للحق
شهید مطهری در فصلی از حماسه حسینی به مبارزه با تحریفهای واقعه کربلا برخاسته و این تحریفها را به دو بخش لفظی و معنوی تقسیم کردهاست.
مهمترین تحریفی که ایشان سعی میکند آثار و غبارش را از صورتِ عزای شیعه پاک کند همین کتاب روضة الشهدای فیض کاشانی است.
این کتاب از دو جهت قابل نقد میداند؛ هم نویسنده آن را جرح میکند و هم متن آن را پر از ایرادات جدی و تحریفات بی اساس واقعهی مستند عاشورا میداند.
حالا محمد حقی آمده و سعی کرده متن کتاب را ویرایش و مستند کند.
این کتاب در تاریخ عزای شیعیان فارسی زبان نقش مهمی دارد. تقریبا میتوان گفت ریشه "روضه" هایی که امروز برگزار میکنیم، مجالس " روضهالشهدا"خوانی بوده که به عنوان اولین کتاب مقتل فارسی در قرن دهم مورد اقبال تمام خطبا و مادحین مجالس اقامه عزای سیدالشهدا واقع شده است و در نتیجه منبعی نیست که به راحتی بتوان داعیهی کنار گذاشتن آن را داشت.
کتاب روضه از نظر فرم بینظیر است. وفادار به نثر اصلی گلستانگونه کتاب مانده و منصفانه باید گفت که روایت و تاریخ و شعر و ادبیات را به نیکی ترکیب کرده.
- بماند که قدرت نویسندگی و شاعرصفتی واعظ کاشانی را برای نگارش این اثر به نحوی میستایند که گویی واقعه عاشورا افسانهای ست و کاشانی توانسته با ادبیات حماسیاش آن را باز آفرینی کند! -
از نظر محتوا اما به نظرم این گزینش از اصل "داستانمحوری" کتاب کاسته و سرعت روایت وقایع بالاست.
علیرغم مستندسازی گردآورنده،کماکان نثر پر است از گزارشهای نادرست از وقایع و افراد و چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت.
در مجموع اگر علاقهای به مطالعهی مقاتل صحیح و مستند دارید، کتاب روضه گزینه خوبی نیست و آن را پیشنهاد نمیکنم.
#کتابهای_۴۰۴
#سال_زیستن_با_کتاب