ملاقات بانوی سالخورده هم نمایشنامه جالبی بود. فکر کنم با گذاشتن این بخش ازش کنجکاو بشید بخونید. ایدهش برای من جدید بود.
«کلر زاخاناسیان: شرط من اینه. من به شما یک میلیارد میدم و به جای اون عدالت رو برای خودم میخرم.
سکوت مطلق.
شهردار: این حرف رو چطور باید معنی کنم خانم عزیز؟
کلر زاخاناسیان: همونطور که گفتم.
شهردار: آخه عدالت رو که نمیشه خرید.
کلر زاخاناسیان: همهچیز رو میشه خرید!»
ده روز- ده نمایشنامه
روز نهم، ملاقات بانوی سالخورده