یادداشتهای سید صالح ادراکی (46) سید صالح ادراکی 5 روز پیش من نیستم هستم جلد 1 محمد مرادپور 4.0 1 ''صرفا مسیحی و یهودی و مسلمان بودن ما را به سعادت نمیرساند که باید تسلیم بود، تسلیم همان علم به نادانی ست و انسان تا نداند که نادان است و تسلیم نشود سراغ علم و روشنایی نرود. پس هر که تسلیم شد باور کرد نادانی را، و هر که نادانی را پذیرفت چراغی طلب کرد و این چراغ همان آب زلالی ست که باید با چشم علم به آن نگریست و با آن به جنگ میل و مال رفت.'' در جهان شتابزدهای که انسانها در هیاهوی بودن و نبودن گم میشوند، محمد مرادپور با کتاب «من نیستم هستم» پنجرهای میگشاید به سوی خلوتی عمیق؛ جایی که واژهها به جای فریاد، نجوا میکنند و معنا از لابهلای سکوتها سر برمیآورد. این اثر، تأملی شاعرانه و فلسفی بر هویت، هستی و فقدان است. عنوانی که خود تضادی بنیادین در خود دارد، نشان میدهد نویسنده در جستوجوی معنا در دل تناقضهاست. او نه تنها خواننده را به بازاندیشی در باب «بودن» دعوت میکند، بلکه پرسشهایی بنیادین را پیش روی ما میگذارد: اگر من آنی نیستم که میپندارند، پس کهام؟ و اگر هستم، چرا اینچنین گمنام و ناپیدا؟ مرادپور با زبانی روان اما چندلایه، مرز میان واقعیت و خیال، حضور و غیاب، و سکوت و سخن را درمینوردد. این کتاب را باید نه فقط خواند، بلکه با آن زیست؛ زیرا در هر سطر آن، تکهای از آینهی درون نهفته است. آوردن شاهد مثال هایی از قرآن، احادیث و ادبیات فارسی جذابیت کتاب را چند برابر کرده است. برای شخصی چون من که کتاب ها را در اسرع وقت تمام میکنم، خواندن این کتاب حدودا صد صفحه ای قریب به یک ماه به طول انجامید که کتاب را نخواندم، چشیدم، خوردم و هضم کردم. نام گذاری فصل های کتاب هم جذاب و خلاقانه است: مقدمه بیا کافر شویم نیت پیامبران کوچک و بزرگ بدون آب وضو گرفتن مقصر کیست؟ خدا یا انسان زندگانی در چند مرحله ماتریوشکا پایان نامه '' انسان، در این دنیا مجبور به انتخاب است. انتخاب رنج فانی یا لذت فانی که اولی به سعادت ابدی و دومی به ضلالت ابدی منجر میشود. '' 0 1 سید صالح ادراکی 5 روز پیش چیزهای کوچکی مثل اینها کلر کیگان 3.6 31 رمان چیزهای کوچکی مثل نوشتهی کلیر کیگان یکی از آثار تحسینشدهی ادبیات معاصر ایرلند است. این رمان کوتاه در سال ٢٠٢١ منتشر شد و خیلی زود توجه منتقدان و خوانندگان را جلب کرد. داستان آن در دههی ١٩٨٠ در شهر کوچکی در ایرلند میگذرد و دربارهی مردی به نام بیل فرلانگ است که در آستانهی کریسمس با واقعیتی تلخ دربارهی صومعهای محلی و سرنوشت دختران جوانی که در آن نگهداری میشوند، مواجه میشود. با اینکه رمان در دههی ۱۹۸۰ میگذرد، اما بازتاب مستقیمی است از یکی از مهمترین جراحتهای تاریخی جامعهی ایرلند: نگهداری اجباری از دختران و زنان در مؤسسات مذهبی، زیر نظر کلیسا، جایی که بسیاری از آنان مورد سوءاستفاده، کار اجباری، جداسازی از فرزندانشان و محرومیتهای جدی قرار گرفتند. سالها بعد، و همزمان با افشای اسناد و شهادت بازماندگان، این مسئله به بحران ملی تبدیل شد. دولت ایرلند در سالهای اخیر، بهصورت رسمی از قربانیان عذرخواهی کرده و این دورهی تاریخی را فاجعهای برای وجدان عمومی دانسته است. عذرخواهی مقامات ایرلندی، آن هم پس از انتشار کتاب و افشای ظلمی که کلیسا به زنان و دختران روا داشت، به خوبی نمایانگر تبحر نویسنده در به تصویر کشیدن رنج زنان و دختران است. زبان کتاب بسیار موجز، شاعرانه و تأثیرگذار و فضای داستان فضایی اخلاقی و انسانی است. کتاب، آرام و بیادعا، دستت را میگیرد و به گوشهای از وجدان انسانیات میبرد که شاید مدتی فراموشش کرده بودی. این کتاب به ما یادآوری میکند که انسان بودن، گاه در تصمیمی کوچک و دردناک خلاصه میشود. و اینکه، در جهانی که با سکوت و چشم بستن بر رنج دیگران پیش میرود، مهر ورزیدن، شجاعت میطلبد. چیزهای کوچکی مثل اینها نهفقط یک اثر ادبی درخشان، که سندی هنری است از مواجههی فرد با حافظهی جمعی و اخلاقی جامعه. مطالعهی آن برای هر خوانندهای که به نسبت میان ادبیات و حقیقتهای تاریخی علاقهمند است، تجربهای فراموشنشدنی خواهد بود. موفقیت و تأثیر عمیق این کتاب، منجر به اقتباسی سینمایی شد که در سال ۲۰۲۴ در جشنواره فیلم برلین به نمایش درآمد. فیلم سینمایی Small Things Like These با بازی برجستهی کیلین مورفی در نقش بیل فرلانگ، توجه زیادی را به خود جلب کرد و بهعنوان اثری آرام اما کوبنده دربارهی وجدان، سکوت و انتخابهای اخلاقی مورد تحسین قرار گرفت. این اقتباس، با حفظ حالوهوای مینیمال و انسانی رمان، بار دیگر ثابت کرد که گاه «چیزهای کوچک»، میتوانند تأثیرهایی بزرگ بر جای بگذارند. 