بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

روانشناس آدمخوار (سهند)

@Nfsahand

123 دنبال شده

188 دنبال کننده

                      میتونی اینجا یکم بیشتر از من پیدا کنی: 
https://t.me/sahand_house
                    
NF.sahand
NF_sahand
گزارش سالانه بهخوان

یادداشت‌ها

نمایش همه
                • منطق خفته در شیدایی 

• این کتاب که از روی کمیک شاهکاری به همین اسم به نویسندگی آل مورو و تصویرگرایی برایان بولند نوشته شده داستان یک روز بد را روایت می‌کنه و به این سوال پاسخ میده که آیا ما با جنون فقط یک روز بد فاصله داریم؟

• برای منی که کل زندگیم بتمن بخش بزرگی ازش رو تشکیل داده خواندن این کتاب نوستالژی خاصی داشت ، داستان کلاسیک کمیک و حتی انیمیشن حالا در یک کتاب جلوم قرار گرفته اما آیا برای کسی که به این اندازه از دنیای این کتاب آشناییت نداره هم به همین اندازه جذابه ؟ فکر نکنم.

• داستان در اوایل جذاب شروع میشه اما روند خودش رو کم کم از دست میده و در یک سری داستان غیر لازم و اعصاب خرد کن گم میشه که نه آنچنان مربوط به داستانم و نه آنچنان جذابیت داره که شاید دلیل این اتفاق وجود صفحات زیاد و نا لازم کتاب باشه.

• صد صفحه آخر به طور تقریبا کاملی داستان کمیک رو پشتیبانی می‌کنه و حتی حس اضطراب و انزجار رو بهتر از نسخه‌های دیگر این داستان به مخاطب ارائه می‌کنه و این فضاسازی فوق العاده خوب تنها نقطه قوت این اثر نسبت به نسخه‌های دیگرش به حساب میاد.

• ترجمه نشر باژ مثل همیشه در این کتاب هم خوب عمل می‌کنه و حتی با وجود مواردی که سانسور شده نکات رو زیر سیبیلی به خواننده می‌رسونه و نمی‌ذاره آهنگ داستان از دست خارج بشه.

• بخونیم یا نخونیم؟ اگر عاشق دنیای بتمن و دی سی هستید به طور قطع از اشاره‌ها و رفرنس‌های این کتاب لذت خواهید برد اما اگر صرفاً از روی کنجکاوی این سمت اومدید می‌تونید از نسخه کمیک انیمیشن این اثر بیشتر لذت ببرید و بهتون قول میدم هیچ چیز در کتاب رو از دست نمی‌دید.
        
                • چرک نویس‌های بیگانه 

• کتاب داستان فردی به اسم مورسو را روایت می‌کنه که به دنبال پیدا کردن خوشبختی در زندگیه حتی اگه هزینه‌اش کشتن یک فرد معلول باشه.

• اولین چیزی که بعد از خواندن صفحه اول توجهم را به خودش جلب کرد اسم شخصیت اصلی یعنی مورسو بود و این فکر رو در ذهنم ایجاد کرد که نکنه این همون مورسو کتاب بیگانه باشه ، اما خیر اینطور نیست ،آلبر کامو این کتاب را که بعد از مرگش منتشر شده در واقع در سن ۲۵ سالگی وقتی که هنوز خام بوده و تحت تاثیر تفکرات نیچه و داستایوفسکی بوده نوشته و یک جورایی این کتاب چک نویس شاهکارش یعنی بیگانه حساب میشه و این ارتباط اسمیم به همین دلیل است.

• کتاب شروع فوق العاده جذابی داره و نوید یک کتاب فوق العاده رو میده اما بزارید بهتون بگم که اینطور نیست ، داستان کتاب به هم ریخته است شخصیت‌ها بدون هیچ پیش زمینه‌ای به صحنه وارد و خارج می‌شدند و جز شخصیت اصلی دیگر شخصیت‌ها چیز جذابی برای ارائه ندارند اما با همه این نکات نقطه قوت کتاب تصویر سازی فوق العاده‌اش است که بهترین شکل ممکن صحنه‌های کتاب را در ذهن مخاطب زنده می‌کند. 

• برعکس دیگر کتاب‌های کامو که شخصیت در آخر به پوچی می‌رسد در این کتاب مورسو در پوچی زندگی می‌کند و به دنبال خوشبختی است ، آیا موفق می‌شود؟ میزارم خودتون به جواب این سوال برسید. 

• آیا این کتاب را باید خواند؟ به خوبی قابل دیدنه که کامو  ۲۵ ساله در این کتاب به دنبال سبک خودش است و هنوز قلمش به پختگی آثار معروفش نرسیده پس اگر به طور جدی دنبال خوندن از کامو نیستید چیزی از دست نداده اید اما اگر از عاشقان این نویسنده هستید بهترین زمان خواندن این کتاب بعد از شاهکار بیگانه است.
        
                ☕رئالیسم جادویی با طعم قهوه .

• فکر کنید می توانید در زمان سفر کنید اما هر تغییری در گذشته ایجاد کنید در زمان حال تغییری ایجاد نمی شود و باید برای برگشتن به زمان خود قهوه ی تان را پیش از سرد شدن بنوشید...

• نوع روایت و نثر کتاب خیلی خودمانی و گرم نوشته شده است ، هر چند که یاد گرفتن اسم شخصیت ها اوایل کمی سخت است اما باعث نمی شود حتی بخشی کوچک از این فضای گرم را از دست بدهید.

• داستان از چند داستان کوتاه مرتبط به هم و شخصیت هایی دوست داشتنی و قابل لمس تشکیل شده که فضایی بسیار شبیه به کتاب معجزه های خواربارفروشی نامیا است ، هرچند که به خوبی آن کتاب نمیرسد. چرا ؟ بهتون میگم.

