یادداشت سپینا

سپینا

سپینا

1404/5/4

        کتاب، همینطور که از اسمش مشخصه، فضایی کاملا عجیب و غیرقابل پیش‌بینی داره. موقعیت خاص شخصیت اصلی که یه دختر جوون و نابینا ست با شرایط اطرافش و تمام محدودیت‌هاش می‌رسه به جایی که می‌تونی داستان رو مثل یک حجم سیال و عمیق درک کنی. رگه‌هایی از سورئالیسم، گوتیک و حتی روان‌شناختی در بطن قصه نهفته‌‌ست. پشت جلد کتاب نوشته کتاب‌های قفسه قرمز: ساختارگرا، جریان‌گریز، ضدژانر. همین سه کلمه توصیف مختصر و واضحی از کتابه.
نکته عجیبش این‌جا ست که یا عاشقش می‌شی یا ازش متنفر می‌شی، به خاطر جزئیاتی که با دقت شرح داده شدن. حتی جاهایی هست که حس می‌کنی تمام کلمه‌ها مثل یک لایه لجن لزج روی مرداب‌ان! به طور کلی برای آدم‌های حساس و بیمار توصیه نمی‌کنم!
      
4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.