یادداشت فاطیما

فاطیما

فاطیما

4 روز پیش

        زندگی خیلی عجیب‌ است. صبح زود بیدار شدم، اخبار را خواندم و داشتم عقلم را از دست می‌دادم. چهل صفحه‌ای از کتابم مانده بود. با مدت مشکیم برش داشتم، رفتم بیرون نشستم و خواندمش. حداقل امروز صبح مطمئن شد‌ه‌م هنوز هم ادبیات می‌تواند پناه خوبی برای تمام وقت‌های بی‌قراری قلبم باشد. همیشه بوده است. این دفعه واضحا بود. 
قلبم تندتند می‌زد و زیر جمله‌ها خط می‌کشیدم. گوشه‌ی کتاب چیز می‌نوشتم و ادامه می‌دادم. تازه تمام شد. اصلاً موقع خواندنش داشتم آرزو می‌کردم کاشکی تمام نشود چون بعدش باید بروم خبر بخوانم و ببینم مردان سیاست دارند چه گلی دارند به سرمان می‌زنند.
«به زبان مادری گریه می‌کنیم» یک مجموعه جستار در مورد نوشتن و ترجمه‌ست. جستارهایی با موضوع زبان، دوزبانگی و زیستن در قلمروی کلمات. پشت کتاب این‌ها را نوشته است. فابیو مورابیتو یک جستارنویس ایتالیایی است که به زبان اسپانیایی می‌نویسد. همین نکته است که نقطه‌ای پرپرنگ‌ در نوشتن این جستارها می‌شود. نوشتن به زبانی غیر از زبان مادری. حالا مورابیتو در جستارها برای ما از همین دوگانگی می‌نویسد، درگیری‌‌ای که بین دو زبان وجود دارد، ترجمه، از کتاب‌هایی که خوانده و نویسنده‌هایی که دوست دارد. 
جستارهای این کتاب کوتاه‌ترین جستارهایی بودند که تا حالا خوانده بودم. کوتاه اما به طرز شگفت‌آوری کافی. هر جستاری که می‌خواندم انگار برای صحبت کردن در مورد آن موضوع همان اندازه کلمه کافی بود. 
از کافکا و داستایوفسکی نوشته بود. از خاطرات کودکی‌اش و جایی که زبان در زندگی ما دارد. موقع خواندنشان زیر خیلی از جملات دیوانه‌وار خط می‌کشیدم چون فکر می‌کردم دقیقاً همین‌طور! این همان چیزی است که اگر می‌خواستم بنویسم دوست داشتم باشد. حالا مورابیتو بهتر نوشته است. 
جستار را به خاطر همین دوست دارم. فکر می‌کنم جستارنویس در مقابل من نشسته است و با هم گپ می‌زنیم. او از خاطراتش می‌گوید. از عادت‌های کتابخوانی و کتابخانه‌‌اش. بابت همین است که احساس غریبگی نمی‌کنم. جستارها احساس آشنایی دیرینه‌ و صمیمیتی به من می‌دهند؛ من هم همیشه از غریبه نبودن استقبال می‌کنم. درود بر جستارها! مخصوصاً این یکی‌‌شان. 
      
85

11

(0/1000)

نظرات

Mahdieh

Mahdieh

3 روز پیش

باید راجع به جستار حرف بزنیم. یا شاید من اول باید یک کتاب جستار بخونم تا تصورم شکل بگیره بعد. 
1

0

فاطیما

فاطیما

3 روز پیش

من اولین مجموعه جستاری که خوندم «اگر به خودم برگردم» از والریا لوئیسلی بود. اون من رو به این وادی کشانید‌. برای شروع خوب می‌تونه باشه. البته من چون از پرسه و شهر خوشم میاد انقد واسه‌م جالب به نظر اومد. ایرانی‌ها هم خوبن. همون کتاب مهزاد الیاسی که جستار سفریه. اونم می‌تونه خوب باشه بخونی. بخون بیا صحبت کنیم.  

0