معرفی کتاب زندگی خصوصی درختان اثر الخاندرو سامبرا مترجم ونداد جلیلی

زندگی خصوصی درختان

زندگی خصوصی درختان

الخاندرو سامبرا و 1 نفر دیگر
3.2
16 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

27

خواهم خواند

14

شابک
9786002296504
تعداد صفحات
66
تاریخ انتشار
1399/11/1

توضیحات

        خانواده هایی هست که سر ساعت نه شب مردشان خودش را به مشروب می سپرد و زن شان به اتو زدن لباس ها، بی خبر از سرنوشت بچه ها که در ایوان بازی می کنند و ادای زخمی شدن در می آورند، یا در تاریکی اتاق شان سر می کنند، یا در دست شویی با صابون حباب می سازند. خانواده هایی هم هست که حین گفت و گوهای جدی در اتاق نشیمن گذشتن شب را نظاره می کنند. همین طور خانواده هایی که در این ساعت شب به یاد مردگان شان اند و هاله ای از درد چهره شان را در برگرفته است. نه کسی بازی می کند و نه کسی حرفی می زند: بزرگ ترها نامه هایی را بازنویسی می کنند که هیچ کس نخواهد خواندشان و بچه ها سوال هایی می کنند که هیچ کس پاسخ شان نخواهد داد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به زندگی خصوصی درختان

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به زندگی خصوصی درختان

یادداشت‌ها

          این دومین کتابیه که از سامبرا می‌خونم. کتاب اول، «راه‌های برگشتن به خانه» بود. این دو رمان کوتاه، چند تا ویژگی مشترک دارن که احتمال می‌دم در آثار دیگه‌ی سامبرا هم بشه مشاهده‌شون کرد. در هر دو داستان،


- روی پیچیده بودن روابط انسانی، تاکید شده و سعی شده خیلی ملموس این پیچیدگی نشون داده بشه؛ چه روابط بین دو نفر، چه روابط کسی با اعضای خانواده‌ش و چه رابطه‌های دیگه بین آدم‌های مختلف. واضحه که پیچیدگی روابط انسانی رو بدون شخصیت‌پردازی دقیق و ظریف نمی‌شه به‌خوبی نشون داد.


- شخصیت‌ها حتی با این که از یه فرهنگ کاملا متفاوت با فرهنگ ما هستن، خودشون و ماجراهاشون خیلی باورپذیرن و به‌خوبی می‌تونید خودتون رو جای شخصیت‌های داستان قرار بدید. البته به شخصیت‌ها فقط در زمان حال داستان، پرداخته نمی‌شه.


- نقش کودکی و خاطراتش، خیلی پررنگه و مرتب بهش رجوع شده. برای همین هم داستان، رنگ‌وبوی نوستالژیک داره. در طول داستان در کنار نوستالژی، احساسات دیگه‌ای هم مخاطب رو دربرمی‌گیرن.


- غم، اضطراب و ترس از فقدان که تقریبا سرتاسر داستان امتداد پیدا کرده ولی در عین حال، لطافت داره و آرومه. البته سامبرا خوب تونسته رنگ‌وبوی چیزهای مختلف رو به داستانش بده بدون این که زیاده‌روی کرده باشه.


- صحنه‌هایی از دوران تاریک حکمرانی پینوشه و خفقان موجود در فضای سیاسی اون دوران، توصیف شده که تم خاصی به داستان داده؛ از طرفی هم بیش از اندازه بهش پرداخته نشده که اصل داستان تحت شعاعش قرار بگیره و یه داستان کاملا تاریخی و سیاسی تلقی بشه.


درکل شاید بشه گفت هر دو این کتاب‌ها ترکیب متفاوتی از انواع این ویژگی‌هان و خوندن هر کدومشون، نه‌تنها مخاطب رو از خوندن کتاب دیگه بی‌نیاز نمی‌کنه، بلکه حتی باعث می‌شه که ابعاد بیشتری رو دریافت کنه.


