فاطمه معماریانی

تاریخ عضویت:

اسفند 1402

فاطمه معماریانی

@mahe7shab

58 دنبال شده

68 دنبال کننده

                
در جست‌وجوی سرزمین عبودیت
و دل‌باخته‌ی کتاب و نوشتن 💫
              
eitaa.com/ayat_ir
azmojha

یادداشت‌ها

نمایش همه
        
للحق 

شهید مطهری در فصلی از حماسه حسینی به مبارزه با تحریف‌های واقعه کربلا برخاسته و این تحریف‌ها را به دو بخش لفظی و معنوی تقسیم کرده‌است. 
مهم‌ترین تحریفی که ایشان سعی می‌کند آثار و  غبارش را از صورتِ عزای شیعه پاک کند همین کتاب روضة الشهدای فیض کاشانی است.
این کتاب از دو جهت قابل نقد می‌داند؛ هم نویسنده آن را جرح می‌کند و هم متن آن را پر از ایرادات جدی و تحریفات بی اساس واقعه‌ی مستند عاشورا می‌داند. 

حالا محمد حقی آمده و سعی کرده متن کتاب را ویرایش و مستند کند. 
این کتاب در تاریخ عزای شیعیان فارسی زبان نقش مهمی دارد. تقریبا می‌توان گفت ریشه "روضه" هایی که امروز برگزار می‌کنیم، مجالس " روضه‌الشهدا"خوانی بوده که به عنوان اولین کتاب مقتل فارسی در قرن دهم مورد اقبال تمام خطبا و مادحین مجالس اقامه عزای سیدالشهدا واقع شده است و در نتیجه منبعی نیست که به راحتی بتوان داعیه‌ی کنار گذاشتن آن را داشت. 


کتاب روضه از نظر فرم بی‌نظیر است. وفادار به نثر اصلی گلستان‌گونه کتاب مانده و منصفانه‌ باید گفت که  روایت و تاریخ و شعر و ادبیات را به نیکی ترکیب کرده‌. 

- بماند که قدرت نویسندگی و شاعرصفتی واعظ کاشانی را برای نگارش این اثر به نحوی می‌ستایند که گویی واقعه عاشورا افسانه‌ای ست و کاشانی توانسته با ادبیات حماسی‌اش آن را باز آفرینی کند! - 

از نظر محتوا اما به نظرم این گزینش از اصل "داستان‌محوری" کتاب کاسته و سرعت روایت وقایع بالاست. 
علی‌رغم مستند‌سازی گرد‌آورنده،کماکان نثر پر است از گزارش‌های نادرست از وقایع و افراد و چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. 


در مجموع اگر علاقه‌ای به مطالعه‌ی مقاتل صحیح و مستند دارید، کتاب روضه گزینه خوبی نیست و آن‌ را پیشنهاد نمی‌کنم. 


#کتاب‌های_۴۰۴ 
#سال_زیستن_با_کتاب
      

1

        اگر غم لشگر انگیزد | سیدمهدی شجاعی 
( جلد دوم حماسه سجادیه ) 

للحق 

انتظار من از سیدمهدی شجاعی بیشتر از این است. 
بویژه بعد از خواندن جلد یک کتاب که بیشتر به امام سجاد پرداخته بود و گمان می‌کردم قرار است بهتر از قبل ایشان را بشناسم و درباره عصر حیات ایشان پس از واقعه‌ کربلا بخوانم و بفهمم. 
جلد دوم حماسه سجادیه حول محور تحرکات سیاسی بن زبیر و رجال سیاسی مکه و مدینه برابر حکومت غصبی یزید (علیه العنه) و در نهایت شرح جزئیات واقعه حرّه می‌چرخد. 
عصاره‌ی محتوایی کتاب نهایتا در ۳۰،۴۰ صفحه جمع می‌شود اگر بخواهیم وجه سخن‌سرایی و داستان‌پردازی نویسنده را نادیده بگیریم. 

بخش‌هایی که از زبان ابلیس روایت می‌شود بیشتر از جلد اول است. نویسنده تلاش کرده با وصله و پینه برخی خرده‌روایت‌های هم‌عصران حضرت زین العابدین را که در تواریخ پیدا کرده جای‌جای کتاب بگنجاند که گاهی خیلی این بی‌ربطی توی ذوق خواننده می‌زند. 

