شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
فاطمه احمدوند

فاطمه احمدوند

20 ساعت پیش

        
از معدود کتب کلاسیک که" دوستش نداشتم". 
اما خانمی بسیار زیباو همسر پزشک خوشنامی است. اما ارتباط اجتماعی خوبی  باهمسایگان ودوستانش دارد وهمین ارتباط به ظاهر چهار چوب دار برای او دردسر و زمینه ساز خیانت اما به همسرش می‌شود.  
به عنوان یک خانم  خواندن داستان هرزگی یک  زن برایم خوشایند نبودو باید بگویم از  خوشگذرانی افراطی و بیش از حد اما ان هم بعنوان یک مادر منزجرشده بودم وتنها برای اینکه مشتاقانه منتظر تماشای تاوان دادنش بودم کتاب راادامه دادم که بدانم نویسنده چقدر اخلاق مداربوده واما چه اندازه بخاطراشتباهاتش تنبیه شده. 

خوشبختانه نویسنده  نشان می‌دهد که اما نه تنها برای اشتباهات خودش که برای کوتاهی که درحق اطرافیانش کرده هم تنبیه می‌شود ودرنهایت به طرز دردناکی ازدنیا می‌رود.  از نکات عجیب کتاب برایم توصیف بیش از اندازه دقیق نویسنده از حالات روحی نامتعادل این خانم بود. 

اما درواقع زنی است که قربانی زیاده خواهی نفسش می‌شود ودر نهایت  همسر ودخترش هم فدای "طمع"  وی به عشق وثروت می‌شوند. 
      

1

سمیرا

سمیرا

20 ساعت پیش

        بعد از کلی دودلی تصمیم گرفتم این یادداشتو بنویسم، چون هر یادداشتی که می‌خوندم همه امتیاز کامل داده بودن و تعریف کرده بودن و انگار یه نفر هم جرأت نکرده بود بگه خوشش نیومده(بخاطر همین منم امتیاز کمی نمیدم و بهتره بدون امتیاز باشه).
این کتاب رو با تعریف های زیاد بقیه شروع کردم و برای هزارمین بار فهمیدم که دیگه هیچوقت با پیشنهادهای بقیه سراغ یه کتابی نرم...
جلد اول رو به زور و با صد تا آه و ناله خوندم، فقط برای اینکه تو گروه همخوانی عقب نیفتم. ولی این تجربه برای من بیشتر از اینکه لذت‌بخش باشه، طاقت‌فرسا بود. توصیف‌های طولانی، روایت پرپیچ‌وخم، و نداشتن خط داستانی مشخص باعث شد نتونم باهاش ارتباط بگیرم. شخصیت‌ها محو و مبهم بودن و تا میومدی باهاشون انس بگیری فصل تموم میشد و سراغ شخصیت های جدید میرفت، بعضی لحظه هارو جوری توصیف می‌کرد که حس می‌کردی داره با ذره‌بین به یه خاطره‌ی پنج‌ثانیه‌ای نگاه می‌کنه.
 شاید برای بعضی‌ها تجربه‌ای عمیق و پر از معنا باشه، ولی برای من بیشتر گیج‌کننده و دور از ذهن بود و فقط یه سوال واسم پیش میومد که:
«این همه تعریف واسه چی بود؟!»
ارزش ادبی و جایگاه تاریخی‌اش رو انکار نمی‌کنم، اما صادقانه بگم: نه تنها ازش لذت نبردم، بلکه ادامه‌ دادنش برام سخت بود.
 به‌نظرم گاهی باید پذیرفت که هر کتابی برای همه‌ی ذهن‌ها نوشته نشده.
      

