یادداشتهای وایولت (26)
3 روز پیش
خب اول از همه بگم که منی که دارم این یادداشت رو می نویسم در آستانه ۱۶ سالگی قرار دارم. خیلیا تو نظرات آپ کتابراه نوشته بودن که اثر شاهکاره عالیه و فلان....ولی بنظر من تنها نکته مثبت کتاب همون استفادهش از فرهنگ ایرانی و قصه های بومیه. اما به اون اندازه از فرهنگ بومی یاد که نمیکنه هیچ، تازه حتی فرهنگ اون دوره هم رعایت نمیکنه! داستان از ۱۲۵۰ شمسی شروع میشه و تا سال حدودا بیست و چند سال بعد ادامه داره. کدوم دختری توی اون سالها می تونست بدون خانواده و سرپرست با همچین امنیتی زندگی کنه؟ چطور هیچکس تو دوره ای که همه سرشون تو زندگی هم بوده تونسته تنها بیاد بدون اینکه توجهی بهش جلب شه؟ اونم یه دختر جوون که از نظر مردم اون دوره دم بخته! این بخش هم دارای اسپویله ولی اصلا خوشم نیومد که نویسنده انقدررررر راحت گناهای سروه رو شست! مگه کم کاری کرده بود؟ تازه نقش مثبتش هم کرد! مسئله اصلی اینه که سروه نه تنها تاوان نمیده بلکه یجوری پذیرفته میشه توسط رستا که انگار نه انگار! چطور یه دختر تو اون دوره بدون ترس از حرف مردم هر روز با یه پسر میرفت بیرون و میومد؟ آخرش لیلی بچه سروه بود یا نه؟ چطور رستا وقتی دید سدنا انسان نیست به اینکه اون مادرش نبوده شک نکرد؟ داستان تخیلیه قبول! ولی این حجم از خلاف بودن با واقعیت دیگه توهین به شعور خوانندهست! عشق داخل کتاب عین عشق افسانه های پریان قدیم بود، بر اساس زیبایی ظاهری و کمبود محبت... روایت راوی مدام شکلش بین گذشته و حال تغییر میکرد. توصیفات شدیدا کم بود و اصلا توضیحی درباره فرهنگ محلی و ایرانی نمی داد. روایت شدیدا خلاصه بود و خیلی چیزا جا برای پردازش بهتر داشتن...شخصیت های کتاب سطحی بودن...از رستا چی فهمیدیم؟ فقط اینکه خیلی مهربون و سادهست و استعداد نقاشی داره.... از نیوان چی فهمیدیم؟ که نمیتونه رو حرف مادرش نه بیاره و عاشق رستاست... خدایی موندم چطور این همه آدم تو کتابراه بهش نظر مثبت دادن؟؟؟ اگه قراره این کتاب برای کسی خوب باشه فقط برای مخاطب دبستانی و یا خردسانه...وگرنه بعید میدونم نوجوون های امروزی چنین داستانی رو چندان ستایش کنن.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/11

از اونجایی که من کل مجموعه رو طی شیش ماه خوندم، یجورایی دقیقا سیر پیشرفت داستان یادم نیست. اما یادمه که جلد سه و چهار رو با نسخه الکترونیک تو سه روز تمام کردم. جلد سوم از دو جلد اول بهتره، از جلد اول در زمینه خلاقیت و انسجام و از جلد دوم در زمینه کشش و تعلیق.....همونطور که از اسمش معلومه کاملا به جلد دو وابستهست و نیازه که پشت سر هم خونده بشن.....شیوه دیالوگ پردازی این جلد گرچه باعث مشخص شدن جملات کاراکتر ها میشد، اما به علت توصیف نکردن لحن و حس و حال باعث شد کاراکتر ها شکل هم بنظر بیان...... بریم سراغ شخصیت پردازی. خب آریا تو این جلد پیشرفت کرده، خصوصا که تونست از پس شاهزاده و پادشاه ثارها بر بیاد. ولی انصافا چرا وقتی خواستن طلسم رو اجرا کنن مثل ماست وایساد تا کیارش بدبخت بشه؟؟؟ من انتظار داشتم اگر کمک کیارش نکنه حداقل یه چندتا دیالوگ عاطفی به تینا بگه یا مثلا یکم دنبال راه دیگه ای بگرده...ولی اتفاق نیوفتاد.اینطور که بوش میاد آریا قراره آخر های داستان قوس شخصیتی منفی پیدا کنه، با توجه به رفتارهاش توی این جلد. بنظرم از پتانسیل شخصیت کیارش خوب استفاده نشده.(تو جلد چهار به این نتیجه رسیدم البته) نویسنده هی خواسته روی قدرت آریا مانور بده و به این خاطر باقی دوست هاش اصن پیشرفت خاصی ندارن....بجز جنگ با دهاکا که انصافا همه بچه ها گل کاشتن! ژولیت و تینا تو این جلد خیلی شبیه بهم بودن....فالی هم که کلا با اون حرکت بچگانه به همه کارها گند زد(حسرت به دل موندم یه کتک فالی رو بزنم😂)تو جلد هفت علت این کارش معلوم میشه ولی بی هیچ پردازش خاصی. تینا چرا انقدر ضعیف بود؟ یعنی حتی خود نویسنده هم تو کتاب ده بار گفته تینا ترسوعه! چون جلد های بعد رو خوندم واقعا دلم میخواد بگم تینا لیاقتش بود که توی این چند جلد بهتر به تصویر کشیده بشه. درباره صوفیا هم بهتره چیزی نگم چون قطعا جلد های بعدی اسپویل میشه... یه عکسم دادم هوش مصنوعی از دختر های مجموعه بزنه:فالی، ژولیت، تینا، صوفیا
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1404/3/4
به جد میتونم بگم یکی از دلایلی که باعث شد از این مجموعه خوشم بیاد این بود که در نهایت بجای جادو این قدرت ذهن خلاق کانر و احساسات قوی کاراکتر ها بود که نجاتشون داد.... به کانر افتخار میکنم که هم نقش برادر بودن هم قهرمان بودن و هم نویسندگی رو انقدر خوب تونست ایفا کنه.... همونطور که معلم مدرسه گفت کانر با سفر با دنیای قصه هاش رشد کرد....همچنین خیلی خوشم اومد که شارلوت توی دو جلد آخر دیگه اون مادری که فقط محبت ها و نگرانی های خودش رو میدید نبود و واقعا با بچه هاش همراه شد.... یه پایان خوب و شیرین و دوست داشتنی....
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.