یادداشتهای آگاتاهد. (61) آگاتاهد. 17 ساعت پیش در قفل شده فریدا مک فادن 4.0 76 اگه یهنفر بهم بگه من یه کتاب از آگاتا کریستی خوندم و دیگه سراغش نرفتم، احتمالا با بیل میوفتم دنبالش. چون نویسندهای هست که پنجاه مدل سبک متفاوت نوشته و نوع برخی کتاباش رو اصلا نمیشه با هم مقایسه کرد! ولی در مورد مکفادن، باید بگم اینطوری نیست. بهترین کتابی که ازش خوندم "هیچ وقت دروغ نگو" بود، و بقیه بنظرم ضعیف بودن. اگه یکی رو ازش خونده باشید و خوشتون نیومده باشه، احتمال اینکه از بقیه لذت ببرید واقعا کمه.🤝 جای گفتن نداره که قاتل و پلات توئیستهای این کتاب رو حدس زدم. دیگه واقعا با سبک نوشتن و غافلگیریهاش آشنا شدم و این احتمالا آخرین فرصتی بود که تا چند وقت بهش دادم (پنجمین کتابیه که ازش خوندم)🥰 تنها دلیل این دو ستاره، هیجان کتاب بود و اینکه احتمالا به درد یه استراحت کوتاه بین بقیه کتابا میخوره، مگرنه واقعا هیچ محتوای جالب و خلاقانهای نداشت. حداقل برای من.🫠 پیشنهاد میکنم بخونید؟ قطعا نه. 7 20 آگاتاهد. دیروز موریارتی؛ شرلوک هولمز مرده و تاریکی بر دنیا سایه افکنده آنتونی هوروویتس 3.9 8 موریارتی، ماجرایی که بین دو داستان کوتاه آخرین مسئله و خانهی خالی از آرتور کانن دویل اتفاق میافتد. در واقع بعد از سقوط آبشار رایشنباخ و در دورهای که شرلوک هولمز و موریارتی به اصطلاح مُردن (احتمالا اینو از جلد کتاب فهمیدید).🤝 ایدهی داستانی و ماجراها باحال بود، ولی با قلم جناب هوروویتس حال نکردم. باید بگم اگرچه داستان یک قرن پیش اتفاق میافتاد، اما اگه چند وقت یکبار اشارهای به درشکهها نمیکرد و از وسایل الکترونیکی استفاده میشد اصلا به چشم نمیومد که داستان مال چندین سال پیشه. در واقع مثل کتابهای آرتور کانن دویل حس کلاسیک و قدیمی بودن نمیداد.🥲 روند کتاب خیلی اوقات (مخصوصا اواسط) کشش نداشت و بنظرم اگه ادبیات پليسی نخوندید، برای شروع سراغش نیاین. احتمال اینکه وسط راه بیخیال شید زیاده. شاید شما هم مثل من فکر کنید از اونجایی که این یه اقتباس از ماجراهای شرلوک هولمزه، توش قراره دوباره به خیابان بیکر، پیش دوستان قدیمیمون برگردیم، ولی باید بگم دلتون رو صابون نزنید.😂 در این داستان، بازرس جونز نقش شرلوک، و جناب چیس نقش واتسون رو یجورایی بازی میکنن و داستان از زبان ایشون نقل میشه. در پایان، اگه به داستانهای شرلوک هولمز و ادبیات پلیسی علاقه دارید فکر میکنم بد نباشه این کتاب رو هم مطالعه کنید.😃 پ.ن: داستان کوتاه آخرين مسئله رو میتونید در کتاب سیمای زرد، و داستان کوتاه خانهی خالی رو از کتاب عینک دورطلایی از نشر هرمس مطالعه کنید. بنظرم اگه میخواین این کتاب رو بخونید بهتره این دوتا داستان رو قبلش مطالعه کرده باشید.💘 0 16 آگاتاهد. 3 روز پیش ملاقات با مرگ آگاتا کریستی 4.2 6 دکتر قسم میخوره مرگ یک ساعت پیش اتفاق افتاده، ولی نیم ساعت قبل یهنفر جناب میت رو زنده دیده. نظرتون چیه؟