3 24 سید صالح ادراکی 1404/3/1 در شب هر خونی سیاه است داوید دیوپ 3.5 4 «در شب، همهٔ خونها سیاه هستند. اما چه کسی جرأت دارد به چشمان مردی نگاه کند که میداند بهزودی خواهد مرد؟» رمان «در شب، هر خونی سیاه است» اثر دیوید دیوپ، نویسندهٔ فرانسوی-سنگالی، داستانی تکاندهنده دربارهٔ وحشتهای جنگ جهانی اول از نگاه سربازان آفریقایی است. این کتاب که برندهٔ جایزهٔ بوکر بینالمللی ۲۰۲۱ شد، روایتگر زندگی آلمایه دیوپ، سرباز سنگالی در ارتش فرانسه است که در خط مقدم جبههٔ غربی میجنگد. او در میانهٔ خشونتهای غیرانسانی جنگ، به دنبال هویت گمشدهٔ خود و پیوندهای خانوادگی میگردد. آلفا اندیای، سرباز سنگالی در ارتش فرانسه در جریان جنگ جهانی اول، به همراه دوست صمیمیاش مادمبا، به جبهه فرستاده میشود. وقتی مادمبا در میدان نبرد کشته میشود، آلفا نمیتواند با این فقدان کنار بیاید. او تصمیم میگیرد برای انتقام، هر شب به خاک دشمن نفوذ کند و با دستان خودش سربازان آلمانی را بکشد و اسلحه و یک دست سرباز دشمن را با خود به یادگار بیاورد. اما هر چه انتقامجوییاش بیشتر میشود، روانش بیشتر از هم میپاشد. او نه تنها با دشمن خارجی، بلکه با شیاطین درون خودش نیز میجنگد. قتلهای مکرر او از سوی فرماندهان فرانسوی و همرزمانش با تحسین روبهرو میشود، اما کمکم آنها نیز از جنون او وحشت میکنند. در نهایت، آلفا به بیمارستان روانی منتقل میشود؛ جایی که مرز واقعیت و وهم برایش بیش از پیش درهم میآمیزد. داستان، از زبان اول شخص و با تکرارهایی شاعرانه روایت میشود؛ روایتی درونی، پر از رنج و خاطره، که روانپریشی ناشی از خشونت و فقر عاطفی را بازتاب میدهد. دیوپ در این رمان کوتاه، تاریخ فراموششده سربازان مستعمراتی را زنده میکند و تصویری متفاوت از جنگ ارائه میدهد؛ تصویری که بیشتر از پیروزی و شجاعت، از تحقیر، جنون، و هویت گمشده میگوید. آلفا، شخصیتی چندلایه است؛ هم قهرمان است و هم قربانی. او درگیر تضادهایی عمیق است، او سرباز کشوری است که مردم سرزمینش را استعمار کرده و این تناقض دائماً در ذهنش سنگینی میکند. ویژگی های کتاب : ١. بیان استعمار و بیعدالتی نژادی: کتاب تصویری روشن از بهرهکشی فرانسه از سربازان آفریقایی را نشان میدهد؛ کسانی که نه از روی وطنپرستی، بلکه از روی اجبار در جنگ شرکت کردهاند. ٢. دیوانگی و روان انسان در جنگ: رمان، جنگ را نه با قهرمانی، بلکه با وحشت، جنون و زوال روانی توصیف میکند. ٣. برادری و فقدان: رابطهی آلفا و مادامبا نهفقط دوستی، که نوعی پیوند معنوی است. از دست دادن مادامبا، مثل شکستن نیمی از وجود آلفاست. ۴. قدرت زبان و روایت: نثر کتاب بهشدت تکرارشونده، موسیقایی و شاعرانه است. همین ساختار، نشانگر ذهن تکرارشونده، وسواسی و جنونآمیز آلفاست. ۵. تکرار واژگان و جملات: مانند سرود یا ذکرهایی مکرر، که هم بازتاب ذهن وسواسی آلفاست و هم حس خلسه و جنون را تقویت میکند. مثلاً جملهی "من آلفا اندیای هستم، قاتل برادرم" بارها با تغییرات جزئی تکرار میشود. ۶. نثر آهنگین و استعاری: نثر او نهتنها روایتگر جنگ است، بلکه نوعی بازآفرینی روان و درونیات شخصیت نیز هست؛ کلمات گاه چون نعره، گاه چون زمزمهاند. ٧. زبان دوگانه (شخصی و استعمارزده): نویسنده آگاهانه از زبان استعمارگر (فرانسوی) برای روایت تجربه استعمارزده (آفریقایی) استفاده میکند، تا بر تضاد فرهنگی و روانی شخصیتها تأکید کند. کتاب، روایتی موفق از چگونگی استثمار و نادیدهگرفتهشدن سربازان آفریقایی توسط استعمار فرانسه در جنگ جهانی اول است. اگر از خواندن در جبهه غرب خبری نیست، وداع با اسلحه و سلاخخانه شماره ۵ لذت برده اید، خواندن این کتاب را از دست ندهید. «در شب، هر خونی سیاه است» رمانی است کوتاه اما سنگین، که با زبانی استعاری و هنرمندانه، ما را وادار میکند تا به جنگ و انسانیت از نگاهی تازه بنگریم. کتابی که در ذهن میماند و خواننده را با پرسشهایی تلخ رها میکند. 0 6 سید صالح ادراکی 1404/2/31 ایوب یوزف روت 3.9 15 ایوب (1930) رمانی کوتاه اما عمیق از یوزف روت، نویسندهٔ اتریشی-یهودی، است که رنج، ایمان و سرنوشت انسان را در بستر فروپاشی امپراتوریها و جابهجاییهای تاریخی بررسی میکند. داستان زندگی مندل سینگر، معلمی فقیر و متدین یهودی در گالیسیای شرقی، است که با وجود فقر و مصائب، به خداوند ایمانی راسخ دارد. اما وقتی تقدیر یکی پس از دیگری فرزندانش را از او میگیرد و خانوادهاش در مهاجرت به آمریکا از هم میپاشد، ایمانش سست میشود. نکات برجستهٔ کتاب: - تراژدی و امید: روت با نثری ساده و تأثیرگذار، تقابل میان رنج بشری و امید به رستگاری را روایت میکند. سینگر، مانند ایوب کتاب مقدس، در برابر مصائب میایستد، اما پایانبندی کتاب پرسشهایی دربارهٔ معنا و رحمت الهی برجا میگذارد. - تاریخ و هویت: فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان و مهاجرت یهودیان شرق اروپا به آمریکا، پسزمینه داستان است. روت از زوال فرهنگی و گسست نسلها میگوید. - ایمان و شک: تضاد میان سنت و مدرنیته در شخصیت فرزندان سینگر تجلی مییابد؛ یکی به دیانت پدر پشت میکند و دیگری در جستجوی معنایی جدید است. سبک روایت: روت با ترکیب واقعگرایی تلخ و نمادگرایی مذهبی، داستانی جهانشمول از مقاومت انسان در برابر تقدیر میسازد. نثر او شاعرانه و موجز است و شخصیت پردازیهایش مملو از همدردی. در یک جمله:ایوب روایتی تکاندهنده از سقوط و برخاستن است؛ کتابی دربارهٔ ایمانی که در آتش مصائب آزموده میشود، بیآنکه پاسخی قطعی به راز شر بدهد. 0 5 سید صالح ادراکی 1404/2/31 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 292 کتاب مرگ ایوان ایلیچ – لئو تولستوی مرگ ایوان ایلیچ (۱۸۸۶) داستان مردی است که در بستر مرگ به بازنگری زندگی پوچ و سطحی خود میپردازد. تولستوی با نگاهی عمیق به ترس از مرگ، معنای زندگی، و فریبِ جامعهی مادیگرا میپردازد. نکات کلیدی: ۱. پوچی