنه. اگه از محتوا عبور کنیم و به کیفیتهای دیگهی کتاب بخوایم بپردازیم، باید بگم که از نظر من اگه کتابی لحظاتی داشته باشه که قلب آدم رو لمس کنه، بهنظرم کتاب خوبیه و ارزش خوندن داره؛ این کتاب برای من از این لحظات داشت. در آخر هم بگم که کتاب کوتاه و خوشخوانیه. 0 1 علی ریاضی 1403/2/12 پیرمرد و دریا ارنست همینگوی 4.0 134 تا نیمههای کتاب، بهنظر میرسید با یه داستان خیلی ساده از یه پیرمرد صیاد روبهرو هستم؛ با جزئیات بعضا تخصصی از قایق و صید و ... که برخیش رو حتی نشنیده بودم و قاعدتا هم نمیتونستم تصویر کاملی از اون چیزی که میخوندم رو تو ذهنم بسازم. ولی داستان که به آخر نزدیک میشد، تازه یه سری مفاهیم و بینشهایی ذهنم رو قلقلک دادن. حس کردم داستان شبیه یه عکس پولارویده که آهستهآهسته داره ظاهر میشه؛ حتی یه مقداری از این ظاهر شدنه هم بعد از تموم شدن کتاب اتفاق افتاد. اگه بخوام خیلی خلاصه بگم، داستان پیرمرد و دریا، داستان زندگیه؛ داستان اگرهاست. پ.ن.: البته این رو هم باید در نظر داشت که بهطورکلی هر قدر نوشتهای سادهتر باشه، تخیل کردن دربارهش و تفسیر کردنش هم سادهتره و هم سختتر. 0 2 علی ریاضی 1403/2/6 قدرت داستان گویی در کسب و کار کیندرا هال 4.5 4 شما اگه میخواستید به مخاطبهاتون ثابت کنید که با داستان گفتن میتونن راحتتر به خیلی از اهدافشون برسن، از چه وسیلهای استفاده میکردید؟ احتمالا از راه داستان گفتن میتونستید بهتر به این هدف برسید. کتاب پره از ماجراهای مختلفی که نویسنده در طول مدتی که با کسبوکارهای مختلف کار کرده بهشون برخورده. همین داستانهای کوتاه و شستهرفته، کتاب رو خیلی خوندنی کرده. بهنظرم کتاب، خیلی خوب به هدفش رسیده ولی غیر از انتقال اون مفهوم اصلی (تاثیر زیاد داستانگویی در رونق کسبوکار) به روشهای مختلفی هم اشاره میکنه که داستانگویی برای مخاطب آسونتر بشه. با این حال، اگه انتظار دارید که با چندتا راهنمایی مشخص شما رو داستانگو بکنه و کسبوکارتون رو موفق، متاسفانه باید بگم که کتاب مناسبی رو انتخاب نکردید. 0 0 علی ریاضی 1403/2/6 جوجو رو نیگا! (مجموعه داستان) کورت ونه گات 3.8 1 چیزی که تو نوشتههای کورت ونهگوت خیلی به چشمم میخوره اینه که واقعا انسانین. یعنی سعی میکنه به مفهوم زندگی و چالشهاش و احساسات و عواطف انسانی بپردازه. تو تکتک داستانهای کتاب اینو میشه دید و گرچه داستانهای کوتاهین، بعد خوندنشون ممکنه تا یه مدت، ذهنتون مشغول باشه. داستانهای کتاب خیلی ساده و گیران و آدم رو درون خودشون میکشن. تنوع موضوعی و سبکی داستانها هم جالبه ولی در عین حال، تقریبا همهی داستانها یه لحظهی غافلگیری دارن که خیلی خوب و بهموقع در داستانها گذاشته شده. ضمنا ونهگوت تو بعضی از داستانها از اون طنز جذابش - مشابه اون چیزی که تو کتاب مرد بیوطن میشه دید - استفاده کرده که واقعا خوندشون رو لذتبخش میکنه. در آخر هم باید بگم این که چه داستانی رو تو یه مجموعهداستان، داستان اول قرار بدی، مهمه؛ کاری که بهنظرم این جا خوب انجام شده. 0 22 علی ریاضی 1403/1/28 لذت خواندن در عصر حواس پرتی آلن جاکوبز 3.6 9 وقتی که کتاب رو هنوز شروع نکرده بودم، علیرغم این که میدونستم بازخوردهای مثبت و امتیازهای بالایی داشته، تصور میکردم صرفا یه سری کلیات و راهنماییهایی درخصوص چطور مطالعه کردن رو مطرح میکنه و خوندنش خوش میگذره. اما وقتی که شروع به خوندنش کردم، دیدم که حرفهای تازه و عمیقی داره. اعتقاد مهم نویسنده اینه که خوندن باید از روی اون چیزی که بهش میگه «هوس» باشه. کتاب رو با توضیح این مطلب شروع میکنه و در ادامه توضیح میده که چرا لیستهایی مثل لیست کتابهای برتر یا لیست کتابهایی که پیش از مرگ باید خواند و ...، لیستهای بهدردبخوری نیستن و اون کمکی که باید رو به ما نمیکنن. اعتقاد داره که باید کتاب رو آهسته خوند، اگه لازم به تفکر باشه باید توقف کرد و بهطورکلی نباید یه رابطهی یهطرفه و سطحی با کتاب داشت؛ باید باهاش کنش داشت و حاشیهنویسی و خطخطیش کرد. به این بحث میپردازه که آیا بهتره کتابهایی که قبلا خوندهیم و دوستشون داشتم رو دوباره بخونیم یا کتابهای جدید رو بخونیم که ممکنه اونقدرها هم به دلمون نشینن. کلا حرفهای جالبتوجه و بهفکرفروبرندهی زیادی تو کتاب میزنه و در عین این که مباحث عمیقی رو مطرح میکنه خیلی ساده و ملموسه. شاید یکی از دلایلش هم این باشه که خیلی خوب از تجربهی خودش و دیگران میگه. از اون کتابهاییه که ممکنه بعدا یه بار دیگه با دقت و فکر بیشتری بخونمش. ضمنا متاسفانه تا جایی که میدونم از نویسنده کتاب دیگهای به فارسی ترجمه نشده وگرنه واقعا دوست داشتم کتاب دیگهای هم ازش بخونم. 0 22 علی ریاضی 1403/1/24 مغز اندرو ئی. ال. دکتروف 3.7 7 کتاب نسبتا کوتاه و خوشخوانیه که حین داستانی که روایت میکنه میخواد ذهن آدم رو در مورد چیستی خود ذهن و مغز درگیر کنه. کمی هم در این راستا سعی میکنه با ابهاماتش آدم رو اذیت کنه تا درگیرتر بشه. شخصیتهاش خوب پرداخت شدن، آدم باهاشون ارتباط برقرار میکنه، احساساتشون رو درک و حس میکنه. شاید بهنظر بیاد که کتاب یه مقداری کممایهست یا در مورد بیان این ابهامها بهترین عملکرد رو نداشته؛ که خب هم بهخاطر حجم کم کتاب و هم بهخاطر این که این نوع نوشتن برای خود نویسنده هم تجربهی جدیدی بوده، منطقیه. 1 14