معرفی کتاب الکس اثر پی یر لومتر مترجم محمدعباس آبادی

الکس

الکس

پی یر لومتر و 1 نفر دیگر
4.3
23 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

34

خواهم خواند

42

ناشر
نون
شابک
9786228172156
تعداد صفحات
351
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

کتاب الکس، مترجم محمدعباس آبادی.

لیست‌های مرتبط به الکس

نمایش همه

پست‌های مرتبط به الکس

یادداشت‌ها

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

1404/3/22

          اولین کتابی که از خریدِ پربار نمایشگاه خوندم 📚
از وقتی الکس چاپ شده همه ازش تعریف می‌کردن و فقط برای این گرفتم که ببینم چیه که همه انقدر ازش تعریف می‌کنن
بنظر خودم روند کتاب اوایل خیلی کند بود یعنی جذابیت های خودشو داشت ولی من برای این شروع کردم که از اسلامپ در بیام و اسلامپم بدتر شد 🚶‍♀(قبل از فریدا شروع کردم)
داستان راجبه دختریه که دزدیده و زندانی میشه و چون یه فردی زمان آدم ربایی اونجا حضور داره گزارش آدم ربایی دختر داستان رو میده و ما داستان رو از دیدگاه الکس و کامیل(مسئول پرونده) داریم....
داستان سه بخشه و تا اواسطش نظرم واقعا راجبش خوب نبود ولی از اواسط بخش دو تا آخر، یسری اتفاقاتی رخ داد که واقعا شوکه کننده بود، بخصوص آخر بخش دوم که کلا یه علامت سوال گنده توی مغزم بود و هی میگفتم چرا و جواب سوالام رو میخواستم 
و بخش سوم....
بنظرم بخش سوم نجات دهنده داستان بود چون بشخصه حتی اینکه بخوام ۱ یا ۲ ستاره ام بدم زور داشت ولی بخش سوم 🤌🏻 داستان به بهترین شکل جلو رفت پایان درخوری داشت
خیلی دوسش داشتم مخصوصا یسری اتفاقاتی که رخ میداد (میتونین خصوصی ازم بپرسین)، در حدی که دلم میخواد برم دایره جنایی کار کنم 😔🤣

🔖 بریده ای از کتاب 
"اوه، حقیقت، حقیقت... کی میتونه بگه چی حقیقته و چی حقیقت نیست، سربازرس؟ برای ما چیزی که مهمه حقیقت نیست، عدالته... درسته؟"

پایان کتاب/نمایشگاه کتاب

نمره ۴.۵از ۵ ⭐️ 
*نیم ستاره کم دادم چون اسلامپم کرد و یسری بخش ها شاید نیاز نبود که انقدر توضیح داده بشن و عصبیم می‌کرد
        

6

          سومین کتاب سال ۱۴۰۴

«الکس»

بعضی نشرها هستن که من تقریبا هیچ‌وقت سراغ کتاباشون نمیرم؛ حالا یا موضوعاتشون جزو علایق من نیست یا تو انتخاب کتاب برای چاپ، معمولا سراغ کتابای زرد میرن. نشرهایی مثل نون و میلکان برای من جزو این دسته از نشرها هستن.

الان یادم نیست که چی شد گذرم به این کتاب که نشر نون چاپش کرده افتاد. اسم پی‌یر لومتر که قبلا با دو کتاب «به امید دیدار در آن دنیا» و «سه‌روز و یک زندگی» می‌شناختمش، ژانر جنایی (که بخاطر تعلیق‌ش و بخاطر این که مجبور میشم برای حل گره‌های ذهنیم کتاب رو تا آخر بخونم، همیشه منو به عالم کتاب برمی‌گردونه) و نمرات بالای کتاب در گودریدز منو قانع کرد که احتمالا با کتاب خوبی طرفم.

همین‌طور هم شد و واقعا کتاب رو دوست داشتم. ما تو کتاب‌های جنایی کمتر دنبال شخصیت‌پردازی هستیم و بیشتر دنبال تعلیق، هیجان و البته سلسلهٔ منطقی اتفاقات می‌گردیم. این کتاب علاوه بر اجرای عالی این موارد، ما رو با پلیس، قاتل و جنایاتی روبه‌رو می‌کنه که شاید تا قبل از این کمتر دیدیم. نویسنده هم قلم نسبتا متفاوتی رو برای یک کتاب در ژانر جنایی انتخاب کرده. واقعا هیجان‌انگیز، متفاوت، خفن و خوندنی بود.