زندگیِ مبتنی بر ظواهر: ایوان ایلیچ زندگیای «صحیح» و مطابق معیارهای اجتماعی دارد، اما در مواجهه با مرگ متوجه میشود که این زندگی تهی از معنای واقعی بوده است. ۲. انکار و پذیرش مرگ: واکنشهای ایوان به بیماری از انکار تا خشم و درنهایت پذیرش، نمایشی روانشناختی از رویارویی انسان با مرگ است. ۳. تنهایی رنجآور: او در لحظات پایانی درمییابد که اطرافیان—حتی خانواده—به رنج او بیتفاوتاند و تنها گراسیما (پیشکار سادهدل) با او همدردی واقعی دارد. ۴. نورِ معنویت در تاریکی: تولستوی در اوج تاریکی، امکانی برای رستگاری از راه همدلی و رویگردانی از ارزشهای مصنوعی نشان میدهد. زبان تولستوی در این اثر، ساده اما عمیق است که با گفتوگوهای نمادین (مثل دیالوگهای پایانی با مرگ) و با استفاده از فلشبک برای تضاد بین زندگی گذشته و حالِ محتضر، به بررسی معنای حقیقی زندگی میپردازد. تولستوی خواننده را به بازاندیشی دربارهی ارزشهای واقعی زندگی فرامیخواند: عشق، صداقت، و پذیرش مرگ بهعنوان بخشی جداییناپذیر از هستی. خواندن این کتاب به چه کسانی توصیه میشود؟ - علاقهمندان به فلسفهی اگزیستانسیالیسم و پرسشهای معنوی. - کسانی که ادبیات روانشناختی و تحلیل شخصیت را میپسندند. - هرکس که به دنبال اثری کوتاه اما عمیق دربارهی مرگ و زندگی است. مرگ ایوان ایلیچ نه فقط یک داستان، که آینهای است در برابر جامعهی مدرنِ غرق در ریا. 0 3 سید صالح ادراکی 1404/2/8 مستاجر رولان توپور 3.7 12 رولان توپور ، نویسنده ی فرانسوی، از چهرههای برجستهٔ ادبیات آوانگارد و سوررئالیست قرن بیستم است. رمان مستأجر یکی از آثار شاخص اوست که با نگاهی تیره و کمیک، زندگی و تنهایی انسان مدرن را در قالب داستانی فراواقع گرایانه به تصویر میکشد. داستان حول شخصیتی بی نام (یا با هویتی مبهم) میچرخد که به عنوان مستأجر در آپارتمانی عجیب ساکن میشود. فضای داستان پر از نشانههای نمادین، موقعیتهای آبسورد و طنزی سیاه است که یادآور آثار کافکا و بکت است. توپور با زبانی ساده اما چندلایه، ترسها، پارانویا و احساس بیگانگی انسان در جامعهٔ مدرن را به شکلی رویاگونه بازتاب میدهد. توپور در این اثر از تکنیکهای سوررئالیستی و تئاتر پوچی (ابزورد) بهره میبرد. روایت خطی ندارد و گاه با تکرارها و صحنههای رویامانند، خواننده را در فضایی میان واقعیت و خیال غرق میکند. این اثر بیش از آنکه داستانی کلاسیک باشد، تجربهای ادبی است که فرم و محتوا را در هم میآمیزد. مستأجر کتابی است برای کسانی که ادبیات تجربی و فلسفی را دوست دارند. توپور در این اثر، با طنزی تلخ و نگاهی عمیقاً انسانی، از تنهایی، ترس از هویت و تقلاهای بیثمر آدمی در جهانی پوچ میگوید. اگر به ادبیات آوانگارد فرانسه یا آثار ابزورد علاقه دارید، این کتاب میتواند تجربهای منحصر به فرد باشد. ترجمه خوب به جذابیت اثر افزوده است. 0 2 سید صالح ادراکی 1404/2/8 عصیان یوزف روت 3.9 41 عصیان رمانی کوتاه اما عمیق از یوزف روت، نویسندهٔ اتریشی-مجارستانی است که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. این اثر، مانند بسیاری از آثار روت، بازتابی از دنیای پس از جنگ جهانی اول است. روت با نثری ساده اما شاعرانه، تراژدی انسانهای گمشده در چرخهٔ تاریخ را روایت میکند. داستان دربارهٔ آندریاس پوم، یک سرباز سابق ارتش است که در جنگ مجروح شده و یک پایش را از دست داده است و پس از بازگشت به زندگی غیرنظامی، خود را در دنیایی بیثبات و بیرحم مییابد. او که نه تنها با درد جسمی، بلکه با تحقیر و بیتفاوتی جامعه روبهروست . تلاشهایش برای یافتن جایگاهی در این دنیای جدید به شکست میانجامد و در نهایت، طغیان او علیه نظامی که او را فراموش کرده، به سرنوشتی تراژیک ختم میشود. روت در این رمان، مسائلی مانند بیعدالتی اجتماعی، تنهایی انسان مدرن، و ازخودبیگانگی در جامعهٔ پس از جنگ را به تصویر میکشد. عصیان نه فقط شورش یک فرد، بلکه فریاد اعتراض همهٔ کسانی است که توسط نظام حاکم به حاشیه رانده شدهاند. نویسنده با زبانی موجز و گزنده، داستانی پرکشش و تأمل برانگیز خلق میکند. او از توصیفهای طولانی پرهیز میکند، اما در عین حال، هر جمله بار معنایی عمیقی دارد. ترجمهٔ خوب این اثر به فارسی حقیقتا ترجمه ی خوبی از آب در آمده است. عصیان رمانی است دربارهٔ شکست و مقاومت، دربارهٔ انسانی که در برابر نظامی بیرحم تاب نمیآورد . یوزف روت، با درکی عمیق از روان آدمی و شرایط اجتماعی دوران خود، اثری خلق کرده که هنوز هم برای خوانندهٔ امروزی تازگی و قدرت دارد. 0 4 سید صالح ادراکی 1404/1/30 بیمار خاموش الکس میکیلیدس 4.1 134 یادداشتی بر رمان «بیمار خاموش» اثر الکس مایکلایدیس عنوان اصلی: The Silent Patient (2019) ژانر: روانشناختی-مهیج محور داستان: معمای سکوت مرموز یک زن پس از قتل همسرش داستان از دو مسیر روایی پیش میرود: 1. روایت تئو فاربر (رواندرمانگر ): به شکل اول شخص ، تلاش او برای درمان آلیسیا و کشف حقیقت. 2. خاطرات روزانهٔ آلیسیا برنسون : اسنادی که مانند تکههای پازل، واقعیت را فاش میکنند. شخصیتهای کلیدی داستان : 1. آلیسیا برنسون ویژگیها: نقاش مشهور، قاتل همسر، و زنی که پس از جنایت به کلی سکوت میکند. نمادشناسی: سکوت به مثابه اعتراض: واکنشی به خیانت و خشونت مردسالارانه. هنر به عنوان زبان: نقاشیهایش فریادهای خاموش او هستند (مثل تابلوی معروف «آلسستیس») 2. تئو فاربر نقش: راوی ظاهراً قابل اعتماد که خود قربانی اختلال وسواس انتقام است. درمانگری که نیازمند درمان است و واگویه های روانی او، روایت را مخدوش میکند. 