شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
امیرعلی (:

امیرعلی (:

2 ساعت پیش

        در «قلعه حیوانات»، اورول با استفاده از تمثیل حیوانات، یک داستان انقلابی را روایت می‌کند که خلاصه‌ای از شورش حیوانات علیه صاحب مزرعه و تلاش آن‌ها برای برپایی یک جامعه عادلانه است. هر حیوان نمادی از یک طبقه اجتماعی یا سیاسی است و این استفاده نمادین به اورول امکان می‌دهد تا مسائل پیچیده سیاسی و اجتماعی را به شکلی قابل فهم و ملموس بیان کند.


به عنوان مثال :

• ناپلئون : او‌ نماد استبداد و دیکتاتوری است.
• اسنوبال : نماد رهبر ایده آلیست و اصلاح طلب است.
•‌ باکسر : نماد طبقه کارگر و نیروی کار فداکار است.


_ به عنوان کلام آخر اینکه :

این اثر جورج اورول بیش از آنکه تنها یک داستان سرگرم‌کننده باشد، به‌عنوان اثری نمادین درباره سوءاستفاده از قدرت و تحریف ایدئولوژی‌ها شناخته می‌شود. «قلعه حیوانات» به ما یادآوری می‌کند قدرت چگونه می‌تواند فاسد کننده باشد و اصول انقلابی را دگرگون سازد؛ و به خوانندگان درس‌هایی در مورد تاریخ، سیاست و مسئولیت‌های اجتماعی می‌دهد که در هر زمان و مکانی کاربرد دارد.
      

5

ریحانه  سعیدی

ریحانه سعیدی

3 ساعت پیش

        کتاب خیلی قشنگی بود خیلی دوسش داشتم.... راجب مغازه ای به اسم رویا فروشی دالرگات که پنی در اونجا برای صاحب فروشگاه دالرگات کار می‌کنه..... اونجا به مردم رویا میفروشن..... حتی برای حیوانات هم رویا دارن..... رویا جاییه که آدم می‌تونه چیز هایی که دوست داره ببینه،چیز هایی که ممکنه نتونه تو واقعیت ببینه...... چیز هایی که اون رو شاد یا ناراحت میکنن..... در واقع همون‌طور که تو کتاب گفت، نه بودن در آینده مطلق خوبه نه بودن در گذشته مطلق.... وقتی زیاد تو آینده باشی خاطرات خوشت فراموش میکنی..... وقتی زیاد تو گذشته باشی از حالت و آینده ت لذت نمی برید و در واقع بهتر بگم ناامید و بی هدف میشی..... یکی از چیز هایی که توجه م رو جلب کرد این جمله بود : برای کسایی که می‌خوان آینده رو ببینن، دیدن آینده ممکنه اصلا تحت تأثیر شون قرار نده یا حتی ناامیدشون کنه اما برای کسانی که نمیخوان آینده رو ببینن، دیدن آینده حتی یک ثانیه هم می‌تونه براشون الهام بخش و غافلگیرانه باشه..... مثلا مثل همون خواننده یا فیلم نامه نویس که با دیدن لحظه ای از آینده الهام گرفت و موفق شد.....  و در این حین پنی با رویا فروش های بزرگ دیگه مثل : واوا اسلیپلند ، کیک اسلونبر و یاسنوز اوترا و بانچو و .... آشنا میشه و چیز های جدیدی یاد میگیره مثل این که اگر رویا ها سرگرم کننده باشن، مردم خوابیدن رو به بیدار موندن و مثلا درس خوندن و تلویزیون و....ترجیح میدن.... یه چیز جالب دیگه برام ماکسیم و کابوس (رویای ترسناکش) بود.... اون رویا هایی رو می ساخت  که مردم با دیدنش یاد خاطرات تلخ گذشته شون میوفتادن و فکر میکردن ممکنه دوباره الان اتفاق بیوفته(البته تو خواب) و میترسیدن..... اما در واقع این غلبه بر تروما است... چیزی که باعث ترس میشه...... و وقتی ما دوباره با چیزی که میترسیدم ازش در گذشته، مواجه شدیم و دوباره تو خواب فکر میکنیم دوباره داره اتفاق میوفته، کافیه باورمون رو عوض کنیم... بگیم درسته این ترسناکه، اما این در گذشته من بوده و من اون رو با موفقیت پشت سر گذاشتم و الان تونستم موفق بشم.... و این حس شادی و قدرت و توانمندی میده.... و اینکه برای اینکه فکرمون رشد کنه نیازمند زمان هست ، همون‌طور که تو کتاب گفت..... ما میتونیم از رویا هامون هم درس بگیریم چون هر کدوم از این ها می‌خوان چیزی رو یادمون بدن 
در کل خیلی قشنگ بود من که عاشقش شدم خیلی قشنگ بود...،🥹❤️
پ.ن: ببخشید اگه زیاد گفتم😁🥹
      

6

Bêhzad Muhemmedî

Bêhzad Muhemmedî

6 ساعت پیش

        «در باب تسلای خاطر» تلاش می‌کند رنج انسان را از سطح تجربه‌ی شخصی فراتر ببرد و آن را در بستر تاریخ، فرهنگ و اندیشه بررسی کند. نویسنده با انتخاب چهره‌هایی شاخص از دوره‌های مختلف—از ایوب و سیسرون تا هاول و سیسلی ساندرز—تلاش کرده نشان دهد درد، اندوه و بحران اموری همگانی و همیشگی‌اند و مواجهه با آن‌ها نیز به‌همان اندازه متنوع و انسانی است.