😀 قتل در فلسطین اثر آگاتا کریستی!! کی فکرشو میکرد؟😂 از این به بعد اگه یهنفر بهم بگه کتابهای جنایی بیمحتوان و همش پره از خیانت و هیچ نکته و حرف آموزندهای نداره، با دوتا دستم میکوبم تو سرش و اینو بهش میدم بخونه. فکر کنم این کتاب یهمقدار سلیقهای بود. تا صفحهی صد هیچ خبری از مرگ نبود و حتی وقتی قتل اتفاق افتاد، فضای کتاب اونطور که آدم موقع خوندن جنایی توقع داره پرخون و پرهیجان و دارک باشه نبود. ولی من بازم دوستش داشتم. پوآرو خیلی دیر (حدودا همون صفحه صد) وارد داستان شد و البتههه که دوباره باید اشاره کنم قبول که نقاط ضعف داشت ولی بازم دوستش خواهم داشت.😃 و نگم از فصلهای آخر! کمکم داشتم عقلم رو از دست میدادم تا بلاخره معلوم شد قضیه چی بوده. پشت پرده واقعا خفن بود و من حس خوبی از کتاب گرفتم، مثل این بود که واقعا با شخصیتها داشتم سفر میکردم. جای گفتن نداره که نتونستم کتاب رو بزارم زمین. پیشنهاد میکنم یا نه؟ واقعا نمیدونم. بستگی به سلیقه خودتون تو جنایی خوندن داره. یادداشت رو بخونید و خودتون نتیجهگیری کنید.😬 3 26 آگاتاهد. 4 روز پیش به طرف صفر آگاتا کریستی 4.4 2 خب، باید اعتراف کنم با اینکه قتلِ پیچ در پیچی نبود گول خوردم.🙏 "قتل پایان ماجراست. اصل داستان همیشه از مدتها قبل شروع میشود." اگه بخوام این کتاب رو توصیف کنم، احتمالا این جملهی آقای تریفس خواهد بود.🥲 به طرف صفر اصلا هیجان نداشت، ولی فضای کتاب دلنشین بود و حرفهای زیادی برای گفتن داشت. خیلی هم کوتاه بود! فضای داستان جوریه که پیشنهاد میکنم یه عصر بارونی بنشینید و بخونید و دغدغههای ذهنیتون رو از یاد ببرید.. همونطور که گفتم، معما زیاد پیچیده نبود (برای قتل های پیچیده به قتل در قطار سریع السیر شرق، قضیه نامههای عاشقانه، چهار غول بزرگ و.. مراجعه کنید😃) این شاید حتی نقطهی قوت داستان باشه، چون چندین بار شنیدم برای بعضی کتابهای آگاتا میگفتن اطلاعات خواننده کم بود و غیرواقعی تموم شد و این داستانا😀 باید بگم این کتاب اینجوری نیست. پیشنهاد میکنم اگه دنبال یه جنایی هستید که بدون داشتن هیجان، شما رو به یه دنیای دیگه ببره، این کتاب رو از دست ندید:) 0 18 آگاتاهد. 5 روز پیش خدمتکار فریدا مک فادن 4.0 126 ۱. معمای کتاب قابل حدس بود ۲. یک معما بیشتر نداشتیم و بقیه صرفا برای مرموز کردن ماجرا بودن ۳. برای من هیجان انگیز نبود ۴. کل کتاب خلاصهی روابط عاشقانه و خیانت بود😐 ۵. زیادی غیرواقعی و فانتزی بود ۶. شخصیت پردازی افتضاح بود! ۷. اینقدر غیرواقعی بود که نمیتونست حس شخصیتها رو منتقل کنه ۸. اصلا ترغیبکننده نبود. اواخر کتاب رو بهزور گوش دادم که تموم شه ۹. اگه میخواین این کتاب رو تحت عنوان "جنایی" بخونید، باید بگم امکان نداره انتظاراتتون رو برآورده کنه، خصوصا اگه واقعا اهل جنایی خوندن باشید ۱۰. تقریبا همهی ایدههای کتاب رو تو کتابای جنایی دیگه خونده بودم.. به شدت تکراری و کلیشهای بود.. همهی کتاب های فریدا مک فادن به طرز مسخرهای شبیه همن! ولی این واقعا از بقیه بدتر بود بیخیال، از کجای این خوشتون اومده؟ حتی ارزش خوندن هم نداشت چه برسه به معروف شدن!😂🙂 15 35 آگاتاهد. 5 روز پیش یکی پس از دیگری فریدا مک فادن 4.1 44 واقعیت اینه که میخواستم ۳.۵ بدم، ولی فصل آخر باعث شد امتیاز چهار رو بگیره.😂 تا اینجا فهمیدم همهی کتاب های مک فادن یه روند یکسان دارن: یه فضای مرموز و بدون آنتن، خیانت و هیجان. دلیل اصلی اینکه تاحالا نرفتم تو نخ کتاباش همینه. برعکس آگاتا کریستی که کلی سبک مختلف و متفاوت نوشته، فریدا مکفادن اونقدر خلاقیت نداره و همین کتاب رو تا حد زیادی قابل حدس میکنه.🥲 این کتاب هم همینطور بود. تا حدودی تونستم درست حدس بزنم ولی همین که یکسره گوش دادم نشون میده کتاب چقدر ترغیبکننده بود.. قلم فریدا رو دوست دارم. واقعا کاش محتوای کتاباش رو از خیانت تغییر بده! 🫠 بنظرم اگه میخواین بخونید، پی دی اف یا صوتی رو انتخاب کنید. من سعی میکنم کتابهایی رو پیشنهاد بدم بخرید که ارزش دوباره خوندن یا مرور بعضی صفحات رو داشته باشه، ولی این کتاب واقعا اینجوری نبود.🤝 0 18 آگاتاهد. 1404/4/30 معمای کارائیب آگاتا کریستی 3.7 7 بعد از چندتا کتابِ مارپل، بلاخره توی این کتاب حضور پررنگی داشت و تونستم یه سفر خفن باهاش برم و وقت بگذرونم. در کل این سفر حالم رو خوب کرد.. اماااا چرا دو و نیم ستاره بهش دادم: 🔴 روند کتاب ترغیبکننده نبود. جوری نبود که از کنجکاوی اینکه کی قاتله با یه نشست تمومش کنم. آگاتا خیلی هیجانی و خفنتر از این هم میتونست بنویسه! 🔴 قاتل رو درست حدس زدم و برخی جزئیات کتاب تکراری بود. نصف لذت آگاتا کریستی خوندن به اینه که آخر کتاب دهنتون باز بمونه و پنج دقیقه همهچیز رو آنالیز کنید، ولی قاتل این کتاب قابل حدس بود و معماهای بغلش هم خیلی ساده و ماست بودن.😀 🔴 آدمای کتاب رو اعصاب بودن و درست شخصیت پردازی نشدن. من همیشه به همه میگم آگاتا خوندن شما رو با روانشناسی آدمها و اینکه سطحی نگاهشون نکنیم آشنا میکنه، ولی این کتاب اصلا اینجوری نبود!! حس میکنم آگاتا اینو یه عصر تو اوقات بیکاری نوشته و اصلا روش فکر نکرده.😂😂 🔴 و اما گِلِهی آخر از نشر هرمس. آقا یه سانسوری چیزی!! هر چرتی رو که نمیان بنویسن.😑 در پایان، فقط امیدوارم کسی آگاتا رو با این کتاب قضاوت نکنه. برید خفنهاش رو بخونید.😭 11 21 آگاتاهد. 1404/4/28 بلندی های بادگیر امیلی برونته 3.8 162 بلندیهای بادگیر؛ چهلمین کتاب تابستون. واقعا میشه کتابهای خواهران برونته رو دوست نداشت؟ با دید مثبتی این کتاب رو شروع کردم و توقعم هم بالا بود. امکان نداشت تو مدرسه دورهمی راجب کتاب داشته باشیم و حرف از بلندیهای بادگیر نشه. (راحت میتونید قیافهی منِ جاهل رو که هنوز نخونده بودم تصور کنید😀) شروع کتاب ترغیب کننده نبود ولی کمکم خیلی بهتر شد جوری که حتی وقتی کتاب رو میذاشتم پایین ذهنم درگیر اتفاقاتش بود و مدام با خودم تحلیل میکردم اگه فلان اتفاق نمیوفتاد سرنوشت شخصیتها چی میشد.. (بله درسته در حدی که خواب دیدم داشتم باهاشون دعوا میکردم) ایدهی مدل روایت کتاب خیلی خفن بود ولی بعضیجاها غیرمنطقی میشد. تو خلوت شخصیت زن و مرد اصلی، خدمتکار چیکار میکنهههه؟😂😭 سر این قضیه هم خیلی حرص خوردم ولی اگه از این فاکتور بگیریم، بقیه عالی بود. اگه دنبال یه عاشقانه کلاسیکِ اگوری پگوری مثل کتابهای جین آستین هستید، سراغ این کتاب نیاین چون تک تک شخصیتها قراره ذره ذرهی اعصابتون رو بجوند. اینجا خبری از یه عاشقانهی شفاف و سرراست نیست.🤝 عجیبیش اینه که با این همه حرص خوردن، همچنان عاشق کتاب شدم. خوشحالم که خوندمش و پیشنهاد میکنم اگه نخوندید از دستش ندید و اگه خوندید سرتون رو نکوبید به دیوار. پ.ن: بلندی های بادگیر و جین ایر و قصر آبی همچنان در صدرِ عاشقانه کلاسیک هایی که خوندم.💘 6 18 آگاتاهد. 1404/4/23 جیب پر از چاودار آگاتا کریستی 4.0 9 سر میز شام وقت برش دادن پای استیک، به جای گوشت داخلش لاشهی چندتا پرندهی کوچیک به اسم توکا پیدا میشه. واقعا چه ارتباطی بین توکاها و قتلهای پی در پی هست؟😀 همهچیز این کتاب عالی بود. چه داستان، چه شخصیتپردازی و چه پلاتها. موقع خوندنش خیلی بهم خوش گذشت و نمیتونستم بزارمش زمین.🤝 گرچه مارپل دیر وارد داستان شد ولییی سروان نیل جای اون رو پر میکرد. منم مثل مارپل معتقدم آدم باهوشی بود.😂 آدمهای "جیب پر از چاودار" منو یاد آدمهای دور و بر خودم میاندازن. خیلی جالبه که نصف اتفاقات کتابهای آگاتا تو واقعیت هم میوفتن: اینجور مواقع دیدگاه آگاتا خیلی کمککنندهست. خوندنش واقعا لذتبخش بود. پیشنهاد میکنم از دستش ندید.💘 5 40 آگاتاهد. 1404/4/21 آتش بدون دود: هر سرانجام، سرآغازی است نادر ابراهیمی 4.6 38 خدا میدونه چقدر برام سخته که برای این جلد _یا بقیهشون_ یادداشت بزارم. ولی خودمونیم، حیفه.🥲 تنها کتابی که همچین بلایی سرم آورد آنی شرلی بود: شیش سال تموم هرشب و هرروز میخوندمش تا تک تک کلمات رو حفظ شدم، و باز هم میرفتم سراغش. کم کم جزئی از خودم شده بود در حدی که الان وقتی میرم سراغ کتابای مونتگمری میفهمم چقدر از شخصیت خودم و نظراتم طبق کتابهاش شکل گرفته. فکر نمیکردم بازهم به همچین کتاب یا مجموعهای بر بخورم که بخوام هزار بار بخونمش، زندگیش کنم، حفظش کنم و همهجا همراهم باشه و درنهایت جزئی از خودم شه. آتش بدون دود برام همچین چیزی بود. عاشق تک تک جملات شدم. چه گزارشیها، چه عاشقانهها و چه بحث های آلنی با قلیچ بلغای راجب خدا و مذهب. 😀 فقط همین. باید چند صد بار بخونمش تا بلاخره خودم تموم شم. 0 51 آگاتاهد. 1404/4/20 قتل در خانه کشیش آگاتا کریستی 4.1 25 این کتاب نمونهی کامل یک قتل آگاتا کریستیطوره.