یادداشت سید صالح ادراکی

        روز رهایی داستانی است درباره‌ی فقر، مهاجرت و دخترکی که در میانه‌ی همه‌ی این تلخی‌ها، به دنبال راهی برای نفس کشیدن می‌گردد. اینس کانیاتی، با انتخاب صدای راوی کودک، ما را به دل تجربه‌ای انسانی و ملموس از به حاشیه‌رانده‌شدن می‌برد؛ تجربه‌ای که ممکن بود در زبان یک بزرگسال، صرفاً گزارشی از فقر باشد، اما در زبان یک دختر بچه، به روایتی پرشور، دردناک و بی‌پیرایه بدل می‌شود. 

داستان، دو روز زندگی فلاکت بار دخترک مهاجرت‌زده‌ای است که همراه خانواده‌اش در جنوب فرانسه، در حاشیه‌ی جامعه‌ای نابرابر زندگی می‌کند. او بین مسئولیت‌های طاقت‌فرسا، شرم اجتماعی، خشونت پدر و فقدان مهر مادری، در تقلای حفظ امید است. دختری که باید خواهرانش را تیمار کند، مدرسه برود، کار کند، و در عین حال رویای آزادی‌اش را جایی در دل خود زنده نگه دارد. برای او، «روز رهایی» یک تعطیلی ساده نیست، بلکه فرصتی نادر برای تجربه‌ی خود بودن است؛ بی‌زنجیر، بی‌قید، حتی اگر فقط برای چند ساعت. 

از همان نخستین صفحات، یاد دخترانی دیگر به ذهن می‌آید: جین ایر، آن یتیم مستقل و سرسخت که با تمام بی‌پناهی‌اش، کرامت انسانی‌اش را حفظ می‌کند؛ یا دخترک کبریت‌فروش، کودک نحیفی که تنها در رویاهایش گرما و امنیت را تجربه می‌کند و گالا چند بار از آن یاد می‌کند. گالا، راوی کوچک رمان، مانند این شخصیت‌ها، در برابر بی‌عدالتی قد علم نمی‌کند چون قهرمان است، بلکه چون انتخاب دیگری ندارد. و همین، صدای او را به‌یادماندنی می‌کند. 

در دل روایت، می‌توان شباهت‌هایی میان گالا و هولدن کالفیلد، شخصیت اصلی ناطور دشت، یافت. هر دو نوجوانانی‌اند که خود را در جهانی بی‌رحم و بی‌درک می‌یابند، پر از ریا، بی‌اعتنایی و بی‌مهری. هر دو میان مراقبت از دیگران و گم‌گشتگی درونی در نوسان‌اند. و هر دو، جهان را با چشمانی خسته اما صادق، نگاه می‌کنند.
گالا فاقد طنازی های عاشقانه ی جین ایر و شیطنت های هولدن است اما گویی هولدن و جین و گالا برادر و خواهرانی هستند که در عین نسبت خونی هر یک دنیایی متفاوت دارد. 

اینس کانیاتی ایتالیایی است که زندگی‌اش میان فرهنگ‌های متفاوت شکل گرفته است. او خود زاده‌ی خانواده‌ای مهاجر است و تجربه‌ی زیسته‌اش در حاشیه‌ی جامعه، به‌روشنی در نوشته‌هایش منعکس می‌شود. کانیاتی در کنار نویسندگی، در حوزه‌ی آموزش زبان و ادبیات نیز فعال بوده است. دغدغه‌هایش همواره پیرامون به‌حاشیه‌رانده‌شدن، جنسیت، طبقه و ریشه‌های قومی می‌گردد؛ مضامینی که در روز رهایی با نثری شاعرانه و بی‌ادعا به آن‌ها پرداخته است.
      
557

17

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.