یادداشت علی ریاضی
1403/10/21
تونل، رمان کوتاهی در مورد روابط انسانی، دشواری انتقال مفاهیم بین آدمها و درک احساسات همدیگهست و نشون میده این مسئله میتونه چقدر مهم باشه و به کجاها بکشه. این رمان در مورد حسوحالاتیه که در قالب واژهها قابل بیان نیستن و شاید هنر راهی برای انتقالشون باشه؛ البته نه انتقال به همه. نحوهی تفکر منطقی شخصیت اول و راوی داستان، خیلی منطقیه – و چون تصور خودم از خودم هم همین طوره، بهطور ویژهای برام جذاب بود و تونستم با شخصیت اول داستان، خیلی همذاتپنداری کنم – ولی ساباتو نشون میده که نشخوار و وسواس فکری، میتونه آش این تفکر منطقی رو اونقدر شور کنه که آدم به جنون برسه. گرچه خوندن کتاب – با وجود بخشهای طنزآمیزش - میتونه کاملا آزاردهنده باشه ولی بسیار جذاب و میخکوبکنندهست؛ ساباتو در همون سطور اول، آخر داستان رو لو میده ولی بهشخصه طوری در طول رمان، مجذوب روند و جزئیاتش شدم که تقریبا فراموش کردم که آخرش قراره چه اتفاقی بیفته.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.