😀 جزئیاتی که خواننده رو روانی میکنه و درنهایت همه منطقی میشن. و نکته قابل ملاحظه اینه که هییییچ اتفاقی بیهوده نیوفتاد، این واقعا قابل ستایشه. روند اوایل کتاب رو نپسندیدم. راحت میشد بزاریش زمین و یه هفته بعد بری سراغش. ولی کم کم بهتر شد جوری که میشه گفت تو یه روز خوندمش.😃 همونطور که قبلا برای یکی از کتابهاش گفتم، معماها اینقدر زیاده که اگه یکی رو حدس بزنید آگاتا ناامیدتون نمیکنه. متاسفانه خودم یکی رو حدس زدم اماااا حدس قاتل واقعا فقط از عهده شرلوک هلمز بر میاد.🤝 پیشنهاد میکنم بخونید و برای شروع کتاب های آگاتا کریستی یا خود مارپل گزینه خوبیه. گرچه مثل بقیه مارپل هایی که خوندم، شخصیت مارپل تو داستان زیاد پررنگ نبود. 9 34 آگاتاهد. 1404/4/17 غرور و تعصب جین آستین 4.1 181 تنها کتابی که قبلا از جین آستین خوندم رمان "اِما" بود که اصلاااا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم و بخاطر همین تا چند وقت پیش نمیتونستم خودم رو راضی کنم و دوباره به جین آستین اعتماد کنم. ولی خب وقتی معلم زیستتون که کلاسیکخوان نیست از غرور و تعصب تعریف میکنه شما هم کنجکاو میشید تا بخونید.😀 بنظرم ارزش تعریفهاش رو داشت و همونطوری بود که انتظار داشتم و از گاردم نسبت به جین آستین کم شد. روند کتاب خیلی ملیح بود و قلمش به دلم نشست (بر خلاف اِما) جوری که به عقیدهی من اگه اِما کتاب اولش بود خیلی منطقیتر بود تا غرور و تعصب. اما دلیل کم کردن یک ستاره: توصیفات واقعا کم بود.😐 خصوصیات ظاهری شخصیتها رو خیلی خیلی کم توضیح داد و مجبور میشدم برای تصور کردنشون برم دنبال عکسهای گوگل. و اینکه پایان غیرقابل حدس و به دور از کلیشه نبود، البته شاید بگید توقع بیجایی از رمان عاشقانه کلاسیکه ولی من جین ایر رو خوندم و توقعم بالا رفته.☝️🤣 فکر میکنم نیازی به پیشنهاد مطالعه نداره چون تا الان به این نتیجه رسیدم تمام عالم غرور تعصب رو بهجز من خونده بودن.🫠 0 17 آگاتاهد. 1404/4/14 خدا کند تو بیایی سیدمهدی شجاعی 3.7 6 بهترین زمان ممکن این کتاب کوتاه رو خوندم. در توصیفش میتونم بگم شبیه رفتن به یک مجلس روضه بود. قلم استاد شجاعی واقعا جای ستایش دارد و نحوهی بیانشون جای تقدیر. از خوندن این روضهی مکتوب لذت بردم و روحم جلا پیدا کرد: قطعا و حتما پیشنهاد میکنم بخونید. 0 11 آگاتاهد. 1404/4/12 راز سیتافورد آگاتا کریستی 4.0 6 ایدهی شروع کتاب خیلی جدید و خلاقانه بود. در واقع باید بگم بیشتر از ایدهی قتل خوشم اومد تا پشت پرده و قاتل..😃 روند کتاب تا حدودی خوب بود و فکر میکنم برای شروع آثار آگاتا کریستی مناسب باشه. البته که پشت پردهی آنچنان خفنی نداشت و از قاتل ناامید شدم. نه اینکه بگم خیلی ضایع بود و این داستانها ولیییی از آگاتا توقع بیشتری داشتم: آگاتا کریستی خیلی خفنتر از این هم نوشته.🙏 خیلی از حدسهام درست از آب در اومد و فکر میکنم بخاطر خوندن زیاد و آشنا بودن با سبک آگاتا کریستی بود، برای همین پیشنهاد میکنم راز سیتافورد رو جزو اولین کتابهایی که میخواین از آگاتا بخونید قرار بدید.