2

سورینام

سورینام

21 ساعت پیش

        کتاب "بازرس" از گوگول یه نمایشنامهٔ کمدی است که درعین‌حال فضای تلخی را بازگو می کند. داستان درباره‌ی فساد اداری مسئولان در یک شهر کوچک در روسیهٔ قدیم می‌گذرد. در این داستان، یک انسان معمولی، اشتباها به‌جای بازرسِ مخفیِ دولت در نظر گرفته می‌شود و تمام مقام‌های شهر، از شهردار تا پاسبان و معلم، از او می‌ترسند و خواهان این هستند که خود را آدم‌های درستکاری نشان بدهند تا از خشم بازرس در امان باشند. گوگول با طنز سیاهش نشان می‌دهد که  چطور سیستم فاسد، آدم ها را مجبور می‌کند دروغ بگویند و رشوه بدهند تا موقعیتشان حفظ شود. اما نکتهٔ جالب این است که مردم عادی، یعنی همان طبقهٔ ضعیف، هم این کار را انجام می‌دهند. فقط در طبقه اجتماعی پایین تری قرار دارند. و اگر به جایگاه های بالاتری برسند،فساد جدیدتری را آغاز می‌کنند. برای مثال همسر شهردار از اینکه توانسته سر بازرس را کلاه بگذارد و دختر خود را به نوعی به عقد او درآورد، خوشحال است. زیرا طبقه اجتماعی او در حال تغییر است. و حالا می‌تواند راحت تر بر بقیه چیرگی کند. گوگول به نوعی ساختار حاکم در نظام های سرمایه داری فعلی را نقد می‌کند. شاید انسان ها در جستجوی آزادی و برابری باشند اما ته قلب خود، نمی‌توانند خود را برتر از دیگران نبینند. 
      

2

فاطمه مناقبی

فاطمه مناقبی

21 ساعت پیش

        زیاد نتونستم باهاش ارتباط بگیرم و همراه قصه بشم. انتظار هیجان خیلی بیشتری داشتم ازش و همین طور غافلگیری‌های بیشتر‌. البته شاید انتظار زیادم روی اینکه چندان نظرمو جلب نکرد موثره.
توصیفات زیادی پیچیده بود برای تصور کردن. تصویرم از مکان اصلی (دربار یخی) به جز یه بخش‌هاییش خیلی گنگ بود که همراهی با داستان رو اذیت می‌کرد و یه جاهایی دلم می‌خواست صفحات رو رد کنم چون حس توضیح اضافه بهم می‌داد و دلم می‌خواست ببینم قصه اصلی چی میشه. این مدل که هر فصل از زبان یک کاراکتر بود هم اذیت می‌کرد، باید کلی صبر ‌می‌کردی که مثلا، ببینی نینا که تو بد مخمصه‌ای افتاده بود ادامه داستانش چی‌ میشه. بیشتر دوستش می‌داشتم اگه روایت منسجم‌تری می‌داشت و بعضی توصیفات از شخصیت کاراکترها اغراق شده بود مخصوصا درباره کز.
و خب به مقدار زیادی بی‌محتوا بود به نظرم😂 احتمالا اگر سایه و استخوان اول خونده بشه بهتر میشه گریشاها و ماهیتشون رو درک کرد البته.
نکته مثبتش برام این بود که اتفاقاتی که میفتاد اغراق شده نبود، اگه یه جایی یهو یه فکری باعث نجات گروه میشد عجیب غریب یا غیرممکن نبود و میشد پذیرفتش که به نظرم خیلی هم چیز مهمیه.
البته خب همه‌ی اینا نظر منه:))
و به خاطر اینا خوندن جلد دومش برام چندان در اولویت نیست.
      

0

        قشنگ بود واقعا
یه کار تک جلدی فانتزی خوب.
داستان یه‌کم طول کشید تا روی دور بیفته و فکر می‌کنم قسمتی از دلیلش برای این بود که شخصیت‌ها اون‌قدری که من دوست داشتم بهشون پرداخته نشده بود اما درنهایت به شدت بهتر شد.

توی این دنیا جادو خطرناکه و افرادی که جادو در وجودشونه بدون کمک، می‌تونن آسیب‌های بزرگی بزنن؛ فقط یه مکان برای جادو امنه و اون هم «هتل مگنیفیکه». هتلی که هر شب، موقع نیمه‌شب به شهرهای مختلفی میاد. مهمانان هتل هزینه زیادی برای اقامت در اونجا می‌کنن ولی هنگام ورود می‌پذیرند که تمامی جزییات مربوط به هتل رو هنگام خروجشون از یاد ببرن و فقط با احساس لذت از هتل خارج بشن.

جنی و خواهر کوچیکش زورسا دارن توی شهر کوچیکشون به سختی زندگی می‌کنند که هتل به شهرشون میاد و اون‌ها شغلی رو می‌پذیرن که سرنوشت هردوشون رو تغییر می‌ده. تمام جادوی هتل اون چیزی که به‌نظر می‌رسه نیست و جنی می‌فهمه اون چیزی نیست که همیشه آرزوش رو داشته...
      

0

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.