یادداشت سید صالح ادراکی

        عصیان رمانی کوتاه اما عمیق از یوزف روت، نویسندهٔ اتریشی-مجارستانی است که در سال ۱۹۲۴ منتشر شد. این اثر، مانند بسیاری از آثار روت، بازتابی از دنیای پس از جنگ جهانی اول است. روت با نثری ساده اما شاعرانه، تراژدی انسانهای گمشده در چرخهٔ تاریخ را روایت میکند.  
  
داستان دربارهٔ آندریاس پوم، یک سرباز سابق ارتش است که در جنگ مجروح شده و یک پایش را از دست داده است و پس از بازگشت به زندگی غیرنظامی، خود را در دنیایی بی‌ثبات و بی‌رحم مییابد. او که نه تنها با درد جسمی، بلکه با تحقیر و بی‌تفاوتی جامعه روبه‌روست . تلاشهایش برای یافتن جایگاهی در این دنیای جدید به شکست می‌انجامد و در نهایت، طغیان او علیه نظامی که او را فراموش کرده، به سرنوشتی تراژیک ختم میشود.  

روت در این رمان، مسائلی مانند بی‌عدالتی اجتماعی، تنهایی انسان مدرن، و ازخودبیگانگی در جامعهٔ پس از جنگ را به تصویر میکشد. عصیان نه فقط شورش یک فرد، بلکه فریاد اعتراض همهٔ کسانی است که توسط نظام حاکم به حاشیه رانده شده‌اند. 
نویسنده با زبانی موجز و گزنده، داستانی پرکشش و تأمل برانگیز خلق میکند. او از توصیفهای طولانی پرهیز میکند، اما در عین حال، هر جمله بار معنایی عمیقی دارد. ترجمهٔ خوب این اثر به فارسی حقیقتا ترجمه ی خوبی از آب در آمده است. 

عصیان رمانی است دربارهٔ شکست و مقاومت، دربارهٔ انسانی که در برابر نظامی بی‌رحم تاب نمی‌آورد . یوزف روت، با درکی عمیق از روان آدمی و شرایط اجتماعی دوران خود، اثری خلق کرده که هنوز هم برای خوانندهٔ امروزی تازگی و قدرت دارد. 
      
13

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.