💘 البته که از خوندنش پشیمون نیستم و پیشنهادش میکنم.✨️ 0 22 آگاتاهد. 1404/4/1 قضیه نامههای عاشقانه آگاتا کریستی 3.8 13 نتونستم به این راحتی کتاب رو بزارم پایین. کشش کتاب خیلی بالا بود و بخاطر همین دوستش داشتم.✨️ بدون مکث خوندمش و حدس هم نزدم، گرچه اینقدر معماها زیاد بود که اگه یکی رو هم یه درصد پیشگویی کنید آگاتا کریستی ناامیدتون نمیکنه و یه معمای جدید رو میکنه. 😀 ولییی بزارید بگم چرا نصف ستاره کم کردم: سر نخها خیلی کم بود. اکثر کتابای آگاتا اینجوریان که شما دقیقا همون سرنخها و مدارکی رو دارید که کارآگاه داره و فقط نمیتونید درست سرهمشون کنید، ولی این کتاب اینجوری نبود. فکر میکنم اگه اطلاعات خواننده بیشتر بود و باز هم نمیتونست حدس بزنه جالبتر میشد، علاوه بر اینکه ممکنه این کمبود باعث بشه خواننده آخر داستان فکر کنه همهچیز یهمقدار جادویی و عجیب غریب تموم شد.. صددرصد پیشنهاد میکنم بخونید و لذت ببرید ازش:) 4 33 آگاتاهد. 1404/3/31 قطار ساعت 4:50 از پدینگتون آگاتا کریستی 3.9 7 اوایل کتاب، روند آنچنان چنگی به دل نمیزد. البته که ایدهی قتل خیلی "آگاتاطور" بود. ولی بعد که داستان پیش رفت و جنازه پیدا شد، روند کتاب خیلی بهتر شد.✨️ از صفحهی صد به بعد، همهچیز به طرز وحشتناکی گره خورد و پیچیده شد. یجوری که کم کم داشتم عقلم رو سرش از دست میدادم. این کتاب یه مقدار با بقیهی آگاتا کریستی هایی که خوندم فرق داشت: لیست مظنونین در کار نبود. این قضیه وحشتناک بود چون تا حدودا صفحهی دویست همچنان احتمال اینکه اصلا قاتل و مقتول رو نشناسیم وجود داشت!😑 با این همه پیچ در پیچی، دوست داشتم آخر کتاب شوکه کنندهتر باشه. البته نمیگم تعجب نکردم یا حدسم درست بود ولی اینقدر آگاتا کریستیِ بهتر و شوکهکنندهتر از این خوندم که یهمقدار سختگیر تر شدم توی این قضیه.🏴☠️ پیشنهاد میکنم بخونید و برای من خوندن آثار آگاتا کریستی هیچوقت باعث پشیمونیام نشده:) 0 22 آگاتاهد. 1404/3/28 آتش بدون دود: اتحاد بزرگ نادر ابراهیمی 4.7 55 نمیتونم این جلد رو نقد کنم و یا حتی بگم شخصیت پردازی خوب بود. شخصیت کجا بود؟ اینها دوستانم هستند و برای من مثل آدمهای واقعی، نه خيالی. در این جلد هم مثل جلد قبل، حل شدم.😀 همراه این جلد خندیدم و گریه کردم و بهخاطر مرگ چندی از همین دوستانم، عصبانی شدم. (از حق نگذریم، همچنان هستم و خواهم بود) منظورتون چیه که دارید فکر میکنید بخونید یا نه؟ بنظرتون همچین شاهکاری جای تردید داره؟ واقعا که. 0 32 آگاتاهد. 1404/3/19 جلاد لاغر دارن شان 4.0 19 یادداشتی که درحال خوندنش هستید، نظرات یک "فانتزینخوان" برای یک کتاب فانتزی است. صحبت کردن راجب جلاد لاغر برام خیلی سخته، ولی در نهایت به این نتیجه رسیدم که حیفه این یادداشت رو نزارم و اعتراف نکنم که چقدر خوندنش بهم چسبید. 