یک کتاب کوتاه و در عین حال بشدت زیبا و دوست داشتنی:) تیکه های واقعا قشنگی داشت... از قسمت رایگان طاقچه خوندم و واقعا ارزش داشت که کتاب و تهیه کنم و بخونم.:)
        

          حسم نسبت به مضمون  کتاب قروقاطیه ولی خوندنش برام شیرین بود. تو چند کلمه بخوام توصیف کنم ؛ کوتاه و عجیب و غریب:)
        

          آخرین کتاب قبل از شروع امتحانات 
این کتابو از طاقچه خوندم و واقعا زیبا بود به شدت دوست داشتنی و حال خوب کن  تعداد صفحاتش کمه و خیلی زود تموم میشه  واقعا رفت جز مورد علاقه هام ☘️
        

          خوب حقیقتاً این کتابو برای این شروع کردم چون وسط امتحانا هستیم من واقعاً دلم برای کتاب خوندن تنگ شده و خوب دوست ندارم یه کتاب بلندو شروع کنم و نتونم کامل بخونم و نصفه بمونه برای همین تصمیم گرفتم که بعضی از امتحان‌هامون که آسون‌تره یا اوناییو که جلوتر خوندم و بلدم اون روزایی که بینشون وقت دارم یک کتاب کوتاه از توی طاقچه شروع کنم بخونم و تمومش کنم تو همون یه روز و خب انتخاب اولم برای اولین کتاب کتاب بود که وقتی داشتم توی کتاب‌های کوتاه طاقچه می‌گشتم خیلی جلدش منو جذب کرد و خب این یه کتاب ایرانیه که از ۵ داستان متفاوت با شخصیت‌های خیالی و اتفاقات خیالی نوشته شده و اقعاً به نظرم داستان‌هاش خیلی گوگولی و قشنگ بود و سعی داشت داخل هر کدوم از داستان‌ها یه چیز مهمی که در  جامعه و زندگی خیلی اهمیت داره و در قالب یک داستان فانتزی به ما نشون بده و بسیار بسیار با شخصیت اولش که در داستان‌ها یکی بودند ولی خب داستان‌ها فرق داشت همزاد پنداری می‌کردم و در این پنج تا داستان به دو تا داستان آخرش به (زندگی بدون حیات)و(حقیقت زندگی) که من این دو تا داستان رو نسبت به سه داستان دیگه بیشتر دوست داشتم وقدی که داخل همون pdf علامت زدم جمله‌هاشو از بس قشنگ بود که تقریباً کل داستان رو علامت زدم (: و خب دلیلی که این دو تا داستان رو برای من زیبا کرد یکی داستان اولیش یعنی همون زندگی بدون حیات بود که درباره  جورایی آینده‌ای که به خاطر غفلت ما انسان‌ها در انتظار زمین هست به خوب نشون می‌داد و انقدر که برام ناراحتت کننده بود این موضوع و خوشحال بودم که دربارش یه داستانی نوشتند که مردم ببینن و آگاه بشن واقعاً داستانش مورد علاقم شد  و دومین داستان داستانی بود که به حقیقتی که درباره زندگی خودمون وجود داره پی می‌برد و واقعاً با اتفاقات و شخصیتتی که در اون داستان جای داشت و مشکلاتی که باهاش دست و پنجه نرم می‌کرد و فکرایی که تو سرش بود و.. خیلی خیلی همزاد پنداری می‌کردم و خلاصه به نظرم توی وقت آزادتون حتماً این کتابو تو طاقچه بخونید رایگان هم هست به نظرم وقت زیادی ازتون نمی‌گیره از از لحاظ به نظرم زیبان.
        

          این کتاب برنده مسابقه نویسندگی مدارس بوده، داستان بسیار جذابیه، و کار یه نویسنده نوجوان،داستان در بخش اول شگفت انگیزه در بخش دوم عالی، اما در سه بخش پایانی کمی گیج کننده است و بهمین خاطر 4 ستاره دادم
        

          چیزی برای گفتن نیست. 
کتاب نسبتا خوبی بود و خلاقیت نویسنده‌اش برای انتخاب هر پنج داستان جالب بود. 
        

          پنج تا داستان داشت و همه ی اونها فانتزی و قشنگ بودن. در کنار این آموزنده و بامزه بود اما یه جاهایی حقیقت ها اونقدر تلخ میشدن که آدم توی فکر فرو میرفت. طنز آمیخته به حقیقت تلخی که داشت خیلی منحصر به فردش میکرد.
        

          بسم الله الرحمن الرحیم 

خب نویسنده کتاب گویی موقع نگارش کتاب سیزده ساله بوده... خیلی خوشحالم که این موضوع تونست باعث بشه یکم نسبت به کتاب نرم‌تر باشم و بهش سه ستاره رو بدم.

چرا سه ستاره؟ بخاطر ذهن دغدغه‌مند یک نوجوان امروزی، بخاطر تلاش توی سن کم، بخاطر جرات داشتن برای انتشار داستان که یعنی اشتراک گذاری بخشی از روحت با دیگران!

ولی می‌خوام صادق باشم... این کتاب حاصل ذهن خلاق، ولی شلخته یک نوجوان خیال‌پردازه... راستش بنظر من به سن بستگی نداره... کلا یه مدت طول میکشه تا هر نویسنده‌ای زیر و بم کار دستش بیاد. اندازه توصیفات، علائم نگارشی، دیالوگ پردازی، آرایه‌های ادبی، هنجارهای نوشتن، شخصیت پردازی... کلا یه مدت طولانی طرف باید بنویسه، فکر کنه، تکرار کنه... 

