مانفرد

مانفرد

مانفرد

4.0
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

0

لرد بایرون (1788-1824) از سرشناس ترین نویسندگان و شعرای انگلستان در آغاز قرن نوزدهم میلادی است، که اشعارش اثری شگرف بر جنبش ادبی رمانتیسم اروپا داشته است. بایرون در اشعار و نمایشنامه هایش گونه ای تازه از قهرمان را به ادبیات جهان و اروپا معرفی کرد که به نام خود او «قهرمان بایرونی» نام گرفت. بعدها نویسندگان نامداری چون ویکتور هوگو، الکساندر دوما (در کنت مونت کریستو)، خواهران برونته و حتی داستایوفسکی (در یادداشت های زیرزمینی) از الگوی قهرمان بایرونی در آثارشان استفاده کردند. «مانفرد» یک شعر نمایشنامه ای یا نمایشنامه ی منظوم خوانشی است، بدین معنی که هدف از نگارش آن بیشتر خوانده شدن بوده است تا اجرا روی صحنه. بایرون نمونه ی کاملی از قهرمان بایرونی را در «مانفرد» ارائه می کند.

لیست‌های مرتبط به مانفرد

یادداشت‌های مرتبط به مانفرد

          مانفرد (جورج گوردون بایرون، ترجمه‌ی الهام نیل‌چیان، تهران: گوشه، 1395) نوعی «درام خواندنِی» (closet drama) است که در آغاز قرن نوزدهم نوشته شده است. در ادبیات نمایشی معمولاً درام‌های خواندنی آثاری ادبی هستند که صرفاً به شیوه‌ی نمایش‌نامه نوشته شده‌اند و الزاماً برای به صحنه آوردن در قالب تئاتر مناسب نیستند یا دست کم با آن هدف نوشته نشده‌اند.
مانفرد در زمره‌ی یکی از آثار مهم و محبوب ادبیات گوتیک است که کمی پیش از نگارش «فرانکشتاین» مری شلی انگیزه‌ی نوشتن آن نزد لرد بایرون شکل می‌گیرد. بایرون خود این اثر را یک درام متافیزیکی نامیده که در بحرانی‌ترین دوران زندگی‌اش نوشته شده، زمانی که او به دلیل رسوایی اخلاقی انگلستان را برای همیشه ترک می‌کند و در سوییس ساکن می‌شود. این نمایش‌نامه کشمکش کاراکتر اصلی آن یعنی «مانفرد« با نیروهای اهریمنی است که از برخی جهات یادآور شخصیت فاوست است که گوته و کریستوفر مالرو مشهورترین آثار را درباره‌ی او نوشته‌اند. در نمایش‌نامه، اهریمن مثل گلوله‌ای از آتش ظاهر می‌شود و گردآورد او را ارواح فرا گرفته‌ند. مانفرد با اهریمن رودررو می‌شود و با خود به کوه‌ها و غارها می‌برد. برخی مفسران معتقدند بایرون این نمایش‌نامه را تحت‌تأثیر آشنایی با برخی مکتوبات دینی بازمانده از ایرن باستان نوشته است.


ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی سیزدهم، سال 1395.
        

4