📚 t.me/mimremeembook
        

15

صبا

صبا

1404/4/1

          سلام به همگی.
اول از هر چیزی، توصیه میکنم خلاصه ی کتاب رو نخونید؛ فقط در حدی بدونید که داستان درباره‌ی " آدم ربایی دختری به نام الکس" هست.
رمان، از نظر دو شخص روایت میشه؛ یکی الکس، و دیگری کارآگاهی که روی پرونده‌ی گم شدن الکس کار میکنه. 
به نظرم داستان روند آرومی داشت، ولی هر چی جلو میرفتی جذاب تر میشد و به معنای واقعی کنار گذاشتن کتاب سخت بود.
باید تا یک‌ چهارم خونده بشه تا دستتون بیاد چی به چیه یا حداقل متوجه بشید قضیه به همون سادگی‌ای که فکر می‌کنید نیست.
 گاهی تشخیص اینکه کی داره صحبت میکنه دشوار بود، ولی در نهایت چیزی رو تغییر نمیداد.
یه جاهایی هم حس میکردم ترجمه عجیبه، یا منظور کارکتر رو از دیالوگی که میگفت نمی‌فهمیدم. به نظر نمیاد کتاب نیازی به سانسور داشته باشه، ولی حدس می‌زنم وجودش غیرممکن نیست. 
توی اکثر ژانر های جنایی، خیلی به شخصیت ها پرداخته نمیشه، و فکوس داستان روی کشف حقیقت و پیدا کردن مجرمه؛ اینجا، همچین چیزی نبود.
ایده خیلی جالب بود و اینکه در بستر رمان جنایی، میخواست درد های عاطفی و تاثیرشون در زندگی یه شخص  رو هم به نمایش بذاره بهترش کرد.
در کل از خوندنش لذت بردم.
        

1

R.

R.

1403/12/25

          Horrific and Brilliant!

الکس، ترجمه نشر نون
برای اینکه این ترجمه را داشته باشم واقعا جنگ اعصاب و روانی قابل توجه پشت سر گذاشتم
بعد که به دستم رسید ذوقی نمانده بود
چند روزی هم نخواندمش
تا بالاخره قرعه به نامش افتاد
روی جلد کتاب یک توصیف زیبا و در خور توجه از ابزرور نوشته:

"این کتاب خواننده را از وحشتی که او را وادار به تند خواندن می کند، به سوی مسیری پیچیده برای کشف حقیقتی تاریک پیش می برد... الکس سراسر هیجان است"

واقعا هم همین است
یک سوم اول کتاب یک تقلای وحشتناک و بی نظیر برای بقا رو شاهد هستیم آن هم توسط یک زن، الکس
الکس باید زنده می ماند، باید هر طور شده به هدفش می رسید، و این صحنه نبرد بی نظیری رقم می زند
یک سوم دوم کتاب شاهد قتل های عجیبی هستیم که شاید به نظر بی دلیل هستند و قاتل تنها یک روانی محض و مریض است
یک سوم نهایی است که پرده از رازها کنار می رود و انسان می آموزد
دردش این بود که نمی توانسته مثل بقیه انسان ها باشد، مثل تمام زن ها..

الکس رمان بی نظیری بود
ارزشش را داشت، هم هزینه ای که شد، هم وقت..

✌
        

17

MBVPDR

MBVPDR

1404/3/9

          انتقامی که مثل اسید می سوزاند!  

این رمان جنایی-روان شناختی، داستان زنی معمولی را روایت میکند که پس از تجاوز گروهی، مسیر زندگیاش به جهنمی شخصی تبدیل میشود. 
لومتر با نثری خشن و بی پرده، مرزهای قربانی و جنایتکار را محو میکند: «آیا بعضی از ظلم ها آنقدر بزرگند که هر پاسخی را توجیه کنند؟ »

چرا تکان دهنده است؟ 
- «شخصیت پردازی استادانه» از زنی که از قربانی به شکارچی تبدیل میشود  
- «تعلیق نفس گیر» که تا آخرین صفحه خواننده را رها نمیکند  
- «پرسشهای اخلاقی»درباره عدالت، انتقام و تابوهای اجتماعی  

 در یک نگاه:  
این کتاب مثل مشتی است که پس از زدن، دستتان را میسوزاند - هم از خشونت داستان، هم از حقیقت تلخ زیرپوستی آن!

پ.ن: با وجود صحنه های خشن، ارزش خواندن دارد؛ نه به عنوان یک سرگرمی ساده، بلکه به عنوان تجربهای ادبی که دیدگاه تان درباره عدالت را به چالش میکشد. اگر رمان های روانشناختیِ بی پروا را تحمل می کنید، این اثر جایگاه خاصی در کتابخانه شما خواهد یافت.
        

22