یادداشت آگاتاهد.

داستان کوت
        داستان کوتاهی از زندگی چند نسل، درحالی که همه تحت تاثیر یک‌نفر از اعضای خانواده قرار گرفتن.😶
موری (یا همون ماریا) نماد کسی بود که کل دوره‌ی جوانی و میانسالی دنبال شهوت و خواسته‌هاش رفته و هرکاری خواسته کرده. آیا همچین آدمی تو سن نود سالگی این خصلت رو از دست میده؟ طبیعتا خیر. و اینجا دیدیم که چطور چند نسل از خانواده‌اش رو درگیر کرد. 🙂
کلیت ماجرا من رو یاد خانواده‌ی کتاب ملاقات با مرگ (یکی از کتاب‌های آگاتا کریستی) می‌انداخت. با این تفاوت که اونجا بررسی می‌کردیم بقیه‌ی اعضای خانواده چطور تسلیم خواسته‌‌های مادرشون شدن، و اینجا بیشتر بررسی کردیم چرا این مادر انقدر به زیر سلطه گرفتن بقیه علاقه داره. 

به عنوان یه کتاب کم‌حجم و هفتاد صفحه‌ای، حرف‌های زیادی برای گفتن داشت و بنظرم ارزشش رو داره بخونید. گرچه توضیحات راجب مسائل جنسی و شهوتِ ماریا اعصابم رو خراب کرد.
      
585

38

(0/1000)

نظرات

اصلا هدف اینه که بوی تعفن این شهوت از لای کتاب صفحات کتاب حس بشه تا شدت انزجار از ماریا بیشتر بشه
3

2

درسته 
منم نگفتم بد بود یا نباید می‌بود، گفتم اعصاب خورد کن بود برام🫠 

1

حرف شما متین خواستم اشاره کنم این موضوع تجربه جمعی‌ست نه شخصی
@Hananeh. 

1

بله بله عالی
@Mohammad_hesam_sadeghian 

1