نکته‌ی قابل توجه این است که نویسنده به‌جای پرداختن به تجربه‌های روزمره‌ی افراد گمنام، سراغ کسانی رفته که معمولاً در حافظه‌ی جمعی با قدرت، شهرت یا موفقیت شناخته می‌شوند. از این جهت، کتاب نه‌تنها از رنج آن‌ها پرده برمی‌دارد، بلکه تصورات قالبی درباره‌ی این افراد را نیز به چالش می‌کشد. همین انتخاب هوشمندانه باعث می‌شود مخاطب در خلال خواندن، متوجه شود که درد امری نخبه‌کش یا عامی‌ستیز نیست و هر کسی به‌نوعی با آن دست‌به‌گریبان است.

یکی از فصول برجسته‌ی کتاب که چنین رویکردی را به‌خوبی نمایندگی می‌کند، بخش مربوط به کارل مارکس است. روایت زندگی و دغدغه‌های مارکس به‌گونه‌ای ارائه شده که مخاطب را ترغیب می‌کند به سراغ آثار و اندیشه‌های او برود؛ بدون آن‌که نویسنده در دام ساده‌سازی یا اسطوره‌سازی از او بیفتد.

کتاب در رساندن پیام خود موفق عمل می‌کند: اینکه تسلا و تسکین امری یگانه و نسخه‌پذیر نیست. هر فرد به‌شیوه‌ای خاص به صلح درونی می‌رسد—یکی از راه نوشتن، دیگری با سفر، برخی در سکوت یا موسیقی. این نگاه چندلایه و نسبی‌گرایانه به تسلای خاطر، از نقاط قوت ساختاری و محتوایی اثر است.

با این حال، نمی‌توان از ضعف‌های کتاب نیز چشم‌پوشی کرد. برخی فصل‌ها به‌لحاظ حجم و ساختار، بیش از اندازه کش‌دار و توصیفی‌اند و مخاطب را درگیر جزئیاتی می‌کنند که نه کمکی به پیشبرد مضمون می‌کنند و نه تأثیر عاطفی یا فکری خاصی دارند. این مسئله می‌تواند باعث دل‌زدگی برخی مخاطبان شود، به‌ویژه اگر پیش‌زمینه‌ی فلسفی نداشته یا انتظار متنی خوش‌خوان‌تر را داشته باشند.

ترجمه‌ی کتاب روان و بی‌تکلف است. انتخاب واژگان، ساختار جملات و حفظ انسجام معنایی در سراسر متن از کیفیتی برخوردار است که خواندن کتاب را برای فارسی‌زبانان ممکن و قابل پیگیری نگه می‌دارد.

در نهایت، «در باب تسلای خاطر» کتابی است برای آن‌دسته از مخاطبانی که هم با مسئله‌ی رنج انسانی درگیرند و هم تمایل دارند آن را در چارچوبی فلسفی، تاریخی و انسانی تحلیل کنند. اگر از علاقه‌مندان به فلسفه نیستید، این کتاب احتمالاً برایتان کسالت‌آور خواهد بود؛ اما اگر در جست‌وجوی نگاهی ژرف‌تر به مسئله‌ی رنج و تسلا هستید، این اثر می‌تواند نقطه‌ی شروعی جدی باشد.
      

2

پروانه؛

پروانه؛

9 ساعت پیش

        کتاب اولِ چالش کتابخوانی متفاوت: 
کتاب دیدارِ بلوچ سفرنامه‌ای جامعه‌شناختی اثرمحمود دولت آبادی است که در سال ۱۳۵۳ به نگارش درآمده ، دیدارِ بلوچ شرح لایه‌های پنهان زندگی مردمی دورافتاده است که با کمترین امکانات زندگی می‌کنند. مردمی گرم و شورانگیز که به دور از هیاهوهای شهرهای دیگر زندگی را می‌گذرانند. محمود دولت آبادی براساس تجربه‌های سفر پنج‌روزه‌اش به این منطقه توصیف دقیقی از اجتماع آنجا ارائه می‌دهد.
☆☆
کتاب دیدار بلوچ  یک کتاب ساده  با نگرشی عمیقه، نگرشی که جامعه و شهر های ایران رو وصف می کنه  و به شرح مسائل اون زمان ها می پردازه.. مردم چه کار می کردن؛  چه سبک زندگی داشتن؛  اخلاق و رفتارشون چطوری بوده و  با زندگی سختی که داشتن چقدر خون گرم و مهربون بودن.. محمود دولت ابادی در این کتاب  به بلوچ سفر می کنه و مردم سیستان بلوچستان و  با کلماتی توصیف  می کنه که بسیار فراتر از کلمات هستن... به این کتاب به عنوان یه کتاب  ساده نگاه نکنید، کلمات و جملات این کتاب به درون  آدم  نفوذ می کنه و همونجا موندگار میشه.. 
بخونید و لذت ببرید✨
      

14

ناشران فعال در بهخوان
ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.