• داستان و ایده ای که نویسنده برای داستانش انتخاب کرده بود پتانسیل مثبت و جذابی در دل خود داشت و برای یک رمان بلند ایده ای فوق العاده جذاب بود اما تعداد صفحات کم و کلی حفره های پرنشده رانندگی در دل قصه را در آخر نا امید کننده میکرد.

• هرچقدر که به نکات درونی شخصیت های پرداخته شده بود همان‌قدر به نکات بیرونی شخصیت ها مانند سن یا جنسیت بی توجهی شده بود به گونه ای که چند شخصیت در اوایل تشخیص جنسیتشان برام سخت بود.

• ترجمه نشر مون فوق العاده روان و عالی بود که با حق کپی رایتی که از نویسنده ها خریداری می‌کنند یک نشر ده از ده رو می‌سازند. 

• اگر خواننده سخت گیری نیستید و از خواندن معجزه های خواربار فروشی نامیا لذت بردید خواندن این کتاب خالی از لطف نیست و همانند یک داستان قبل خواب دلنشین اما ناماندگار است.
        
                - سروده ای ناتمام .
• کامو در آخرین کتاب خود که به علت مرگ نتوانست تمامش کند زندگینامه ی خود را به نمایش می‌گذارد ، زندگینامه ای که به گفته خودش قرار بود بهترین کتابش باشد.

• داستان یا بهتر است بگویم نیمی از زندگینامه کامو همواره با موضوع های فرق ، مادر ، خانواده و استعمار عجین شده و اطلاعات جامعه‌ای از این فیلسوف طغیانگر به علاقمندان خود ارائه می‌کند.

• در این کتاب خبری از فلسفه‌های کامو و اعتقاداتش نیست بلکه صرفاً دلیل به وجود آمدن این اعتقادات در دل کتاب عرضه می‌شود که می‌توان نمونه فوق العاده برای یک زندگی‌نامه ی کامل باشد ‌.

• کامو با جزئیاتی که در دل کتاب خود جای داده دیدگاهی کامل و دقیق از وضعیت محل زندگی اش ( الجزایر) که به مدت ۱۵۰ سال تحت استعمار فرانسه بود نشان داده که هرچند در بعضی از مواقع توصیف جزئیات بیش از حد  خسته کننده می‌شد و خواندن کتاب را سخت می‌کرد .

• روند داستان و زمانبندی کتاب گاهی به هم خورده و گیج کننده میشه اما با توجه به این موضوع که این کتاب از یادداشت‌های ناتمام دفتر یادداشت نویسنده که توسط کاترین کامو جدا شده و در خیلی از جاها کلمات ناخوانا بوده‌اند یا حتی نقطه گذاری نشده  بودند قابل چشم پوشی است.

• ترجمه کتاب نسبت به سال انتشارش به خوبی انجام شده اما برای ادبیات این دوره منسوخ شده و برای من جزو آن دسته از کتاب‌ها قرار می‌گیره که احتیاج به دوباره ترجمه شدن داره.

• در طول خواندن این کتاب همواره این غم بر روی وجودیتم سنگینی می‌کرد که اثری ناتمام از نویسنده مورد علاقم در دستم است و برای من همچون یک مراسم خاکسپاری برای عزیزی تازه فوت کرده بود. 

• اگر تا به امروز از کامو کتابی نخوانده‌اید  یا کم خوانده‌اید فعلاً سمت این کتاب نیاید و آن را برای خداحافظی آخر نگه دارید چون این کتاب ناتمام یک شاهکار هنری یا یک اثر خوب نیست بلکه یک سنگ قبر در مراسم خداحافظیست.
        
                • نامه عاشقانه به توماس هریس.

• در یک شهر کوچک طبیعتاً باید همه چی آرام باشد اما نه ، اینطور نیست ، قاتلی معروف به نجواگر دوباره پس از ۲۰ سال شروع به دزدیدن بچه‌ها و کشتنشان کرده اما نکته این است که قاتل تمام این مدت در زندان اسیر بوده.

• در طول خواندن این کتاب الکس نورث ( که اسم واقعیش در واقع استیو مازبی هست) نمی‌تونستم یاد قلم توماس هریس و فیلم Se7en از فینچر نیوفتم که البته بعد از بیشتر دونستن از این نویسنده و شناختن الگوهای زندگیش آنچنان هم دور از انتظار نبود.

• داستان با دو نوع روایت مختلف دنبال می‌شود روایتی اول شخص و روایت‌های سوم شخص که با وجود شخصیت سازی بی‌نظیر حس خوبی را هنگام خوندن در مخاطب برپا می‌کند.
 • جزئیات روانشناختی همچون یک باران در وجود کتاب باریده و با نشون دادن موضوعاتی همچون اعتیاد ، مرگ ، جدایی ، والد بودن و گذر کردن تخم همدلی را در دل خواننده کاشته و کاری می‌کند همچون یک دوست صمیمی به دنبال داستان شخصیت‌ها پیش برید.

• ترجمه کتاب و پانوشت‌ها بسیار خوب بود و خبری از سانسورهای اعصاب خردکن و چرخ کردن گوشت کتاب نبود که همین دلیل محکمی است که مترجمان کتاب( میلاد بابا نژاد و الهه مرادی) کارشان را به خوبی انجام دادند.

• در بخش پایانی کتاب حفره‌ای باقی نموند اما خیلی سریع و جمع و جور به پایان رسید و جوری به نظر می‌رسید که انگار نویسنده فقط به فکر این بوده که هرچه زودتر داستان کتاب رو به پایان برسونه در حالی که پتانسیل بیشتر و بهتری در خود داشته و می‌توانسته بیشتر به شخصیت منفی داستان توجه نشون بده.
        
                • سندروم استکهلم

• یک دزد با یک هفت تیر غیر واقعی یک گروگانگیری را آغاز می‌کنه اما نه این یک دزدی ساده است و نه گروگان‌ها و نه پلیس‌ها.

• اگر کتاب تمام آنچه پسر کوچولوم باید در مورد دنیا بداند را خونده باشید می‌دونید که بکمن تجربه گروگان بودن رو در یک دزدی از بانک داشته و با فضایی که درون کتابش ساخته آنچنان هم ناآشنا نیست.