مسئله‌ی قابل تامل کتاب، شرح عدم واکنش و در ظاهر بی‌تفاوتی امام سجاد (علیه السلام) است به جنایات سپاه شام در مدینه که در صفحه آخر کتاب به آوردن دعایی از ایشان برای پیروزی مومنین ختم می‌شود! 
امیدوارم این شخصیت سجاده‌نشینی که سیدمهدی شجاعی در این جلد از علی‌بن‌الحسین به تصویر کشیده و این‌قدر خونسرد و بی‌تفاوت در پاسخ به عمال مسلم‌بن عقبه و جواسیس مروان وقتی از واقعه حره می‌گویند، آب به جویبار می‌ریزد و خرما تعارف می‌کند، را برای منِ مخاطب باورپذیرتر و تطهیر کند! 


#کتاب‌های_۴۰۴ 
#سال_زیستن_با_کتاب 

      

11

        کتاب سوم. بخش اول  


نه تنها قلمم و کلماتی که می‌دانم که اندیشه‌ و خیالم عاجز است از توصیف این شاهکار ادبیات کلاسیک. 
نویسنده در قریب هفتصد صفحه داستان گیرا، پرکشش، با یک پی‌رنگ تمیز، پر از توصیفات دقیق، صحنه‌پردازی‌های درخشان و شخصیت‌پردازی‌های فوق‌العاده دقیق و آمیخته با جزئیات وصف‌نشدنی  تمام ابعاد وجود انسان را با خود همراه می‌کند و به  یک آینده‌ی محتمل پادآرمان‌شهری‌ می‌برد. 
کتاب سوم. بخش دوم 


قلعه مالِویل آمیزه‌ای است از مفاهیم سیاست، قدرت، ناکارآمدی،خطرناکی و پیش‌بینی‌ناپذیریِ علم مدرن، شهوت، غضب، عشق، ایمان، خانواده، روح تعاون و اتحاد، تجارت‌پیشگی و تلاشی ستودنی برای بقا پس از انفجار مهیبی که از بشریت چیزی باقی‌ نگذاشته و قهرمان کتاب - امانوئل کنت - در حوالی قرن بیستم فرانسه به دنبال احیای آن‌هاست. 

جامعه‌ی کوچک پس از " روز واقعه" ابدا کمونیستی نیست اما در همه چیز اشتراکی است حتی در کامجویی از چند زن باقی‌مانده. 
مومن نیست اما برای زنده نگه‌داشتنِ روح امید هر شب کتابِ مقدس یهود را می‌خواند و هر صبح آیین عشای ربانی مسیح را برگزار می‌کند. 
صلح‌جو و مهربان است اما غارتگران را به طرز رقت‌بار و خشنی از دم تیغ می‌گذارنند.
داعیه و سلوک دموکراسی دارد اما هماره به برکت وجود یک قدرت مرکزی همیشه خیرخواه اداره می‌شود. 
با " تملیک " مخالف است اما به مالکیت خصوصی پایبند ست و معامله‌هایی با محوریت انتفاع شخصی می‌کند.. 
پاک‌دامنی و عصمت و عشق افلاطونی را می‌ستایدو در عین حال خود را از هیچ لذت جسمانی محروم نمی‌کند. 
سراسر شور زندگی و امید به آینده دارد و لحظه‌‌ای از بیم آینده و مرگی که پشت در است، تهی نمی‌شود. 

این مسلک سراسر تضاد و تناقض و چه بسا - با در نظر نگرفتن فساد جنسیِ تطهیر شده‌اش -  شکوهمندی ست که امانوئل برای جامعه‌ی انسانی پس از " روز واقعه" ترسیم کرده و خود سخت به آن پای‌بندد، بی‌بندوباری در اوج تعهد به حفظ نظام انسانی!


بی‌شک این کتاب جزء ده کتاب برتری ست که از ادبیات کلاسیک جهان خوانده‌ام و احتمالا خواهم خواند. 

به قول سروش صحت غبطه می‌خورم به کسانی که هنوز قلعه مالویل را نخوانده‌اند چون می‌توانند از آن لذت ببرند. 

پی‌نوشت: 
کتاب فاقد جزئیات و توصیفاتی ست که برای سنین نوجوان (و حتی بیشتر) ابدا پیشنهاد و توصیه‌اش نمی‌کنم. 