🙏 وسط روزهای شلوغ خرداد، یه نگاهی به کتابایی که با اشتراک طاقچه میتونستم بخونم انداختم. جلاد لاغر رو بخاطر تعریف هایی که از دارن شاین شنیدم شروع کردم، و منتظر یک اشتباه کوچیک ازش بودم تا بخاطر حجم نسبتا زیادش ولش کنم. ولی از این خبرها نبود.😂 نمیدونم چطوری باید روند کتاب رو توصیف کنم. شما میتونید منو تصور کنید که موقع خوندن پیدیاف، پنجاه بار به عدد صفحهی کتاب نگاه میکنم تا ببینم چقدر از کتاب رو خوندم؛ ولی موقع خوندن جلاد لاغر یک دفعه به خودم میومدم و میدیدم ای وای! یه ساعته بیخیال پای این کتاب نشستم و نه حواسم به ساعته نه صفحات کتاب. دنیای این کتاب پر از درس بود، و واقعا دوستش داشتم. شخصیت پردازی هم در حد استیون کینگ خفن نبود، میتونم بگم متوسط رو به بالا بود. تنها نکته منفی این بود که به طرز عجیبی هرحرفی که تلسانی میزد درست از آب در میومد، وسطای کتاب دیگه حتی حدس هم نمیزدم، هرچی میگفت قبول میکردم.🫥 ترجمه واقعا عالی بود، البته که از قدیانی غیر از این هم توقع نمیره. در آخر، پیشنهاد میکنم بخونیدش و یک سفر دلچسب با جیبل و تلسانی تجربه کنید. 0 20 آگاتاهد. 1404/3/12 شرلوک هولمز وسط شاهنامه علی میرمیرانی ( ابراهیم رها ) 3.0 15 بعد از چند هفته، اولین کتابی بود که بدون حتی پنج دقیقه مکث خوندم. هدفم از خوندن این کتاب صرفا طنزش بود، و خب باید بگم ارزشش رو داشت. البته که مشکلات و بیمنطقی اتفاقات اینقدر زیاد بود که اگه بخواین به چشم منتقد نگاه کنید نصف ستاره هم زیاده. اینم باید به جناب ابراهیم رها بگم که، شرلوک هلمز نسخه انگلیسی و گزیده دیوان حافظ رو خونده بود و اگه اشتباه نکنم در داستان خون آشام ساسکس از فرش ایرانی تعریف کردن،😂 پس نمیتونه هیچ آشنایی با ایران نداشته باشه.. برای خنده و سرگرمی، پیشنهاد میکنم بخونیدش. 4 26 آگاتاهد. 1404/3/10 رویا: متن کامل امیل زولا 3.2 5 خوندن صدصفحهی اول کتاب مثل شکنجه بود. متن و توصیفات و شخصیتپردازی وحشتناک بود و تنها انگیزهم برای خوندنش این بود که نمیخواستم مثل این یکسالی که گوشهی کتابخونهام خاک میخورد، نصفه نیمه بمونه و با دیدنش اعصابم خورد بشه. یادمه هربار میومدم سراغش میگفتم نصف ستاره هم برای این کتاب زیاده.🙏💔 ولی صد صفحهی اول که گذشت، کم کم بهتر و بهتر شد. اول فکر میکردم قراره یه عاشقانهی کلیشهای باشه، ولی از این خبرها نبود. تا صفحهی آخر هرچی بیشتر میخوندم بیشتر به دلم مینشست و دیگه خوندنش عذابآور نبود. تصمیمم رو گرفتم که چهار ستاره بدم تااااا اونجا که رسیدم به صفحهی آخر😀 نمیفهمم چه بیماریایه که نویسندهها میخوان با دو خط آخر هرچی خوندیم زیر سوال ببرن. درست حسابی تمومش کن دیگه خب (وی اصلا حرص نمیخورد). در نهایت، اگه حوصلهی صد صفحه عذاب دیدنِ اول کتاب رو دارید پیشنهاد میکنم بخونید، چون اگه اون رو تحمل کنید بقیهاش ارزشش خوندن داره.. 0 16