• ترجمه و جمله بندی کتاب گاهی اوقات گیج کننده و بد میشه که تنها نقدی هست که میتونم به نشر نون داشته باشم

• اگر  یکی از دنبال کننده‌های بکمن باشید بعید می‌دونم از اشارش به کتاب‌های دیگرش در هر کتاب بی‌خبر باشید و رمان مردم مشوش هم از این قاعده مستثنا نیست.

•  اگه بخوام به این کتاب نمره بدم باید به سه بخش تقسیمش کنم

° بخش اول ،  ۳/۵ از ۵ :
نویسنده برای شروع کتاب از ایده ای جذاب استفاده می‌کنه ، مثل یک پدر شروع به گفتن داستان زندگی یک سارق می‌کنه و گاهی به زبان طنز و انتقادی خواننده را مورد قضاوت قرار میده و یک شروع تقریباً جذاب را برای کتابش آغاز می‌کنه.

° بخش دوم ، ۲ از ۵ :
بخش بد داستان دقیقاً از همین جا شروع میشه ، کتابی که یک ایده نوین و جذاب درون قلب خود داشت از پتانسیلش خوب استفاده نمیشه و اتفاقات داستان حوصله سربر و تکراری دنبال میشه و همین اتفاق خوندنش را سخت می‌کنه ، جدول زمانی اتفاقات کتاب بهم ریخته میشه و هیچ اشتیاقی برای ادامه دادن کتاب به وجود نمیاره.

° بخش سوم ، ۴ از ۵ : 
تمام مشکلات بخش قبل کتاب در آخر داستان به عنوان یک نقطه مثبت تغییر ماهیت می‌دهند ، دیالوگ های عمیق و قابل تفکر یک شاهکار پایانی رو شکل می‌دهند که موقع خوندنشون سخت بود که نیام و در بهخوان قرارشون ندم ، این نوشته‌ها و شخصیت‌هایی که حالا دوست داشتنی تر هستند موفق می‌شوند کاملاً پیام نویسنده رو به مخاطب هدیه دهند و چقدر که این پیام زیبا و حیاتیست : تمام ما با نقش‌های ریز و درشتمان در زندگی انسان‌ها آینده آنها را شکل می‌دهیم، خودکشی یا زندگی کردن ، موفقیت یا تسلیم شدن ، پس چرا فقط یکم باهم مهربان‌تر نباشیم ؟
        
                • ارکستر سمفونی هماهنگ

• در قسمت آخر یاغی شن‌ها اعضای انقلاب باید گام آخر را برای آزادی خود انجام دهند ، اما آیا موفق میشوند یا همه آنها زنده  به آخر داستان می‌رسند؟

• مهمترین چیزی که در طی این سه گانه دیده می‌شد روند رو به رشد و پخته‌تر شدن قلم نویسنده کتاب بود که اگر این سه کتاب رو بدون اسم نویسنده منتشر کنیم تشخیص اینکه نویسنده جلد اول و سوم یکسان هستند بسیار دشوار است.

• در طول کتاب آخر شخصیت پردازی این مجموعه فانتزی به اوج خودش رسید و همچون مانند یک ارکستر سمفونی هماهنگ نواخته شد ، شخصیت‌ها و آرمان‌ها و استدلال‌های منطقی برای آرمان‌هایشان مجموعه‌ای از شخصیت‌ها را به وجود آورده بودند که دوست نداشتنشان کار بسیار سختی برای انجام بود.

• همانطور که می‌دونید کتاب در جهانی ترکیبی ، از فرهنگ عربی و غربی تشکیل شده اما با این وجود در کل کتاب اشاره‌ای به هیچ مذهب خاصی نشد و نه خبری بود از تبلیغی مذهبی خاص یا کوباندنش که یکی دیگر از نکته‌های مثبت این کتاب به حساب می آید.

• با وجود تمام نکات مثبت قسمت آخر این مجموعه ، نتونست از کلیشه پایانی داستان‌های فانتزی فرار کنه و مخاطب را با  یک پایان کلیشه‌ای و قابل حدس مواجه می‌کند.

 •اما با تمام تفاسیر خوشحالم از خوندن این مجموعه و دنبال کردن جهان جادویی اش چون با وجود نقص‌هایش ساعت قشنگی را برام رقم زد.
        
                🏜️  ادامه ای از انقلاب در دل صحرا 

• امانی دختری که در قسمت اول به دنبال فرار از زادگاهش بود با مشکلاتی مواجه می شود که حتی در خواب انتظارش را نمی کشید.

• جلد دوم یاغی شن ها مصادف بارز پخته تر شدن قلم یک نویسنده است به شکلی که اگر جلد اول را یک اثر متوسط در نظر بگیریم این جلد به عنوان یک کتاب خوب محاسبه می شود.

• یکی از نقطه ضعف های جلد قبل که در این کتاب پوشش   داده شده بود مواجه شدن با طرف دیگر این داستان یعنی سلطنت بود که روبرو شدن با این بخش بذر تردیدی جدید در دل خواننده می‌کاشت و چالشی لذت بخش ایجاد می کرد هرچند که امیدوارم در جلد بعد بیشتر از حکومت هایی که صرفا زمزمه ای  ازشان می‌شد بشنوم.

• موضوعی که در قسمت قبل به آن اشاره شده بود و دل هر خواننده فانتزی باز را قلقلک داده بود جن ها بودند که در این قسمت توجه بیشتری از قبل بهشان شده بود و هم بخش کنجکاو وجودم رو راضی کرده بود و هم اطلاعاتی از جهان گذشته ی کتاب می‌داد.

• نکته ای دیگر که نباید ازش غافل شد تغییر راوی کتاب در بخش های مختلف به راوی سوم شخص بود که خستگی تک راوی بودن کتاب را از خواننده دور می‌کرد.

