سپینا

سپینا

بلاگر
@sepina
عضویت

شهریور 1403

28 دنبال شده

50 دنبال کننده

                دانشجوی ادبیات فرانسه
پناهنده به سایه‌ی کلمات و آغوش ادبیات
              
sepina_book
sepina_book

یادداشت‌ها

نمایش همه
سپینا

سپینا

1404/5/4

         ظهر امروز ( یک روز در تابستان ۴۰۲) وقتی توی اتوبوس کتاب رو به خودم می‌فشردم فکرش رو نمی‌کردم آخرشب برای تموم شدنش ناراحت بشم، انگار شخصیت عمیقی درونم زنده شد و مُرد.
کتاب فروش گفت کتاب‌های زویا شبیه کتاب‌های مصطفی مستوره؛ راست می‌گفت. قبلا گفته بودم شیفته اتصال کلمات به قلم مصفی مستور ام و حالا باید بگم دنبال خوندن بقیه کتاب‌های زویا پیرزادم.
اما کتاب صد و ده صفحه و سه‌گانه‌ای از کودکی، میانسالی و کهولت ادموند که مردی ارمنی و مسیحی بود. یعنی سه داستان به اسم‌: هسته‌های آلبالو، گوش‌ماهی‌ها و بنفشه‌های سفید. همراه شدن با داستان و غرق شدن بین جزئیات کار آسونی بود، شخصیت‌ها واضح و دوست‌داشتنی پیدا می‌شدن و تا آخر قصه همراه بودن، کسی در روزگار گم نمی‌شد!


📍خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم اگر:
داستان‌های کوتاه دوست دارید.
می‌خواین با مراسم و عقاید مسیحی‌ها آشنا بشید.
به جزئیات داستان‌ توجه می‌کنید و دنبال نویسنده‌های خوش‌قلم ایرانی هستید.
      

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.