      

8

        دومین کتاب امسال هم مثل کتاب اول حاصل یک انتخاب اشتباه بود. 
علی رغم معروف بودن و عنوان جذاب کتاب، همه شوق من برای خواندن پس از گذشت چند صفحه از فصل اول و بعد از مقدمه خوبش از بین رفت. 
تمام کتاب به جز مقدمه و بخش نتیجه‌گیری مختصر پایانی پر از بررسی تحقیقات روان‌شناسی و پوزیتیویستی روی کودکان و مراحل رشد و چالش‌های دوره‌های مختلف نوجوانی بود. 
چیزی که بیش از هرچیز در طول کتاب آزارم داد، پررنگ بودن ِ نگاه زیستی و حیوانی نویسنده به انسان به عنوان خروجی نظریه تکامل داروین و نه وجودی روحانی و متعالی بود که سوژه دانشمندان و محققین برای کشف چگونگی عملکرد مغز قرار داشت. 
اگر مجموعه‌ی گفتارهای مختلف و متنوع کتاب که به نظر من نظم چندان منطقی نداشت را نادیده بگیریم، عصاره‌ی کتاب همان جمله‌ی معروف روی جلد است و نه چیزی بیشتر. 
علاوه بر ترجمه سخت کتاب که باعث می‌شد خیلی از پاراگراف‌ها را نخوانده عبور کنم و در هر فصل مستاصل به دنبال جان مطلب و ایده اصلی نگارنده بگردم. 
فکر می‌کنم تنها دلیل تجدید چاپ این کتاب معرفی مجتبی شکوری در برنامه‌ی کتاب باز باشد!
  

      

1

        جلد اولش کمابیش با انتظارم از کتاب کمی تفاوت داشت. 
سیدمهدی شجاعی دست روی سوژه‌ی خوبی گذاشته،بخشی از تاریخ و سرگذشت ایام پس از عاشورا را روایت می‌کند که دیگر پس از اربعین حسینی کم کم فراموش می‌شود. 
حماسه سجادیه می‌خواهد تصویر مخاطب از امام سجاد علیه‌السلام را از یک امام بیمار ناتوان، مدام گریه کننده و یک امام سجاده‌نشین منزوی که متاسفانه قرن‌هاست روی منبرها و در روضه‌ها پررنگش می‌کنند، تغییر بدهد و شخصیت‌ زین العابدین و کنش‌گری‌های فعالانه‌اش را و اثر عظیمش در زنده‌نگه‌داشتن اسلام علوی پس از فاجعه‌ی عاشورا را روایت کند. 
از این رهگذر هم فورانی از شخصیت‌شناسی‌ها و تاریخ‌نگاری‌های مغفول‌مانده آن روزها را با ترتیبی نامعلوم و ظاهرا بی‌نظم مشخص، را در فصول مختلف وارد کتاب کرده و خرده‌روایتی از هرکدام را برای شناخت بیشتر و معرفی به مخاطب آورده که البته این هم تلاش قابل توجهی ست برای دیدن تاریخ عاشورا از زاویه‌ای دیگر بویژه با تکیه بر شناخت کاروان اسراء‌.

برای قضاوت درباره کتاب هنوز دو جلد دیگر باقی‌است :)
      

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 204

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا قرآن مردم را دعوت به اتحاد و از تفرقه نهی می‌کند و پرهیز می‌دهد : بپرهیزید ای مسلمانان از این‌که در میان شما تفرقه و اختلاف وجود داشته باشد؛ کوشش کنید اختلافاتی که بوجود آمده است را حل کنید، اختلافات را کم‌تر کنید، دائما شکاف‌ها را زیاد نکنید. از این شکاف‌ها که روز به روز بیشتر می‌شود، چه کسی استفاده می‌برد؟ آیا غیر از دشمن اسلام کس دیگری استفاده می‌برد؟ آیا دشمن از ما چه می‌خواهد؟ غیر از این می‌خواهد که ما به نام‌های مختلف مذهبی و فرقه‌ای دائما به جان یکدیگر بیفتیم، یکدیگر را فحش بدهیم؟ قرآن می‌گوید از تفرقه بپرهیزید، بعد می‌فرماید : وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ مثل این‌که این‌جا منظور قرآن از خیر همان اتحاد است. یعنی در میان شما باید جمعیتی باشد که همیشه مسلمین را دعوت به وحدت و اتحاد کنند، با تفرقه‌ها و افتراق‌هایی که میان مسلمین هست مبارزه کنند و بجنگند.. .. این کانه درست می‌رساند که قرآن در میان خیرها، وحدت و اتفاق مسلمین را خیری که مادر و مبدا همه خیرهاست می‌داند و در میان منکرات و زشتی‌ها و پلیدی‌هد، آن را که از همه پلیدتر و زشت تر و بدتر می‌داند اختلاف و تفرق است به هر عنوانی ..

5

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.