یادداشت سپیده

سپیده

سپیده

1404/6/12 - 22:55

        انتقام اولین کتاب که نه، ولی اولین رمان ایرانی ای بود که خوندم و شگفت زده‌م کرد. از اینکه یه رمان کوتاه که اتفاقا اولین اثر نویسنده هم هست چقدر میتونه جذاب باشه شگفت زده شدم.
باید از این به بعد بیشتر سراغ کتابای ایرانی برم. نمیدونم چرا تاالان سراغشون نیومده بودم؟(عرق شرم😓) نه که فکرکنم بدن، درواقع چندتایی توی لیستم هستن بیشتر به این خاطر که تا الان فرصت نشده ولی باتوجه به جذابیت این کتاب، باید بیارمشون توی اولویت🫡
نویسنده این کتاب دنیای تاریکی رو به تصویر کشیده که زیر سلطه خاندان بی رحمی قرار گرفته که به زور میشه اسم انسان روشون گذاشت(و بازهم این نکته به چشمم اومد که علم، گاهی چقدر میتونه ترسناک باشه اگه در دست افراد اشتباه قرار بگیره.)
و در این بین گروه مقاومت کوچیکی که برای نابودی این خاندان تلاش میکنن. گروهی که روزی هدف والای سرنگونی حاکم ستمگر و رسیدن به دنیایی بهتر رو داشتن ولی الان تنها چیزی که میخوان رسیدن به آرامش با انتقام از کسیه که جنبش و خانواده‌شون رو درهم شکسته.
شخصیت پردازی کتاب فوق العاده‌ست. نویسنده شما رو با خودش به درون ذهن شخصیت ها می‌بره و کاری میکنه که با احساسات و افکارشون همراه بشین و لحظه لحظه دردشون رو حس کنید. دوستی و علاقه ای که بین خواننده و کاراکتر ها ایجاد میشه جدا فراتر از یه کتاب صد صفحه‌ایه.
رنجی که آدرین و ژیانا تحمل میکردن، دردی که تئو کشید، سرسختی لوریا، مهربونی و مقاومت یوهان... فکر میکنم این پنج نفر به لیست کاراکترهای کتابی موردعلاقم اضافه شدن.
رابطه برادری آدرین و تئو خیلی برام دوست داشتنی بود واقعا عاشقشون شدم🥹 اینکه چطوری هیچوقت ازهم دست نمی‌کشیدن و برای هم می‌جنگیدن واقعا ستودنی بود🤌😭
دوستی لوریا و ژیانا، غمی که لوریا به خاطرش تحمل میکرد، عشق یوهان و لوریا، پاک و زیبا و شکل گرفته توی سخت ترین روزها...
تقریبا میشه گفت به اندازه ای که گروه سارق شش کلاغ رو دوست داشتم همونقدر هم عاشق گروه مقاومت پنچ نفره انتقام شدم و این برای یه کتاب کوتاه واقعا ستودنیه.
قلم نویسنده واقعا گیراست و هر لحظه ای که کتاب رو می‌بستم تمام فکر و ذکرم پیش داستان و سرنوشت شخصیت ها بود. اینکه تهش چی میشه؟ یه جایی هم اواخر کتابم بود که از شدت شوکه شدن تقریبا از جا پریدم😅 اگه دوتا امتحان مهم نداشتم قطعا خوندن این کتاب توی یه روز تموم میشد.😑
ولی خب، یه نکته ای که هست اینه که به نظرم زیاد به خاندان ساندروف پرداخته نشد. به ستمگری‌شون، به اینکه چرا مردم قصد سرنگونی‌شون رو دارن؟ به نظرم می‌تونست یه ذره بیشتر به این مسئله پرداخته بشه. غیر از اون؟ کتاب فوق العاده‌ست و ظرفیت اینو داشت که یه رمان بلند باشه. به نظرم حتی ظرفیت داشتن جلد دوم هم داره.
 بخرید، بخونید، زندگیش کنید و لذت ببرید. با کاراکترها بخندید، بترسید، بجنگید و عصیان کنید.
و خودتون رو از خوندن این داستان بی نظیر محروم نکنید.
      
123

14

(0/1000)

نظرات

زهرا هژبری:)

زهرا هژبری:)

1404/6/12 - 23:33

ممنون از نقدت سپیده قشنگمم، مچکرم که کتاب  رو خوندی 😭🫂✨
1

1

سپیده

سپیده

1404/6/13 - 01:04

ممنون از شما که همچین داستان خفنی رو خلق کردی واقعا لذت بردم😭✨️❤️
منتظر کتابای بعدیتون هستیم خانم نویسنده🫶 

1