یادداشت سپینا
1404/5/4
وقتی اسم الکساندر دوما رو میشنویم معمولا کتاب معروفش، سه تنفگدار به ذهنمون میرسه. قبل از خوندن کتاب و سی چهل صفحهی اول فکر میکردم احتمالا کتاب قویای نیست تا جایی که به خودم اومدم و غرق ماجرا شده بودم! از هیجان نمیتونستم کتاب رو زمین بذارم و نصف بیشترش رو یکجا خوندم. عاشقانهی کلاسیک، با رگههای ظریف جنایی و اسطورههای رابینهودی! واقعا عاشقش شدم و چیز بیشتری نمینویسم تا ماجرا رو لو ندم. اینجا بازم از هستی تشکر میکنم که کتابی انقدر قشنگ بهم هدیه داد. 📍 خوندنش رو پیشنهاد میکنم اگر... عاشقانه کلاسیک میپسندین. دنبال یه رمان کوتاه اما گیرا میگردین. ماجرای غافلگیرکننده و غیرقابل پیشبینی میخواین بخونین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.