یادداشت 𝙷𝚘𝚖𝚊 𝚃𝚊𝚟𝚘𝚞𝚜𝚒𝚊𝚗
دیروز
یک رمان تاریخیـتخیلی با دو روایت موازی که در دو بازهی زمانی جریان داره؛ یکی در دههی ۱۳۲۰ و زمان قحطی، و دیگری در دنیای درونی زنانی که بهنوعی گرفتار تاریخ، رسم و رسوم، و جنسیتشون هستن. قسمت اول، روایت آصال بود؛ شخصیتی خاکستری، سردرگم، و بهنظرم تا حد زیادی نفرتانگیز. اونقدر که نمیشد بهش نزدیک شد یا درکش کرد. قسمت دوم مربوط به سارگل بود؛ زنی که گرفتار آداب و رسوم و فرهنگ جامعهاش بود. شخصیتش واقعیتر، عمیقتر، بود، اما با این حال پایان داستان برام اون چیزی نبود که انتظارش رو داشتم. ماجرا به شکل گنگی رها شد با همهی اینها، کتاب ارزش یکبار خوندن رو داشت
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.