ترانه ایزا
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
3
خواندهام
15
خواهم خواند
26
توضیحات
در طول این سال ها به آزادی غم باری که مختص آدم های تنهاست خو کرده بود، اینکه مجبور نبود به کسی جواب پس بدهد، اینکه مجبور نبود به آدم ها توضیح بدهد کِی و کجا می رود و کِی برمی گردد. واقعاً خودش هم نمی دانست چرا این قدر برایش آزاردهنده است که به مادرش بگوید کجا دارد می رود؛او که با کسی رفت و آمد پنهانی ای نداشت و، جدا از خلق و خویش و نیازش به سکوت، دلیلی نداشت از اینکه یک نفر در خانه چشم به راهش است خوشحال نباید یا هر بار که کلید را توی قفل می چرخاند، با شنیدن صدای پای کسی که لخ لخ کنان خودش را پشت در می رساند آن قدر دمغ شود، یا وقتی کسی موقع درآوردن دستکش هایش آن طور سؤال بارانش می کرد: کجا بودی، چه کارها کردی، با کی قرار داشتی؟-از متن کتاب- ماگدا سابو در اثرش بر مرز تاریک میان زندگی شخصی و زندگی عمومی غیر مسقیم نور می تاباند، و این گونه سای? خیانت های ما، چه شخصی چه سیاسی، لرزان روی دیوارها می جنبند. (داستین ایلینگ وُرت) درباره این کتاب بیشتر بخوانید
لیستهای مرتبط به ترانه ایزا
یادداشتها