3. گابریل برنسون - همسر آلیسیا، مقتول: عکاسی که خیانتش محرک اصلی تراژدی است. - تم «قربانیِ قربانیکننده»: رفتارهای او یادآور پدر آلیسیا ( تکرار آسیبهای کودکی) درونمایههای کلیدی: 1. توهم کنترل: - تئو تصور میکند آلیسیا را درمان میکند، درحالی که او بازیچهٔ دست بیمارش است. - ارجاع به جملهٔ کلیدی: "ما کنترل هیچچیز را نداریم، مخصوصاً خودمان." 2. انتقام به مثابه بیماری روانی: - هر دو شخصیت اصلی (آلیسیا و تئو) قربانی چرخهٔ انتقام میشوند. 3. مرز بین واقعیت و توهم: - استفادهٔ هوشمندانه از دو راوی راوی که خواننده را تا پایان فریب میدهند. --- «بیمار خاموش» تنها یک تریلر روانشناختی نیست؛ پرسشگری فلسفی دربارهٔ ماهیت حقیقت است: - آیا سکوت آلیسیا نشانهٔ جنون است یا عاقلانهترین واکنش به جهانی پوچ؟ - آیا تئو قهرمان است یا شرورِ داستان؟ نقطهٔ عطف: پیچش پایانی که با ارجاع به اسطورهٔ آلسستیس تمام مفروضات خواننده را برهم میزند. (در شب ازدواج، آدمتوس فراموش کرد قربانی سپاسی به درگاه آرتمیس تقدیم کند. آرتمیس در پاسخ، حجله او را با مارها پر کرد و نفرینی بر زندگی آدمتوس وارد کرد که او را در جوانی به مرگ نزدیک کرد. آپولون مداخله کرد و از مرگ خواست که اجازه دهد آدمتوس زنده بماند، به شرط آنکه کسی به جای او بمیرد. هیچکس حاضر به این فداکاری نشد، جز آلسستیس. او با شجاعت جان خود را فدای همسرش کرد و به استقبال مرگ رفت ) جملهٔ به یادماندنی: "دیوانهترین انسانها آنهایی هستند که فکر میکنند عاقلند." این کتاب با پایانی آینهوار (که در آن خواننده مجبور است روایت خود را بازنگری کند)، اثری است که مدتها پس از بستن کتاب، ذهن را درگیر میکند. آیا شما نیز مانند آلیسیا، پس از کشف حقیقت، ترجیح میدهید خاموش بمانید؟ 0 2 سید صالح ادراکی 1404/1/30 انجمن شاعران مرده ان.اچ. کلاین بام 4.4 4 خطر لو رفتن داستان انجمن شاعران مرده فیلم انجمن شاعران مرده (۱۹۸۹) اثر پیتر ویر، روایتگر داستان جان کیتینگ (با بازی درخشان رابین ویلیامز)، معلم ادبیات انگلیسی در مدرسهی مرفه و سنتی ولتون است. کیتینگ با روشهای غیرمتعارف و الهامبخش، دانشآموزان را به چالش میکشد تا از چهارچوبهای خشک آموزشی فراتر روند و حسابشده زندگی کنند، از شعر و ادبیات را نه بهعنوان درس، بلکه بهعنوان ابزاری برای درک زندگی بهره برند. کتاب انجمن شاعران مرده بر اساس همین فیلم رمان سازی (novelization ) شده است. معرفی شخصیتهای کلیدی داستان : - جان کیتینگ - نقش: معلم ادبیات انگلیسی، فارغالتحصیل سابق ولتون. - ویژگیها: کاریزماتیک، غیرمتعارف، و الهامبخش. از روشهای غیرسنتی مثل ایستادن روی میز، خواندن شعر با موسیقی، و تشویق به نگاهکردن از زوایای جدید استفاده میکند. - شعار محوری: دم را غنیمت شمار یا لحظه را دریاب. - اهمیت: نماد معلمی که آموزش را با زندگی پیوند میزند. او نهتنها ادبیات، بلکه شهامت فکر کردن و تبعیتنکردن کورکورانه از هنجارهای غلط و آداب و رسوم نابجا را میآموزد. تاد اندرسون - نقش: دانشآموز جدید، برادر سابقِ دانشآموز ممتاز ولتون. - ویژگیها: کمحرف، فاقد اعتمادبهنفس، و تحت نظارت شدید خانواده. - تحول: تحت تأثیر کیتینگ، به تدریج صدای خود را پیدا میکند (صحنهی معروف خواندن شعر بداهه). - نماد: نقش محیط، تشویق و یافتن استعداد و علاقه در شکلدهی به هویت. -نیل پری - نقش: دانشآموز باهوش و محبوب، علاقهمند به بازیگری. ویژگیها: تحت فشار شدید پدرش (آقای پری) برای موفقیت در پزشکی. تراژدی: با وجود بازی در نمایش رؤیای نیمه شب تابستان، پس از تهدید پدر به ترک تحصیل و جدی گرفته نشدن و بی اعتنایی به صحبت ها و درخواست هایش، خودکشی میکند. - نماد: تضاد بین علاقهی فردی و فشارهای خانوادگی/اجتماعی. -چارلز دالتون - نقش: دانشآموز یاغی و ماجراجو. - ویژگیها: جسور، شورشی، و اولین کسی که آشکارا از آموزههای کیتینگ پیروی میکند (مثل تغییر نام به نوواندا) - نماد: شورش علیه نظامهای مستقر، بی باکی در اظهار تمایلات و علائق - ناکس اورسترات - نقش: دانشآموز عاشقپیشه. - ویژگیها: عاشق دختری به نام کریس که نامزد دیگری دارد. تحت تأثیر کیتینگ، برای بهدستآوردن عشقش جسارت نشان میدهد. - نماد: شجاعت در پیگیری احساسات. - استیون میکس و ریچارد کامرون - میكس: دانشآموز باهوش اما کمرو. - کامرون: محافظهکار و مطیع قوانین، که در نهایت بر ضد کیتینگ شهادت میدهد. - نماد: دوگانگی بین وفاداری به سیستم یا اصول شخصی. جایگاه و اهمیت معلم در داستان کیتینگ فراتر از یک آموزگار ادبیات است: ۱. آزاداندیشی: او دانشآموزان را تشویق میکند تا "انجمن شاعران مرده" را احیا کنند—گروهی که شعر را نه برای نمره، بلکه برای عشق به آن میخواندند. ۲. تقابل سنت و نوآوری: در مقابل سیستم خشک ولتون (نمادشده در مدیر مدرسه، آقای نولان)، کیتینگ تفکر انتقادی را ترویج میدهد. ۳. قربانی سیستم: پس از خودکشی نیل، او بهعنوان طعمهای برای تبرئهی مدرسه اخراج میشود، نشاندهندهی هزینهی تغییر در ساختارهای مستقر. ۴. تأثیر پایدار: با وجود خروجش، تأثیر او بر دانشآموزان (بهویژه تاد ) باقی میماند. صحنهی پایانی (ایستادن دانشآموزان روی میز با عبارت ناخدا! ناخدای ما! نماد پیروزی ایدههای اوست. --- درونمایههای کلیدی: - مقاومت در برابر یکنواختی: فیلم پرسشهایی دربارهی هدف واقعی آموزش مطرح میکند: آیا باید مطیعپروری کرد یا اندیشمندپروری؟ - بهای آزادی اندیشه : تراژدی نیل و اخراج کیتینگ نشان میدهد که تغییر، همواره با مقاومت سرسختانه و بهای گزاف روبهروست. - نقش هنر در زندگی: شعر و تئاتر در فیلم، ابزارهایی برای ابراز وجود هستند، نه درسی خشک. نتیجهگیری کتاب فیلم انجمن شاعران مرده بیش از یک داستان دربارهی مدرسه و معلم و شاگرد است؛ بیانیهای است دربارهی قدرت آموزشِ تحولآفرین. کیتینگ یادآور میشود که معلم واقعی کسی است که جرقهی کشف خودِ حقیقی را در دانشآموزان روشن کند، حتی اگر سیستم او را طرد کند. انجمن شاعران مرده به زیبایی دوگانگی بین ضرورت و معنا را نشان میدهد: حرفهها ما را زنده نگه میدارند، اما هنر و عشق به زندگیمان ارزش میبخشند. 0 3 سید صالح ادراکی 1403/10/6 عاشق کتاب و بخاری کاغذی مهدی آذریزدی 3.7 2 کتاب، بخاری و دیگر هیچ چهارم دبستان بودم. معلمم علاقه ام به کتاب را کشف کرد. یک جلد از مجموعه قصه های خوب برای بچه های خوب را به من هدیه داد و مرا با دنیای شگفت آور مرحوم آذر یزدی آشنا کرد. رفته رفته مجموعه را تکمیل کردم. بارها و بارها خواندم. قصه هایش هم مرا خنداند، هم اشکم را در آورد. هم به من امید داد هم ترس را از من گرفت. برخی قصه ها را تغییر میدادم و برای همکلاسی هایم تعریف میکردم و از لذت بردن بچه ها کیفور میشدم. گمان میکردم چون متولد ماه آذر و شهر یزد است فامیلی آذر یزدی دارد. در خیالاتم نام خانوادگی دی شیرازی را انتخاب کرده بودم. سال ها گذشت. کتاب عاشق کتاب و بخاری کاغذی اش را خریدم. نمیدانم چرا ولی دوست داشتم کنار بخاری بخوابم و بخوانم. کنار بخاری خواندمش. با اینکه کتاب حجیمی نیست ولی سعی کردم جرعه جرعه بنوشمش. و پیرمرد قصه گو چه شربت گوارایی برایم تدارک دید. ارادتم نسبت به او بیشتر شد. کاش زمانه زمان تولدم را جوری مقدر میکرد که میتوانستم به یزدش سفر کنم و در آن اتاق کاهگلی و سرد، کنار بخاری کاغذی گرمش به قصه هایش گوش دهم. پیرمرد خجالتیِ قصه گویِ زودرنجِ من؛ عاشق کتاب و بچه ها، دوستت دارم. 0 5 سید صالح ادراکی 1403/10/3 آوار کتاب ها فاطمه مرتضوی نیا 2.5 1 یک کتاب خوشمزه آوار کتاب ها، اثری از خانم فاطمه مرتضوی نیا، در مورد معلم ادبیات و کتاب فروشی به نام مرتضی ست که همسرش را از دست داده است، به دلیل بدهی و اوضاع بد اقتصادی مجبور است کتاب فروشی اش را بفروشد، رابطه اش با پسرش سرد است و در جست و جوی خلوتی است که بتواند خودش را پیدا کند. قبلا از نویسنده، کتاب عشق کتاب را خوانده بودم. کتابی کمیک که ترجمه خوب خانم مرتضوی نیا، شیرینی کتاب را دو چندان کرده بود. کتاب آوار کتاب از دو جهت برایم دلنشین بود : اول اینکه در طی داستان، به بهانه هایی از ١۶ کتاب نام برده شد. کتاب هایی که من ده تایش را خوانده بودم و اتفاقا با نظر راوی در مورد آن کتاب ها تا حد زیادی موافق بودم. کتاب هایی نظیر : از قیطریه تا اورنج کانتی ، تولستوی و مبل بنفش، خاطرات کتابی، کشتن مرغ مقلد و فهرست کتاب. جهت دوم اما بیماری مشترک من و محبوبه، همسر مرتضی بود . نویسنده به خوبی توانسته از بیمار سرطانی که کتاب ها برایش حکم مسکن دارند سخن بگوید. کتاب آوار کتاب ها، کتابی خوش خوان، حال خوب کن، روان و جمع و جوری ست که میتوان یک سره تا انتها پیش رفت. یحتمل با مطالعه این کتاب، شوق مطالعه در شما تقویت میشود. تنها ایراد کتاب فونت ریزش بود که برای خواننده ی یک چشمی چون من، کمی آزاردهنده بود. 0 2 سید صالح ادراکی 1403/10/2 کشتی سیراف علی اکبر والایی 3.1 7 کتاب در مورد یه مرد ناشناس که با کشتی به نام سیراف از بندر سیراف به سمت چین حرکت میکنه و در طول سفر با مشاوره های دقیقش کشتی رو از نابودی نجات میده. داستانی که اثر تربیتی هم داره با موضوع توبه و پشیمانی و جبران اشتباهات گذشته بیشتر به درد متوسطه اول میخوره 0 1 سید صالح ادراکی 1403/9/6 کتاب فروشی خانه به خانه کارسن هن 4.2 5 اگر شخص افسرده ای از شمای مشاور کتاب بخواهد کتابی به او معرفی کنید آیا کتابی معرفی میکنید که او بپسندد یا کتابی که مفید حالش باشد و کمکش کند؟ کارل پیر، کارمند کتابفروشی سیتی گیت در یکی از شهرهای آلمان است که وظیفه اش رساندن کتاب به دست مشتریان است. کتاب ها را بر اساس روحیه و حال فعلی مشتریان انتخاب میکند. رئیس کتابفروشی از دنیا میرود و جانشین رئیس که دخترش است باوری به این نوع کتاب رساندن به دست مشتری ندارد و با کارل پیر به مشکل بر میخورد. در این بین کارل با دختری ده ساله به نام شاشا آشنا میشود که باورهای کارل متخصص در امور کتاب را به چالش میکشد. داستان روان است، به قدری کافی کشش دارد، از بیان شعار و جملات کلیشه ای پرهیز دارد و از همه مهمتر حال خواننده را بهتر کرده و نگاهش به نوع معرفی کتاب به دیگران را تغییر میدهد. اگر دوست دارید به دیگران کتاب معرفی کنید ولی نمیدانید از کجا شروع کنید، چطور معرفی کنید و چگونه به دستش برسانید و بعد از همه این ها چه کنید، خواندن کتاب کتاب فروشی خانه به خانه را از دست ندهید. 