معرفی کتاب انتقام اثر زهرا هژبری:)

در حال خواندن
7
خواندهام
32
خواهم خواند
199
توضیحات
در دنیایی تاریک و پر از خیانت، گروهِ مقاومتی که روزگاری نماد امید و زندگی بودند، به خاطر خیانت یکی از نزدیکترین افرادشان به ورطه نابودی میافتند. این خیانت که مانند خنجری در قلب هایشان است.. باعث میشود تا ایمان خود را به مسیرشان از دست بدهند. اما در دل این ناامیدی که همواره سایه سنگینی بر دوششان انداخته، شعلهای از عزم و اراده دوباره روشن میشود. در مواجهه با ظلم و ستمی که خاندانِ ساندروف بر سرزمینشان تحمیل کرده، آنها تصمیم میگیرند تا بار دیگر گرد هم آیند و خود را از چنگال ظلم و ناعدالتی رها کنند. گروه با تجربههای تلخ گذشته، متوجه میشوند که اتحاد و همبستگی آنها کلید نجاتشان است. و این بار، آنها به این درک رسیدهاند که تنها با عشق و از خودگذشتگی میتوانند بر مشکلات فائق آیند. اما سومین شاهزاده ساندروف، با قدرتی که در دست دارد، میتواند ذهنها را مغشوش و پیوندهای دوستی را نابود کند. آیا این گروه میتواند بر چالشهای طاقتفرسا غلبه کنند و خود را نجات دهند؟ سرنوشت آنها در دستان خودشان است و هر قدمی که برمیدارند، میتواند سرنوشت را تغییر دهد. آیا آنها قادر خواهند بود تا زندگی خود را دوباره پس بگیرند؟!
بریدۀ کتابهای مرتبط به انتقام
نمایش همهلیستهای مرتبط به انتقام
نمایش همه2 روز پیش
1404/6/14 - 11:55
پستهای مرتبط به انتقام
یادداشتها
1404/5/20 - 17:59
1404/5/23 - 23:26
1404/5/31 - 21:50
1404/6/14 - 02:08
1404/6/13 - 20:19
بسیار خب کتاب انتقام نوشتهی دوست و خواهر عزیزم به پایان رسید،کتابی که با لحظه به لحظه اش آدرنالین درونم برمیخیزید و خاطرات در ذهنم به پرواز درمیآمدند،حرفی نیست،در جایگاهی نیستم که برای همچین شاهکار بینظیری نقدی بنویسم،از هیچ چیز نمیتوان ایراد گرفت جز از ویراستاری نامناسب! شخصیت های تماما مورد علاقه ام بودند و روند داستان و خط زمانی بینظیرش حرفی برای گفتن باقی نمیگذارد،بخوانید و در انتقام و گرد هم آمدند دوبارهی جنبش اوپال ها لذت ببرید. خواندن این کتاب را روزی شروع کردم که دوستیم را با نویسندهی کتاب آغاز کردم و هیچگاه به پایان این کتاب نخواهم رسید. حس خواندن کتابی که میدانی چه سختی ها،چه شاید و چه غم هایی درونش خفته،خیلی متفاوت تر از آنچیزی بود که تصور میکردم،در اخر میخواهم از دوست و خواهر عزیزم تشکر کنم برای خلق همچین شاهکاری:) پ.ن:خواهان جلد دوم با حضور زن تئو -تئو شوهرمه بچه داریم نزدیک نشید-
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.