یادداشت سید صالح ادراکی

        ایوب (1930) رمانی کوتاه اما عمیق از یوزف روت، نویسندهٔ اتریشی-یهودی، است که رنج، ایمان و سرنوشت انسان را در بستر فروپاشی امپراتوریها و جابه‌جایی‌های تاریخی بررسی میکند. داستان زندگی مندل سینگر، معلمی فقیر و متدین یهودی در گالیسیای شرقی، است که با وجود فقر و مصائب، به خداوند ایمانی راسخ دارد. اما وقتی تقدیر یکی پس از دیگری فرزندانش را از او میگیرد و خانوادهاش در مهاجرت به آمریکا از هم میپاشد، ایمانش سست میشود.  

نکات برجستهٔ کتاب:
- تراژدی و امید: روت با نثری ساده و تأثیرگذار، تقابل میان رنج بشری و امید به رستگاری را روایت میکند. سینگر، مانند ایوب کتاب مقدس، در برابر مصائب میایستد، اما پایان‌بندی کتاب پرسشهایی دربارهٔ معنا و رحمت الهی برجا میگذارد.  
- تاریخ و هویت: فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان و مهاجرت یهودیان شرق اروپا به آمریکا، پس‌زمینه داستان است. روت از زوال فرهنگی و گسست نسل‌ها میگوید.  
- ایمان و شک: تضاد میان سنت و مدرنیته در شخصیت فرزندان سینگر تجلی مییابد؛ یکی به دیانت پدر پشت میکند و دیگری در جستجوی معنایی جدید است.  

سبک روایت: روت با ترکیب واقعگرایی تلخ و نمادگرایی مذهبی، داستانی جهان‌شمول از مقاومت انسان در برابر تقدیر میسازد. نثر او شاعرانه و موجز است و شخصیت پردازیهایش مملو از همدردی.  

در یک جمله:ایوب روایتی تکاندهنده از سقوط و برخاستن است؛ کتابی دربارهٔ ایمانی که در آتش مصائب آزموده میشود، بی‌آنکه پاسخی قطعی به راز شر بدهد.  
      
13

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.