من هرگز، تاکید می‌کنم هرگز یک ذهن خلاق رو برای نویسندگی کافی نمی‌دونم!!! متن این کتاب منو یاد اولین متن‌هایی که می‌نوشتم انداخت، حاصل بارش فکری‌هایی که درست چیدمان بندی نشده بودن و فقط به رشته تحریر در میومدن... فکر کنم همین توصیفات در وصف فرم کتاب کافیه نه؟

خب محتوای کتاب هم عملا چیزیه که یک نوجوان میتونه اونو محتوا بدونه، ساده‌ترین نکاتی که ما به سادگی از کنارشون رد می‌شیم رو بهمون گوشزد می‌کنه... 

در کل بیشتر از اینکه روی خود متن کتاب تمرکز کنم( که شامل پنج داستان کوتاه بود) مدام یاد دورانی می‌افتادم که خودم تازه نوشتن رو شروع کرده بودم... واسه همین کتاب یکم برام خاطره‌انگیز بود😂😂😂
        

          کتاب ساده ای بود و میشه گفت درباره چهار اتفاق جادویی و یک اتفاق واقعی بود.
قلم نویسنده روون بود.
به نظرم برای سن ده تا سیزده سال خوبه.
        

          دومین کتابی بود که از سیده صبا خوندم، و بنظرم نباید انقدر زود هی کتاب پشت سرهم چاپ می‌کرد.
باید بیشتر وقت میذاشت، بیشتر روی کتابش کار می‌کرد؛ می‌دونم روی اینم خیلی کار کرده، اما بنظر من قلمش جای پیشرفت داشت و نباید انقدر عجول می‌بود.
در کل کتاب بانمکی بود، چون یک دنیای عجیب غریبی رو روایت می‌کردند که قابل توصیف نیست. و این حسو به آدم میده که هیچ چیز غیرممکن نیست!
ولی باید دوتا کتاب جدیدشم بخونم
        

          کتاب پنج دالان به دنیای صورتی رو تموم کردم و به عنوان یک کتاب ساده و پرمفهوم دوستش دارم. شاید بهترین بخش خوندنش اینه که می‌دونم نویسندش یک دختر نوجوونه و داستانی که نوشته توی مسابقه‌ی مدرسه برنده شده و منتشر شده. یه حسِ خوب، امیدواری برای اینکه همه می‌تونن به رویاهاشون برسن. کتاب از پنج بخش تشکیل شده که پنج داستان مختلف رو با یک شخصیت تجربه می‌کنیم. بنظرم یک نقص بزرگش توی فضاسازیه؛ هیچ تصوری نداشتم که شخصیت اریکا اصلا کجا زندگی می‌کنه، جاهایی که سفر می‌کنه چه شکلین و منطقی پشت اتفاقاتی که براش می‌افتاد نبود. یک غلط خیلی بزرگ و رو اعصاب دیگه، غلط‌های املاییِ واضح و نداشتن هیچ ویراستاری بود. یعنی چند بار از هکسره استفاده شده بود داخل داستان، یا طرز املای غلط کلمات... البته می‌تونه به این دلیل باشه که ناشر خواسته اون قلم نوجوانانه رو حفظ کنه و تغییری داخلش نده. قلم نویسنده خامه و خب خیلی طبیعیه، چون اولین کتاب نویسندست و از صمیم قلب امیدوارم توی کتاب‌های بعد پیشرفت داشته باشه. نقطه قوت کلِ این پنج داستان، مفاهیمش بود. نویسنده خیلی زیبا و دلنشین دغدغه‌های یک انسان پاک رو داخل داستان آورده بود. بین مفهوم پنچ داستان، از مسئله‌ی کمبود آب، داستان حشرات و حس خوشبختی بیشتر خوشم اومد. تقریبا داستان‌ها جورین که هر آدمی بتونه باهاشون همذات‌پنداری کنه. یکی دیگه از نکات جالبش برای من این بود که بنظرم تجربیات داخل کتاب، از زندگیِ واقعیِ نویسنده بود... یه همچین حسی دارم چون نویسنده داخل مقدمه گفت که اریکا از روی شخصیت خودشه. بنظرم نویسنده یکم پراکنده‌گویی داشت و می‌تونست دیالوگ‌ها رو بهتر بنویسه. از شخصیت اون دخترِ کوچولو که گم شده بود بیشتر از همه خوشم اومد. و خب در نهایت، بنظرم به عنوان یک کتاب متوسط با نقاط مثبت و منفی زیبا و دلنشین بود و دوستش دارم.
        

          این کتاب خییییییییییییییییییلی قشنگ بود و منو تحت تاثیر خودش  قرار داد.....
        

          این کتاب به خاطر صفحات کمش سریع تموم شد،ولی همین چند صفحه،خیلی قشنگ بود. این کتاب رو میتونید ور بخش رایگان های طاقچه بخونید.
نقاط قوت:
کتاب به طرز عجیبی زیبا بود. 
نقاط ضعف:
قلم نویسنده خیلی مبتدی بود  
مثلا باید روی یه چیزی تمرکز میکرد، ولی سریع از روی  اون گذر میکرد
اما این کتاب یه شیرینی وصف نشدنی داره، حسی که باعث میشه دلت نخواد تمومش کنید.
پیشنهادم اینه که موقع تفریحتون خوندن این کتاب رو هم تو لیست بیارید که نویسنده  یه دختر ایرانی نوجوونه...

        

          به عنوان یه کتاب کوتاه توقع زیادی ازش نداشتم چون نویسنده فرصت نوشتن پلات توئیست های پیچیده  رو نداره.
ولی جدای از اون داستان های شیرینی داشت💕