یادداشت سمیرا
3 روز پیش
بعد از کلی دودلی تصمیم گرفتم این یادداشتو بنویسم، چون هر یادداشتی که میخوندم همه امتیاز کامل داده بودن و تعریف کرده بودن و انگار یه نفر هم جرأت نکرده بود بگه خوشش نیومده(بخاطر همین منم امتیاز کمی نمیدم و بهتره بدون امتیاز باشه). این کتاب رو با تعریف های زیاد بقیه شروع کردم و برای هزارمین بار فهمیدم که دیگه هیچوقت با پیشنهادهای بقیه سراغ یه کتابی نرم... جلد اول رو به زور و با صد تا آه و ناله خوندم، فقط برای اینکه تو گروه همخوانی عقب نیفتم. ولی این تجربه برای من بیشتر از اینکه لذتبخش باشه، طاقتفرسا بود. توصیفهای طولانی، روایت پرپیچوخم، و نداشتن خط داستانی مشخص باعث شد نتونم باهاش ارتباط بگیرم. شخصیتها محو و مبهم بودن و تا میومدی باهاشون انس بگیری فصل تموم میشد و سراغ شخصیت های جدید میرفت، بعضی لحظه هارو جوری توصیف میکرد که حس میکردی داره با ذرهبین به یه خاطرهی پنجثانیهای نگاه میکنه. شاید برای بعضیها تجربهای عمیق و پر از معنا باشه، ولی برای من بیشتر گیجکننده و دور از ذهن بود و فقط یه سوال واسم پیش میومد که: «این همه تعریف واسه چی بود؟!» ارزش ادبی و جایگاه تاریخیاش رو انکار نمیکنم، اما صادقانه بگم: نه تنها ازش لذت نبردم، بلکه ادامه دادنش برام سخت بود. بهنظرم گاهی باید پذیرفت که هر کتابی برای همهی ذهنها نوشته نشده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.