0 22 سید صالح ادراکی 1403/9/4 کور سرخی عالیه عطایی 4.0 54 '' رقت بار است که جنگ زده باشی و در خاکی دیگر معنی جنگ را بفهمی و بعدها چنان با وحشتِ کمونیست و طالب و داعش سر کنی که بدانی باز این کشور از آن یکی جنگِ بهتری داشته که لااقل قبل مُردن با آژیر به آدمها خبر میدادند که شاید بمیرند و حواسشان به جان آخرشان باشد پدرم در لحظات اولی که حمله به هوش میآمد در میانهٔ هذیانهاش با گریه و ترس میگفت: «جنگ دنبال او می آید... هر جا برود می آید... جانکاه است که از جنگی به جنگ دیگر فراری باشی و خیال کنی این تویی که جنگ را دنبال خودت میکشانی. '' تا همین چند وقت پیش، شنیدن کتاب صوتی را به خاطر معایبی که داشت بعد از کتاب های الکترونیکی، نازل ترین نوع مطالعه میدانستم ( که البته به نظر من شنیدن کتاب صوتی اصلا مطالعه نیست ) تا اینکه کتاب صوتی کور سرخی را با صدای نویسنده اش شنیدم. کور سرخی روایت مرز نشینی، مهاجرت، دوری، جنگ، آوارگی و به سوگ نشستن عزیزان است. خانم عالیه عطاییِ افغانستانی الاصلِ بزرگ شده ایرانِ ساکن آلمان، روایتگر رنج های دختری ست که زاده ی مرز است، در کودکی با چپ ها و توده ای ها آشنا میشود، در هشت سالگی دستش را به دهان پدر صرعی اش میبرد و استخوانش خرد میشود و بعد از گذشت سالیان دراز به وقت درد جای درد را میبوسد ، در جوانی پسر دانشجویی که عاشقش بود را میکشند (معادلات عاشقانه در جنگ دو خط موازی هستند که هیچ گاه به هم نمیرسند) و یک دستش را به غنیمت میبرند، در تهران مورد حمله سه جوان مست قرار میگیرد، با جوانی ایرانی ازدواج میکند و راهی آلمان میشود. نویسنده در هر بخش از کتاب برگ برنده و البته دردناکی از مصائب غیر ایرانیان ساکن در ایران یا آنان که طبق قواعد مسخره نیمه ایرانی هستند رو میکند. گفت و گوی اینترتی خانم عطایی با دختر عمویی که هزاران کیلومتر دور است از جذاب ترین قسمت های کتاب است، نویسنده از ایران و شوهر ایرانی میگوید و سلما از آمریکا و شوهر آمریکایی. نویسنده در خوانش کتاب به خوبی احساساتش را به مخاطب منتقل میکند. وقتی از کشته شدن فؤاد میگوید صدایش میلرزد، وقتی از ملاله صحبت میکند بغض میکند و هر جا پای ایران و تهران به میان میآید غرور و افتخار را میتوان در کلامش حس کرد. فرض کنید این کتاب را باران کوثری یا پگاه آهنگرانی بخوانند. فکرش هم خنده دار است. این اولین و شاید تنها کتابی باشد که توصیه میکنم نسخه صوتی اش را بشنوید. بدون اینکه مشغول به کار دیگری باشید یا با سرعت بیشتری پخش کنید. کمی تلخی بد نیست 0 3 سید صالح ادراکی 1403/8/21 زیبا صدایم کن فرهاد حسن زاده 3.9 94 "جایی از پیاده رو جلوی پارک ملت مردی بساط بلال فروشی راه انداخته بود بابا گفت: تو میدونی چرا وقتی بلالو بو میدن، ترق و تروق میکنه؟ اول گفتم نه. بعد گفتم خب دونها باد میکنه و میترکه دیگه. گفت : نه. طفلی دردش میآد .دیگه داغ که می کنه، استخوناش باد میکنه و دردش میآد. اگه دردش نیاد که ترق و تروق نمیکنه. بلال اگه ترق و تروق نکنه رو آتیش چیکار کنه؟ " رمان زیبا صدایم کن اثر فرهاد حسن زاده در مورد دختری به نام زیباست که هم کودک کار است و هم فرزند طلاق، با پدری که در تيمارستان بستری است و مادر و ناپدری که هر دو درگیر اعتیاد هستند. پدری که عاشقانه دوستش دارد، مادری که او را به حال خود رها کرده و ناپدری که با سوءاستفاده از معصومیت زیبا، او را در سرقتهایش با خود همراه میکند. هر یک از اینها میتوانست دستمایه یک داستانه پر و پیمان باشد ولی نویسنده با چیرگی تمام این موضوعات را در داستانی کمتر از ١٧٠ صفحه آورده است. تولد زیبا نزدیک است و پدرش تمام تلاشش را میکند که از تيمارستان فرار کند بلکه بتواند روز تولد زیبا، برای زیبا روزی زیبا باشد. پدری که گاهی دچار جنون میشود، جنونی که زیبای نوجوان را میترساند. با همکاری زیبا پدر از تيمارستان میگریزد و تمام تلاشش را میکند که روز تولد زیبا به هر دوشان خوش بگذرد. کتاب، عاشقانه های پدر و دختری ست که سوای تمام مشکلات و دوری ها، یکدیگر را عاشقند. آقای نویسنده با وجود گذر از سن شصت سالگی به خوبی توانسته روایتگر داستانی از دختری نوجوان باشد. خواندن داستان زیبا صدایم کن به تمام پدران دختر دار یا دخترانی که پدرانشان محدودیت، معلولیت و یا محرومیت دارند توصیه میشود. 0 2 سید صالح ادراکی 1403/7/28 در کمین گل سرخ محسن مومنی شریف 4.0 7 در کمین گل سرخ ( شهید علی صیاد شیرازی) نکات جالب و قابل توجه : ✅ خان زاده بودن شهید ✅ کسب رتبه اول در بین نظامیان ١۵ کشور در دوره ی آموزشی در آمریکا ✅ رعایت بی چون و چرای آداب و مناسک دینی در هر حال ✅ عدم مداخله مرحوم امام خمینی در عزل و تنزل درجه شهید به دست فرمانده کل قوا ( بنی صدر) با وجود وساطت بزرگانی چون شهدای محراب و هاشمی رفسنجانی ✅ سکونت در یکی از حجرات مدرسه عالی شهید مطهری جهت دیدارهای عمومی و کاری ✅ اعتراف صریح به اشتباهات و شکست های فرماندهان در طول دفاع مقدس ✅ تبیین جایگاه ارتش در پیشبرد انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ✅ همکاری شهید با سپاه پاسداران بعد از عزل از فرماندهی و تنزل درجه ✅ تفرقه و اختلاف نظر