• سورپرایز های داستان که تا اواسط کتاب هوش از سرم می پرونده در اواخر کتاب لحن تکراری و حوصله سر بری به خود گرفته بود که جزو نکاتی بود که امیدوارم در جلد آخر نبینم 
        
                - طوفانی از شن در دل کتاب .

- امانی دختری صحرا نشین به دنبال فرار از زادگاه خود است اما نمی داند این فقط بخش کوچکی از داستان بزرگ زندگی او است.

- آخرین باری که سراغ یک مجموعه فانتزی رفتم به سه سال پیش برمی‌گردد اما نکته ای که نگاهم رو مجذوب این کتاب کرد ایده نوین نویسنده از ترکیب جهان عرب  و جهان غرب بود.

- در کتاب اول این مجموعه بیشتر توجه به جهان عرب بود که با حرکتی زیبا فرهنگ جهان غرب را در خود حل کرده بود که همین اتفاق باعث ارتباط گرفتن و حس آشنا پنداری شدید در مخاطب ایرانی کتاب می‌شود.

- سرعت روایت داستان در اوایل خود روندی کند را سپری می کند که برای شروع به مجموعه سه جلدی در این ژانر تقریبا نا امید کنندست.

- با وجود انتخاب یک دختر برای شخصیت اصلی کتاب ، خبری از عقاید افراطی فمنیستی نیست و حتی با منطقی خوب به برابری جنسیتی پرداخته شده و همینطور خبری از کلیشه های عاشقانه و اضافی کتاب های فانتزی نیست.

- دیدگاه انتقادی نویسنده نسبت به اختلافات طبقاتی خاورمیانه به خوبی دیده می شود و بخشی مهم از روند داستان را در خود جای می‌دهد.

- در یک نگاه کلی برای جلد اول یک مجموعه فانتزی با چشم پوشی از روند حوصله سر بر نیمه اول کتاب ، با اثری متوسط رو به بالا مواجه هستیم که در نوشته هایش در جلد های بعدی این مجموعه بیشتر راجبش صحبت خواهم کرد
        
                - کتابی که نمی توان لحظه ای بر روی زمین گذاشت.

- اِیمی دانشجوی پزشکی باید برای دوره رزیدنی¹ خود بیست و چهار ساعت در یک طبقه بخش بیمار های روانی که هیچ راه خروجی ندارد سپری کند اما داستان به اینجا ختم نمی شود...

- اولین چیزی که درون دنیای کتاب من رو جذب کرد و همینطور تبدیل به بخش موردعلاقم در کتاب شد بیماران روانی این بخش و مشکلات روانیشون بود که همچون یک پرونده ی جنایی واقعی به این موضوع خوب پرداخته شده بود که می‌تونه دلیل این جزئیات فوق جذاب مدرک پزشکی آسیب مغزی نویسنده کتاب باشه.

- در طول کتاب تشخیص واقعیت و توهم به خوبی هرچه تمام تر برای خواننده مشکل می شود که این تکنیک هنرمندانه مک فادن به شدت من رو یاد کتاب خاطرات یک آدم کش از کیم یونگ - ها می‌اندازد.

- همون‌طور که در اول اشاره کردم کتاب روندی پر قدرت و سریع را در شروع پیش می‌گیرد و حتی لحظه ای این جذابیت و سرعت را در روند داستان از دست نمی‌دهد و مخاطب را تا لحظه ی آخر میخکوب خود می‌کند.

- پرداختن و شخصیت پردازی افراد درون داستان به طور کامل توسط نویسنده انجام شده که همین باعث میشه تصویر سازی از شخصیت ها همچون آب خوردن برای خواننده راحت بشه.

- پایان بندی کتاب طبق انتظارم فوق العاده عمل می‌کنه و در روند معمایی داستان هیچ حفره ای باقی نمی‌گذاره جز یک مبحث کوچک ( به دلیل لو رفتن داستان اشاره نمی‌کنم) که قابل چشم پوشی است.

- در آخر این کتاب را به طرفداران هر ژانر مخصوصا کسانی که در حالت ریدینگ اسلامپ² به سر می‌برند پیشنهاد می‌کنم و شما را به این سفر هیجان انگیز که ازش پشیمان نخواهید شد دعوت می‌کنم.


¹ : در علوم پزشکی دوره‌ای است عملی و تکمیلی در تحصیلات آموزش عالی که در بسیاری از کشورها پس از اخذ دکترای حرفه‌ای توسط پزشکان گذرانیده می‌شود. به شخصی که این دوره را می‌گذراند رزیدنت گفته می‌شود.
²: به موقعيتی گفته می‌شود كه شما انگيزه‌ی خوندن رو از دست می‌ديد كه می‌تونه كوتاه مدت يا بلند مدت باشه.
        
                راز هایی برای برملا شدن و تفنگی برای کُشتن.

شش فرد ، یک تیرانداز و راز هایی برای برملا شدن داستانی است که این کتاب دنبال می کند.

بعد از مجموعه دختر خوب این نویسنده ، شدیدا مشتاق خوندن اثر تازه اش بودم و باید بگم که تونست به طور خوبی انتظاراتم رو برآورده کنه و نشون بده فروش بالاش در آمازون بی دلیل نبوده.

شخصیت پردازی داستان به خوبی توسط هالی جکسون انجام شده به شکلی که تصویری واضح از هر شخصیت کتاب در ذهن خواننده شکل می گیرد و همین یکی از بزرگترین نقاط قوت این کتاب نیز محسوب می شود.

کتاب هیچ شخصیت اضافه و بی موردی نداره که همین نکته باعث میشه هیچ حفره ای در پایان معما داستان باقی نمونه که یکی از مهم ترین ویژگی های یک کتاب جنایی خوب نیز به حساب میاد.

اگر سرعت نیمه اول کتاب را خوب بنامیم که به علت آشنایی با شخصیت ها و شخصیت سازیست در نیمه دوم این سرعت دیوانه وار می شود که در بعضی از بخش های داستان استرس و تپش قلب را برای مخاطب به ارمغان
 می‌آورد.

