یادداشت سید صالح ادراکی
1404/1/30
یادداشتی بر رمان «بیمار خاموش» اثر الکس مایکلایدیس عنوان اصلی: The Silent Patient (2019) ژانر: روانشناختی-مهیج محور داستان: معمای سکوت مرموز یک زن پس از قتل همسرش داستان از دو مسیر روایی پیش میرود: 1. روایت تئو فاربر (رواندرمانگر ): به شکل اول شخص ، تلاش او برای درمان آلیسیا و کشف حقیقت. 2. خاطرات روزانهٔ آلیسیا برنسون : اسنادی که مانند تکههای پازل، واقعیت را فاش میکنند. شخصیتهای کلیدی داستان : 1. آلیسیا برنسون ویژگیها: نقاش مشهور، قاتل همسر، و زنی که پس از جنایت به کلی سکوت میکند. نمادشناسی: سکوت به مثابه اعتراض: واکنشی به خیانت و خشونت مردسالارانه. هنر به عنوان زبان: نقاشیهایش فریادهای خاموش او هستند (مثل تابلوی معروف «آلسستیس») 2. تئو فاربر نقش: راوی ظاهراً قابل اعتماد که خود قربانی اختلال وسواس انتقام است. درمانگری که نیازمند درمان است و واگویه های روانی او، روایت را مخدوش میکند. 3. گابریل برنسون - همسر آلیسیا، مقتول: عکاسی که خیانتش محرک اصلی تراژدی است. - تم «قربانیِ قربانیکننده»: رفتارهای او یادآور پدر آلیسیا ( تکرار آسیبهای کودکی) درونمایههای کلیدی: 1. توهم کنترل: - تئو تصور میکند آلیسیا را درمان میکند، درحالی که او بازیچهٔ دست بیمارش است. - ارجاع به جملهٔ کلیدی: "ما کنترل هیچچیز را نداریم، مخصوصاً خودمان." 2. انتقام به مثابه بیماری روانی: - هر دو شخصیت اصلی (آلیسیا و تئو) قربانی چرخهٔ انتقام میشوند. 3. مرز بین واقعیت و توهم: - استفادهٔ هوشمندانه از دو راوی راوی که خواننده را تا پایان فریب میدهند. --- «بیمار خاموش» تنها یک تریلر روانشناختی نیست؛ پرسشگری فلسفی دربارهٔ ماهیت حقیقت است: - آیا سکوت آلیسیا نشانهٔ جنون است یا عاقلانهترین واکنش به جهانی پوچ؟ - آیا تئو قهرمان است یا شرورِ داستان؟ نقطهٔ عطف: پیچش پایانی که با ارجاع به اسطورهٔ آلسستیس تمام مفروضات خواننده را برهم میزند. (در شب ازدواج، آدمتوس فراموش کرد قربانی سپاسی به درگاه آرتمیس تقدیم کند. آرتمیس در پاسخ، حجله او را با مارها پر کرد و نفرینی بر زندگی آدمتوس وارد کرد که او را در جوانی به مرگ نزدیک کرد. آپولون مداخله کرد و از مرگ خواست که اجازه دهد آدمتوس زنده بماند، به شرط آنکه کسی به جای او بمیرد. هیچکس حاضر به این فداکاری نشد، جز آلسستیس. او با شجاعت جان خود را فدای همسرش کرد و به استقبال مرگ رفت ) جملهٔ به یادماندنی: "دیوانهترین انسانها آنهایی هستند که فکر میکنند عاقلند." این کتاب با پایانی آینهوار (که در آن خواننده مجبور است روایت خود را بازنگری کند)، اثری است که مدتها پس از بستن کتاب، ذهن را درگیر میکند. آیا شما نیز مانند آلیسیا، پس از کشف حقیقت، ترجیح میدهید خاموش بمانید؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.