بین فرماندهان سپاه و ارتش که منجر به شکست در برخی عملیات شد 0 1 سید صالح ادراکی 1403/7/1 روایت دلخواه پسری شبیه سمیر محمدرضا شرفی خبوشان 3.8 17 روایت دلخواه پسری شبیه من داستان از زبان محسن، رزمنده ای ایرانی که در قبرستان وادی السلام دفن است آغاز میشود. رزمنده ای که ابوسمیر، پدری عراقی او را زخمی در گودالی پیدا کرده و چون به فرزندش که بالاجبار راهی جبهه شده است شباهت دارد او را با خود به خانه و نزد ام سمیر میبرد. خانواده عراقی از ترس اینکه حزب بعث او را که فعلا سمیر است را پیدا نکنند و اعدام نشود، در یکی از دخمه های قبرستان وادی السلام مخفی میکنند. راويان کتاب ارواح مدفون در بزرگترین قبرستان دنیا هستند که هر کدام روایتی را نقل میکنند. آنچه مخرج مشترک تمام روایت هاست، شخصیت امام خمینی ست که از زبان افراد مختلفی از کشور ایران، عراق و ترکیه، از راننده تاکسی در بورسای ترکیه گرفته تا شیخ مغروق که از ورامین راهی نجف شده است، نقل میشود. راوی گاهی اول شخص است و گاهی دوم شخص اما این پرش روایت نه تنها ملال آور نیست که به جذابیت داستان افزوده است. نثر کتاب روان، جذاب، آموزنده و گاهی حماسی ست. تسلط نویسنده بر ادبیات حوزوی، تاریخ معاصر ایران و عراق، آشنایی با ساختار سیاسی دو کشور و همچنین احکام دینی و اسلامی، به کتاب جنبه ی آموزشی بخشیده است. شاید بتوان گفت در کنار آثاری که در قالب رمان در مورد مرحوم امام خمینی نگارش یافته، امثال سه ديدار و سی مرغ سیمرغ، این کتاب از جهاتی برتری دارد. خواندنش را تنها به دو گروه توصیه میکنم : آنان که به تاریخ علاقه مند هستند آنان که به تاریخ علاقه مند نیستند محسن شبیه سمیر و من شبیه محسن هستم. شباهتمان در علاقه مان به سید است. سیدی که میتوان تاریخ معاصر را به قبل و بعد انقلابش تقسیم کرد. سیدی که سیدی دیگر در وصفش فرمود : این انقلاب بی نام خمینی در هیچ کجای دنیا شناخته شده نیست. 0 3 سید صالح ادراکی 1403/6/25 خانه مغایرت محمدعلی جعفری 3.7 4 خانه ای مغایر با فرزند کمتر زندگی بهتر خانه مغایرت رمانی طنز از محمد علی جعفری ست. پیش از این از این نویسنده کتاب های تاوان عاشقی، سربلند، عمار جلب، آرام جان، جاده یوتیوب و شغل شریف را خوانده بودم. در بین این ها، بعد از سربلند که درمورد شهید حججی بود، این خانه از نظر جذابیت برای من دوم بود. داستان در مورد پسری به نام سعید است که هم تک فرزند است، هم دانشجو، هم بی هنر و هم عاشق سحر. سحر، نامزد سعید، در خانواده ای شلوغ و سنتی رشد کرده است. برادران و خواهران او عبارتند از : مرتضی، مجتبی و سمانه و سمیه که دوقلو هستند. داستان از ماه عسل نیمه کاره سعید و سحر به شیراز آغاز میشود. پدر بستنی فروش سحر با موتور تصادف کرده و خانه نشین شده است. با خانه نشین شدن پدرخانم سعید، پیشنهاد اداره بستنی فروشی توسط سعید مطرح میشود. سعیدی که دست و پا چلفتی ست و به محض دست زدن به هویج بدنش مور مور میشود. مقایسه زندگی خانوادگی خانواده ی خلوت سعید با خانواده شلوغ سحر از نقاط قوت کتاب است. سرزندگی، شادی، خنده، احترام، عشق و محبتی که در خانه سعید به ندرت يافت میشود در خانه سحر به وفور در دسترس همگان است. در این بین خبر بارداری مادر سحر، سعید را متعجب میکند که...... داستان به حداقل یکبار خواندنش میارزد. نسخه ی صوتی کتاب با لهجه شیرین یزدی هم موجود است که لذت کتاب را دوچندان میکند. 0 3 سید صالح ادراکی 1403/2/31 نان سالهای جوانی هاینریش بل 3.4 11 در سال ١٩١۴ آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری پیر اتریش_مجارستان بههمراه همسرش به دست یه جوان بیست ساله ی ملی گرای صرب به قتل رسید. امپراتوری اتریش_مجارستان به صربستان اولتیماتوم داد. صربستان درخواست ها را رد کرد. امپراتوری به صربستان اعلان جنگ کرد. روسیه به طرفداری از صربستان و آلمان به هواخواهی اتریش وارد کارزار شدند. آلمان به فرانسه متحد روسیه و بلژیک متحد انگلیس حمله کرد. انگلیس به دفاع از بلژیک وارد جنگ شد و اینچنین جنگی چهار ساله بین دول اروپایی در گرفت. جنگی که سرانجام به فروپاشی چهار امپراتوری اتریش_مجارستان، روسیه، آلمان و عثمانی منجر شد. جنگی با حدود بیست میلیون قربانی نظامی و غیر نظامی. آلمان در کاخ ورسای فرانسه، مجبور به ترک مخاصمه و قبول عهدنامه ی ورسای کرد. عهدنامه ای که ١٣ درصد خاک آلمان و تمامی مستعمراتش را تصاحب کرد. آلمان مجبور به پرداخت ۴٢٣ میلیارد دلار به متفیقن شد. برخی از مهمترین مفاد عهدنامه ورسای شامل : تمامی کشتیهای جنگی و تجاری آلمان به بریتانیا و فرانسه داده شود. آلمان با هزینه خود برای متفقین کشتی بسازد. آلمان باید از تمامی داراییهای خود در سایر کشورها چشم بپوشد. آلمان باید ۵۰۰۰ موتور قطار و ۱۵۰ هزار اتومبیل برای متفقین تولید کند. آلمان باید به مدت ۱۰ سال مقادیر زیادی زغال سنگ به فرانسه، ایتالیا و بلژیک بدهد. ناحیه زارلاند به مدت ۱۵ سال به فرانسه واگذار شود. آلمان میبایست نیروی زمینی خود را به یکصد هزار نفر بدون تانک، سلاح سنگین و خودروهای زرهی کاهش دهد. آلمان از حق داشتن زیردریایی و خدمت وظیفه و نیروی هوایی محروم و نیروی دریایی آن هم به ۶ فروند کشتی جنگی و تعدادی رزمناو و قایق اژدرافکن محدود میگردد به