پس دعوتتون میکنم به خوندن این کتاب جنایی از ملکه جنایی نویس نسل جدید.


پ.ن: کتاب جدید هالی جکسون نیز به تازگی منتشر شده و امیدوارم بزودی ترجمشو از نشر نون داشته باشیم.
        
                ساده ترین ورژن از موراکامی
اولین کتاب از سه گانه موش موراکامی که اولین کتاب اون نیز هست موضوعی جز تعطیلات تابستانی یک دانشجو ندارد.
موراکامی این کتاب را زمانی که در زبان انگلیسی آنچنان خوب نبود نوشت و در نهایت اون رو به زبان ژاپنی ترجمه کرد که بابت این موضوع میتونیم انتظار داشته باشیم با نثری ساده با جملات کوتاه مواجه بشیم که من رو شدیدا یاد قلم چارلز بوکوفسکی نیز انداخت.
کتاب بسیار ساده و دلنشینه درست همانند انیمه های میازاکی اما به گونه ای نیست که روایت مشخصی را دنبال کند و این باعث میشود در مدتی کوتاه از یاد خواننده برود و جز چند دیالوگ که مخاطب را به تفکر وا میدارد چیز خاصی برای ارائه ندارد.
هرچند که همراهی با موراکامی در این اثر شیرینه اما نمیشه به عنوان یک اثر کاملا خوب نگاهش کرد ، صرفا وجه مثبت این کتاب رویارویی با بی آلایش و بی سانسور ترین ورژن موراکامی است که متاسفانه در ترجمه این کتاب پر از سانسور ها شده و چیزی جز بدن بی جان این نوشته باقی نمانده.
        
                ستیز با پوچی.
کالیگولا پادشاه روم پس از مرگ خواهرش( معشوقه اش) از کاخ خود می‌گریزد و پس از مدتی برمیگردد اما با تفکراتی تازه...
این کتاب که با خوبی هرچه تمام تر عقیده آلبرکامو رو نمایان می کند ( بزودی در یک پست کامل توضیحش خواهم داد) جزو بهترین آثار کامو و حتی جزو بهترین نمایشنامه های تاریخ نیز هست که با مخاطب کاری می‌کند که هر لحظه آرزو کند کاش در آن دوران می‌زیست که بتواند ببینده این تئاتر باشد.
اگر از مرگ کامو و تئوری های مربوط به چگونگی مرگش اطلاع داشته باشید می‌دونید که خیلی از شواهد نشون می دهند کامو به دست حکومت شوروی به علت انتقاد های شدیدش از این حکومت به قتل رسیده.
 روند حکومت پادشاه روم در این کتاب اشاره کاملی به شوروی و حکومت کمونیست اش دارد و آلبرکامو در به تصویر کشیدن این نوع حکومت کاملا موفق عمل کرده.
در این نمایشنامه حتی مردم هم از قلم تیز و انتقادی کامو در امان نیستند چون این مرد فرانسوی به خوبی افکار پلید انسان را از بدن بی جانش بیرون می کشد تا صرفا نشان دهد برای بسیاری از مردم پول از جان مهم تر است مگر اینکه جان خودشان یا عزیزشان در میان باشد.
یکی دیگر از قدرتنمایی های کامو در این اثر قدرت استدلال های او نیز است ، اینکه چگونه کار های حاکمی به ظاهر دیوانه با استدلال های اون رنگ عقل به خود می گیرد و منطقی حتی گاهی درست به نظر می رسند.
به طور حتم خوندن این شاهکار رو به همه پیشنهاد میکنم.
        
                یه شاهکار کوانتومی.
فکر کنید وقتی که هنگام شب در حال برگشت به خانه هستید یک نفر شمارو میدزده و به خونه ی متروکه ای می‌بره و بیهوش می‌کنه ، وقتی که به هوش میاید زندگیتون به طور کامل فرق کرده ، شغلتون ، خانوادتون و حتی کوچیک ترین مراحل زندگیتون.
این کتاب که راجب تاثیر انتخاب ها و جهان های موازی هست جزو کتابایی قرار میگیره که روند فوق العادش رو از اول تا آخر حفظ می‌کنه و حتی ثانیه ای خسته کننده نمیشه.
داستانی که هیچ حفره ای رو پر نشده باقی نمی‌گذاره و به خوبی پیامش رو به خواننده می‌رسونه ، اینکه حتی کوچیک ترین و بی اهمیت ترین چیز ها می‌تونه روند زندگیمون رو به طور کل تغییر بده.
یکی دیگه از نکات مثبت رمان توضیحات کامل و ساده درباره ی کوانتوم و جهان های موازی بود که نه تنها مخاطب رو گیج نمی‌کرد بلکه باعث به وجود آوردن علاقه برای کسب اطلاعات بیشتر در این شاخه می‌شد.
در نهایت فقط می‌تونم بگم خوندن این شاهکار رو از دست ندید و از تک تک کلماتش لذت ببرید.
        

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

لیست‌های کتاب

فرندز؛ دوستان و عاشقانFriends, Lovers, and the Big Terrible ThingFriends, Lovers, and the Big Terrible Thing

به یاد متیو پری...