این رو هم باید بگم که بعد از تموم شدن کتاب‌، اولا به‌خاطر حجم اندکش و این که به خیلی از چیزها اشاره نکرده و گذاشته که مخاطب خوش به اون‌ها فکر کنه و ثانیا حجم بالای تخیلات و توهمات شخص اصلی داستان، ممکنه مدتی ذهنتون درگیرش باشه؛ به‌طوری که حتی زمان خوندن کتاب، این طور درگیرش نشده باشه.
        

19

          کتاب در مورد زندگی خصوصی درختان نیست. زندگی خصوصی درختان داستانیه که راوی شب‌ها قبل از خواب برای دخترِ همسرش می‌خونه. داستان در مورد یه نویسنده به اسم خولیانه که شبی که از زمان برگشتن همسرش به‌ خونه گذشته و اون هنوز نیومده داره از زندگی گذشته و آینده‌اش و فکر و خیالاش در مورد برگشتن و برنگشتن همسرش حرف می‌زنه.
سبک جالبی داشت. این همه از چیزای بی‌ربط حرف زدن، یه جور پرش زمانی و موضوعی که به پیوستگی داستان اصلی صدمه نزده بود و حتی اونو خسته‌کننده نکرده بود. 
کتاب سبک وزنیه. روونه. توش در مورد همه چیز و هیچ‌چیز صحبت میشه. حقایق و خیالاتی که می‌تونن خیلی با هم فرقی نکنن و پایانی که باز بودنش اذیت‌کننده نباشه. 
من که بدم نیومد.

پ.ن: چیزی که این کتاب رو جالب می‌کنه اون تصوراتیه که راوی به‌عنوان یه آدمی که نویسنده است داره 
اینکه انقدر از یه موضوع داستان میسازه و از یه صحنه به صحنه دیگه میره
این اون چیزیه که قابل توجهه به‌عنوان چیزی که صادقانه بیان شده.
        

0

gharneshin

gharneshin

1404/5/11

          (( زندگی آلبوم بزرگی است که در آن گذشته‌ای لحظه‌ای از رنگ‌های پر های‌وهوی و قطعی باز ساخته می‌شود. ))
این کتاب داستانِ زندگی‌ است. سامبرا بخش‌های جزئی یک زندگی واقعی و معمولی را نشان می‌دهد. او پیچیدگی روابط انسان‌ها، فقدان، تنهایی، روزمرگی، رویا پردازی، و نقش خاطرات گذشته و کودکی در انسان را به تصویر می‌کشد. داستان غمگین است ولی با قلمی لطیف نوشته شده. اتفاق هیجان‌انگیزی وجود ندارد اما شخصیت‌‌ها و داستان آن‌قدر به واقعیت شبیه هستند که کتاب خواننده را برای ادامه به دنبال خود می‌کشاند. ما با این کتاب به چند ساعت تنهایی در روزمان می‌رویم، به رویا پردازی‌هایمان، به مرور خاطرات گذشته، به قدم زدن‌های تنهایی در سکوت، به نشستن و گوش دادن به مکالمه‌ی همسایه‌ها در کوچه، به رسیدگی کردن به گیاهمان. این کتاب بخش‌های کوچک و جزئی زندگی را نشان‌مان می‌دهد. سامبرا هیجان‌های زندگی را رها کرده و به مکث‌های کوتاه، رویاها در تنهایی، سکوت و تاریکی و به بخش‌هایی از زندگی می‌پردازد که شاید به آن‌ها توجهی نکنیم. اگر زندگی کافه‌ای بزرگ و شلوغ باشد، سامبرا در این کتاب، میزِ تک‌نفره‌ی گوشه‌ی دنج و تاریک و خلوتِ آن‌ جا را به تصویر می‌کشد. جایی برای رویا، خاطره، غم، سکوت، و زندگی. 
(( خاطره هیچ پناهی به ما نمی‌دهد. یگانه چیزی که باقی می‌ماند من‌من آشفته‌ای از نام خیابان‌هایی است که دیگر وجود ندارد. ))
        

8