موجب این پیمان آلمان ۵۵ درصد از منابع سنگ آهن، ۴۵ درصد از منابع زغالسنگ، ۷۵ درصد از منابع روی و ۵۷ درصد از منابع سرب خود را از دست داد. عهدنامه نامه ی ورسای ابرتورمی یک میلیون درصدی را در آلمان منجر شد. به قدری ارزش پول آلمان سقوط کرد که کارگران در طی روز چندین نوبت حقوق دریافت کرده و دستمزد خود را با گاری جابجا میکردند. بی ارزش شدن پول ملی به جایی رسید که مردم اسکناس ها را در بخاری ریخته و به عنوان سوخت استفاده میکردند. تحقیر در پیمان ورسای از یکطرف و قحطی و فقر و گرسنگی از طرف دیگر مقدمات به قدرت رسیدن فردی را فراهم آورد که دشمن مردم آلمان را دو چیز میدانست : مارکسیسم و یهودیت. ظهور هیتلر و تاسیس رایش سوم، آلمان را به روزهای پرشکوه گذشته رساند و به قدری قدرتمند شد که توانست جنگ جهانی دیگری به پا کند. جنگ دوم جهانی که از ١٩٣٩ آغاز و تا سال ١٩۴۵ ادامه داشت. جنگی با حدود ٧۵ میلیون کشته که خونبارترین جنگ تاریخ لقب گرفت. پس از شکست آلمان و اتمام جنگ، باز قحطی و تورم گریبانگیر مردم آلمان شد. کتاب به سال های بعد از جنگ جهانی دوم میپردازد. نان سال های جوانی، اثری از نویسنده ی آلمانی، هاینریش بُل است که خود در سن بیست و دو سالگی به اجبار روانه جبهه جنگ شد. کتاب در مورد فردی به نام والتر فندریچ است که در سن ١۶ سالگی به امید یافتن لقمه نانی از روستا راهی شهر شده و نهایتا به عنوان تعمیرکار لباسشویی مشغول به کار میشود. داستان با رسیدن نامه ای از زادگاه والتر آغاز میشود. در طول داستان والتر جوان دائما به گذشته سفر کرده و خاطرات کودکی، نوجوانی، گرسنگی و قحطی و نبود نان را با خود مرور میکند. نان در این داستان، در ازای جوانی داده میشود. گرسنگی، از مردم حیواناتی شیاد، بی اخلاق، بدبین، بددهن و طغیانگر میسازد که از ترس آن به مرگ پناه میبرند. رمان نان سال های جوانی یک رمان ضد جنگ است. جنگی که دو سر آن باطل، تمامیت خواه، مستکبر و خونریز است. بُل در این کتاب نه تنها به یکی پیامدهای جنگ اشاره میکند، بلکه به ملت خودش هم رحم نکرده و از مردم جنگ زده ی گرسنه، چهره ای کریه و مشمئز کننده ترسیم میکند. مردمی که برای لقمه نانی حاضرند دست به هر کاری بزنند. توحش طرف پیروز جنگ ( که در واقع این جنگ برای هر دوطرف شکست محسوب میشد) بعد از آتش بس نیز ادامه داشت. از برهنه کردن زنان آلمانی و گریم کردن آنان به شکل هیتلر و سوار بر الاغ در شهر چرخاندن، تا تجاوز به زنان و دختران، کشتار بی رحمانه کودکان و سالمندان و تلف شدن صدها هزار اسیر جنگی پس از اتمام جنگ، تنها گوشه ای از بربریت متفقین است. تلخ ترین طنز تاریخ آن است که اروپاییانی که خونبارترین جنگ ها را به راه انداخته اند، شنیع ترین جنایات تاریخ را مرتکب شده اند، به بیرحمانه ترین وسائل متوسل شده اند تا بتوانند خوی خون ریز و سفاک خود را ارضا کنند، امروزه مدعی حقوق بشر شده و نگران دموکراسی در کشورهای دیگر به خصوص غرب آسیا و ایران هستند. 0 1 سید صالح ادراکی 1403/1/28 هر صبح می میریم سیداحمد بطحایی 2.8 19 روحانی نویسنده یا نویسنده ی روحانی، مسئله این است. شاید نتوان در بین مردان و پسران کسی را پیدا کرد که لااقل یک بار در زندگی اش، با خودکار یا مداد یا چوب شوری ادای سیگار کشیدن در نیاورده باشد. و کسی به این عزیزان نگفته که : گیریم سیگارت واقعی باشه.خب که چی؟ نویسنده محترم، حاج آقا بطحایی انگار از همین دسته است. جوری ادای برخی نویسندگان غیر متعهدی که به دین و مذهب و آیین مخاطب رحم نمیکنند در آورده که کاش کسی بپرسد خب که چی؟ حجت الاسلام سید احمد بطحایی در کتاب موضوعی را برای قصه گویی انتخاب کرده که برای عموم مردم گنگ، ناشناخته، موهوم و کمی ترسناک است. احمد مردی ست که به جرم قتل همسر باردارش در انتظار قصاص است. در دانشگاه حقوق خوانده و با عکاسی برای مجلات روزگار خود را سپری میکند. داستان گره هایی دارد که نویسنده به خود زحمت باز کردن آن ها را نداده است. حتی سرنخ هایی هم به مخاطب نمیدهد که خود زحمت گره گشایی اش را بکشد. مثلا اینکه مقتول از کجا میدانسته قاتل روزی او را به قتل میرساند؟ یا اینکه با وجود عقیم بودن قاتل، مریم چگونه باردار شد؟ آیا پای خیانت در میان است؟ شخصیت هایی در کنار احمد در بند اعدامی ها هستند که برخی از لحاظ شخصیت پردازی بسیار لاغر و نحیف اند مانند دانیال و برخی مانند حبیب با وجود فربه بودن، نه تنها باورپذیر نیستند که ابهاماتی حول آن ها تا انتهای داستان باقی میماند. انتظار من از حجت الاسلام بطحایی کتابی بود که شبیه کتب غیر متعهد موجود در بازار نباشد. اگر ندانید که نویسنده محترم روحانی ست، با توجه با اصل داستان و واژه هایی که انگار امضای چنین آثاری محسوب میشوند، بعید بود بتوانید به طلبه بودن نویسنده فکر کنید. نویسنده ی روحانی کسی ست که مینویسند و از قضا روحانی هم هست و شما باید فرم داستان را از نظر تکنیکی بررسی کنید و کاری با روحانی بودن نویسنده نداشته باشید. روحانی نویسنده کسی ست که لباس مقدسی به تن دارد و از بین راه های مختلف تبلیغ، نویسندگی را انتخاب کرده است و اینجاست که شأن طلبگی بر شأن نویسندگی غلبه دارد و باید بیشتر بر محتوا تکیه کرد. در هر حالت، نویسنده، مخاطب متوقع را از خودش ناامید میکند. 0 8