3 کتاب

خوب نوشتن در این حال سخت و غیرممکنه اما بازم سعیم رو می‌کنم. امروز که با خبر مرگ متیو پری روبرو شدم باور نکردم ، دنبال منابع معتبر گشتم و دیدم دارم ناخودآگاه اشک میریزم ، اشکایی که نمیتونستم کنترلش کنم. برای من متیو پری بیشتر بیشتر از یک بازیگر با استعداد بود ، او همراه با فرندز در سخت ترین روز های زندگیم همراهم بود ‌و در اوج درد باعث قهقهه زدنم می‌شد جوری که حتی با گذشت چند سال از تموم کردن سریال بازم هرچند روز برمیگشتم تا یکی از قسمت هارو نگاه کنم و از دنیای واقعی دور بشم. متیو با وجود بچگی بد ، افسردگی و مبارزه دائمی با اعتیاد باعث خندیدن میلیون ها آدم شد با رقصیدنش ، کنایه ها ، جوک ها ، خندیدن ها ، تیکه کلام معروفش و ... این مرد انقدر خندوندن آدم ها براش مهم بود که در قسمتی از کتابش نوشته بود: ( اگر اون هارو نمی خندوندم حس میکردم دارم میمیرم). کتابش را بخوانید چون این میراث اون برای کمک به دیگران بود. تو باعث کلی لبخند شدی و درست میگفتی ( ما تنها میمیریم). گفتن این ها برام سخته و قلبم رو سنگین کرده اما : تو قوی بودی ، خیلی قوی و الان میتونی بالاخره استراحت کنی. خداحافظ رفیق... پ.ن: بخاطر نداشتن قابلیت پست گذاشتن مجبور شدم این نوشته رو به عنوان یه لیست منتشر کنم.

شهر خرسما در برابر شما: رمانبرندگان

تریلوژی بیرتاون (شهر خرس)

3 کتاب

وقتی اسم فردریک بکمن را می شنویم ، مطمئنیم که با اثری پر از احساسات و روابط انسانی مواجه ایم ، آثاری که تا مدت ها در ذهنمان ماندگار خواهد بود و ازش نقل قول خواهیم کرد . احتمالا بارها شده که حس کنید یک سریال شما رو وابسته تر به خودش کند تا فیلمی تک قسمتی ، یکی از دلایل این اتفاق رشد کردن ما همزمان با رشد شخصیت اون سریال در طی زمان چند فصله است و نیز در دنیای جادویی آنها بیشتر از یه فیلم باقی میمونیم و هر لحظه دل کندن سخت و سخت تر می شود. تریلوژی شهر خرس نمونه بارز یک سریال شاهکار است که دل کندن ازش نه سخت بلکه غیرممکنه ، تنها تفاوتش نسبت به سریال این است که خود شما کارگردان و مسئول انتخاب بازیگر ها در ذهنتون هستید. در این کتاب خبری از اژدها یا ابرقهرمان و ویلین( ضد ابرقهرمان ) نیست بلکه پر است از آدم های خاکستری که برای کار ها و عکس العمل های خود دلایل قانع کننده ای دارند ؛ ویژگی و نقطه قوت اصلی این کتاب دقیقا همین است اینکه دقیقا شبیه به دنیا امروزیست و امکان ندارد که در این کتاب شخصیتی نزدیک به شخصیت خودتون پیدا نکنید. هرچند همون‌طور که اشاره کردم این سه گانه تماماً از دنیای امروزی الهام گرفته شده اما در آخر کاری با دلتان میکند که جای نامه هاگوارتز به دنبال بلیت اتوبوس به سمت بیرتاون( شهر خرس) باشید. در این سفر پر از اشک و خنده ، درد و شادی ، مرگ و تولد و هرچیزی که از یک کتاب انتظار دارید رو می یابید و در نهایت خانواده ای پیدا میکنید که همیشه در قلب و مغزتان باقی خواهند ماند به گونه ای که هنگام مشکلات یا هر تصمیم کوچک و بزرگی در زندگی از خودتان خواهید پرسید اگر پیتر ، بنجی یا تیمو (شخصیت های کتاب) بودند چه کار میکردند؟ پ.ن: به شکل رسمی اعلام نشده توسط فردریک بکمن اما احتمال داره پیش درآمدی از کتاب در آینده نوشته بشه و به گونه ای ادامه غیر مستقیم این تریلوژی باشه. در زیر ترتیب کتاب هارو مشاهده می کنید :

فعالیت‌ها

• منطق خفته در شیدایی 

• این کتاب که از روی کمیک شاهکاری به همین اسم به نویسندگی آل مورو و تصویرگرایی برایان بولند نوشته شده داستان یک روز بد را روایت می‌کنه و به این سوال پاسخ میده که آیا ما با جنون فقط یک روز بد فاصله داریم؟

• برای منی که کل زندگیم بتمن بخش بزرگی ازش رو تشکیل داده خواندن این کتاب نوستالژی خاصی داشت ، داستان کلاسیک کمیک و حتی انیمیشن حالا در یک کتاب جلوم قرار گرفته اما آیا برای کسی که به این اندازه از دنیای این کتاب آشناییت نداره هم به همین اندازه جذابه ؟ فکر نکنم.

• داستان در اوایل جذاب شروع میشه اما روند خودش رو کم کم از دست میده و در یک سری داستان غیر لازم و اعصاب خرد کن گم میشه که نه آنچنان مربوط به داستانم و نه آنچنان جذابیت داره که شاید دلیل این اتفاق وجود صفحات زیاد و نا لازم کتاب باشه.

• صد صفحه آخر به طور تقریبا کاملی داستان کمیک رو پشتیبانی می‌کنه و حتی حس اضطراب و انزجار رو بهتر از نسخه‌های دیگر این داستان به مخاطب ارائه می‌کنه و این فضاسازی فوق العاده خوب تنها نقطه قوت این اثر نسبت به نسخه‌های دیگرش به حساب میاد.

• ترجمه نشر باژ مثل همیشه در این کتاب هم خوب عمل می‌کنه و حتی با وجود مواردی که سانسور شده نکات رو زیر سیبیلی به خواننده می‌رسونه و نمی‌ذاره آهنگ داستان از دست خارج بشه.

• بخونیم یا نخونیم؟ اگر عاشق دنیای بتمن و دی سی هستید به طور قطع از اشاره‌ها و رفرنس‌های این کتاب لذت خواهید برد اما اگر صرفاً از روی کنجکاوی این سمت اومدید می‌تونید از نسخه کمیک انیمیشن این اثر بیشتر لذت ببرید و بهتون قول میدم هیچ چیز در کتاب رو از دست نمی‌دید.
            • منطق خفته در شیدایی 

• این کتاب که از روی کمیک شاهکاری به همین اسم به نویسندگی آل مورو و تصویرگرایی برایان بولند نوشته شده داستان یک روز بد را روایت می‌کنه و به این سوال پاسخ میده که آیا ما با جنون فقط یک روز بد فاصله داریم؟

• برای منی که کل زندگیم بتمن بخش بزرگی ازش رو تشکیل داده خواندن این کتاب نوستالژی خاصی داشت ، داستان کلاسیک کمیک و حتی انیمیشن حالا در یک کتاب جلوم قرار گرفته اما آیا برای کسی که به این اندازه از دنیای این کتاب آشناییت نداره هم به همین اندازه جذابه ؟ فکر نکنم.

• داستان در اوایل جذاب شروع میشه اما روند خودش رو کم کم از دست میده و در یک سری داستان غیر لازم و اعصاب خرد کن گم میشه که نه آنچنان مربوط به داستانم و نه آنچنان جذابیت داره که شاید دلیل این اتفاق وجود صفحات زیاد و نا لازم کتاب باشه.

• صد صفحه آخر به طور تقریبا کاملی داستان کمیک رو پشتیبانی می‌کنه و حتی حس اضطراب و انزجار رو بهتر از نسخه‌های دیگر این داستان به مخاطب ارائه می‌کنه و این فضاسازی فوق العاده خوب تنها نقطه قوت این اثر نسبت به نسخه‌های دیگرش به حساب میاد.

• ترجمه نشر باژ مثل همیشه در این کتاب هم خوب عمل می‌کنه و حتی با وجود مواردی که سانسور شده نکات رو زیر سیبیلی به خواننده می‌رسونه و نمی‌ذاره آهنگ داستان از دست خارج بشه.

• بخونیم یا نخونیم؟ اگر عاشق دنیای بتمن و دی سی هستید به طور قطع از اشاره‌ها و رفرنس‌های این کتاب لذت خواهید برد اما اگر صرفاً از روی کنجکاوی این سمت اومدید می‌تونید از نسخه کمیک انیمیشن این اثر بیشتر لذت ببرید و بهتون قول میدم هیچ چیز در کتاب رو از دست نمی‌دید.
          
• چرک نویس‌های بیگانه 

• کتاب داستان فردی به اسم مورسو را روایت می‌کنه که به دنبال پیدا کردن خوشبختی در زندگیه حتی اگه هزینه‌اش کشتن یک فرد معلول باشه.

• اولین چیزی که بعد از خواندن صفحه اول توجهم را به خودش جلب کرد اسم شخصیت اصلی یعنی مورسو بود و این فکر رو در ذهنم ایجاد کرد که نکنه این همون مورسو کتاب بیگانه باشه ، اما خیر اینطور نیست ،آلبر کامو این کتاب را که بعد از مرگش منتشر شده در واقع در سن ۲۵ سالگی وقتی که هنوز خام بوده و تحت تاثیر تفکرات نیچه و داستایوفسکی بوده نوشته و یک جورایی این کتاب چک نویس شاهکارش یعنی بیگانه حساب میشه و این ارتباط اسمیم به همین دلیل است.

• کتاب شروع فوق العاده جذابی داره و نوید یک کتاب فوق العاده رو میده اما بزارید بهتون بگم که اینطور نیست ، داستان کتاب به هم ریخته است شخصیت‌ها بدون هیچ پیش زمینه‌ای به صحنه وارد و خارج می‌شدند و جز شخصیت اصلی دیگر شخصیت‌ها چیز جذابی برای ارائه ندارند اما با همه این نکات نقطه قوت کتاب تصویر سازی فوق العاده‌اش است که بهترین شکل ممکن صحنه‌های کتاب را در ذهن مخاطب زنده می‌کند. 

• برعکس دیگر کتاب‌های کامو که شخصیت در آخر به پوچی می‌رسد در این کتاب مورسو در پوچی زندگی می‌کند و به دنبال خوشبختی است ، آیا موفق می‌شود؟ میزارم خودتون به جواب این سوال برسید. 

• آیا این کتاب را باید خواند؟ به خوبی قابل دیدنه که کامو  ۲۵ ساله در این کتاب به دنبال سبک خودش است و هنوز قلمش به پختگی آثار معروفش نرسیده پس اگر به طور جدی دنبال خوندن از کامو نیستید چیزی از دست نداده اید اما اگر از عاشقان این نویسنده هستید بهترین زمان خواندن این کتاب بعد از شاهکار بیگانه است.
            • چرک نویس‌های بیگانه 

• کتاب داستان فردی به اسم مورسو را روایت می‌کنه که به دنبال پیدا کردن خوشبختی در زندگیه حتی اگه هزینه‌اش کشتن یک فرد معلول باشه.

• اولین چیزی که بعد از خواندن صفحه اول توجهم را به خودش جلب کرد اسم شخصیت اصلی یعنی مورسو بود و این فکر رو در ذهنم ایجاد کرد که نکنه این همون مورسو کتاب بیگانه باشه ، اما خیر اینطور نیست ،آلبر کامو این کتاب را که بعد از مرگش منتشر شده در واقع در سن ۲۵ سالگی وقتی که هنوز خام بوده و تحت تاثیر تفکرات نیچه و داستایوفسکی بوده نوشته و یک جورایی این کتاب چک نویس شاهکارش یعنی بیگانه حساب میشه و این ارتباط اسمیم به همین دلیل است.

• کتاب شروع فوق العاده جذابی داره و نوید یک کتاب فوق العاده رو میده اما بزارید بهتون بگم که اینطور نیست ، داستان کتاب به هم ریخته است شخصیت‌ها بدون هیچ پیش زمینه‌ای به صحنه وارد و خارج می‌شدند و جز شخصیت اصلی دیگر شخصیت‌ها چیز جذابی برای ارائه ندارند اما با همه این نکات نقطه قوت کتاب تصویر سازی فوق العاده‌اش است که بهترین شکل ممکن صحنه‌های کتاب را در ذهن مخاطب زنده می‌کند. 

• برعکس دیگر کتاب‌های کامو که شخصیت در آخر به پوچی می‌رسد در این کتاب مورسو در پوچی زندگی می‌کند و به دنبال خوشبختی است ، آیا موفق می‌شود؟ میزارم خودتون به جواب این سوال برسید. 

• آیا این کتاب را باید خواند؟ به خوبی قابل دیدنه که کامو  ۲۵ ساله در این کتاب به دنبال سبک خودش است و هنوز قلمش به پختگی آثار معروفش نرسیده پس اگر به طور جدی دنبال خوندن از کامو نیستید چیزی از دست نداده اید اما اگر از عاشقان این نویسنده هستید بهترین زمان خواندن این کتاب بعد از شاهکار بیگانه است.
          
            برای هانسن کریستین اندرسن که برای اولین بار مرا با پریان آشنا کرد و عاشقان سرزمین های جادویی.
همون طور که می دونید این مجموعه حسابی ترند شده، از فضای بوکستاگرام و بوک تاک گرفته تا فن آرت های جالب و جذاب توی پینترست که ممکنه هرکسی رو وسوسه و کنجکاو کنه تا با وجود قیمت بالای مجموعه بخردش و بخونه.( خوشبختانه این مجموعه رو دوستم داشت و من رایگان ازش قرض گرفتم تا بخونم.😆) حالا بریم ببینمم آیا اون قدر ها هم میگن قشنگه یا نه؟
ببینید ابتدای کتاب برای من دو اتفاق شوکه کننده افتاد.۱. اتفاقی که در بستر اون ادامه ی داستان شکل می گیره.۲. اینکه داستان به جای دنیای پریان تو دنیای انسان ها اتفاق می افته( من قبل از خوندن کتاب فکر می کردم  پادشاه پریان تو یه دنیای کاملا غیرواقعی و فانتزی اتفاق می افته ولی اینجوری نبود بر طبق گفته های کتاب، دنیای پریان در همین دنیای خودمون هست فقط مثلا چون ما چشم بصیرت نداریم یا اونا با جادو خودشون رو مخفی کردن نمی تونیم ببینیمشون. و پری ها در دنیای ما هم هستن و یه جورایی میرن و میان.)
بعد از ابتدای کتاب داستان روند آرومی رو پیش می گیره و تمرکز اصلی اون حول محور دنیاپردازی و شخصیت پردازی جود( شخصیت اصلی) شکل می گیره. دنیاپردازی کتاب ساده است و ساده هم نوشته شده(انگار نویسنده پرت تون می‌کنه توی کتاب های هانسن کریستین اندرسن که توی بچگی می خوندیم و تنها تفاوتی که ایجاد کرده بود این بود که پری ها در این داستان ظالم، حقه باز ، نژاد پرست و یه مشت عوضین).اینکه در این جلد شخصیت های فرعی نقش کمتری داشتن و فقط شخصیت اصلی نقش محوری داشت کمی اذیتم کرد. مورد دیگه ای که اذیتم کرد نقش فرعی کاردن (شخصیت اصلی مرد) در جلد اول بود و شخصیت پردازیش واقعا جای کار بیشتری داشت.(ببینید کاردن در جلد اول شروره اما نقش پررنگی نداره و حس شرور بودن این کاراکتر به من القا نمی شد.) تنها چیزی که من از شخصیت پردازی دوست داشتم و واسم جالب بود رابطه بین مدوک(ناپدری جود) و جود بود. کتاب رو که خوندین متوجه میشین من اگه بخوام بازش کنم اسپویل میشه.
مورد بعدی اینه که یه سری از اتفاقات داستان جای کار بیشتری داشتند. برای مثال:« عمده چالش جود در ابتدای کتاب اینه که کاردن نمی‌خواد اون در مسابقه ای که برای شوالیه شدن برگزار میشه شرکت کنه. برای همین دائما اون رو به هر نحوی که بتونه اذیت می‌کنه و آزار میده. من به شخصه منتظر این مسابقه ی مهم بودم و وقتی به اون قسمت رسید چی شد ؟ هیچی نویسنده تو یه صفحه جمعش کرد:(((( و در عوض یه سری دیگه از اتفاقات بی اهمیت رو کش داد و کش داد.
قسمت جالب کتاب برای من از هشتاد، نود صفحه انتهایی شروع می شد جایی که به نظرم داستان واقعی از اونجاست. خود من نتونستم بخش انتهای کتاب رو زمین بذارم و یه نفس خوندمش و در نهایت هم در جایی تموم شد که بلافاصله بعد از اون جلد دو رو شروع کردم.
یه نکته هم در مورد رومنس بگم. جلد اول رومنس چندانی نداشت. فقط یه رابطه ی احمقانه بین جود و یه یاروی دیگه ای که اسمشو نمیارم اسپویل نشه شکل گرفت که اونم نویسنده خیلی سرسری و سهل الشُلَکی😅 بهش پرداخته بود.
در کل به نظرم جلد اول این مجموعه یه کتاب متوسط کمی رو به پایینه که ممکنه با همه ی عیب و ایراد هایی که داره دوستش داشته باشین و ازش لذت ببرین( مثل همه ی کسانی که خوندن و دوستش داشتن.)
اما اگه سخت گیر هستید و توقع بهترین ها رو دارید و دنبال یه فانتزی والا می گردید رک بگم این کتاب برای شما نیست🥺✨( به جاش می تونید برید جنگ تریاک بخونید😄.)
ببخشید زیاده گویی کردم.( به خاطر ترند بودن این مجموعه و بالا بودن قیمتش، گفتم هر چی به نظرم می رسه رو بگم که اگه کسی خواست بخره با دید باز بخره. یه عالمه پول نده بعد بخونه ببینه که اون چیزی که میخواست نبود.)
پ.ن: هر سوال دیگه ای راجبش داشتین تو کامنت ازم بپرسین خوشحال میشم کمکتون کنم.