نمی‌دونم ولی به دلم افتاد شروع کنم به خوندنش
نه از اون خوندن های مداوم ها نه
این روزا چشمه ی مطالعه ام خشک شده
از اون مدل خوندن هایی که ورق میزنی هرجا چشمتو گرفت 
بشینی بخونی
از نشر اطراف هم جز قشنگ نویسی انتظاری ندارم
روایت پنجم رو گوشه هایی شو تو کانال ایتام گذاشتم و چقدر مورد استقبال قرار گرفت 
همین دیگه 
از سری کتاب های از روضه های که زندگی میکنیم 
++++؛
      

        خیلی دوست داشتنی و بوسیدنی 🫠🫠قلبم رقیق شد
      

        اینکه این بار ما از پدر مادرانمان بنویسیم در میان انبوه کتاب های تربیت فرزند و چگونه فرزندی فلان بهمان داشته  باشیم ابتکار خوبی بود که نشر مهرستان روایت نویسی آن را انجام داده
متن ها را نه میگویم قوی و نه ضعیف اما دلچسب 
پیشنهاد میکنم اگر به روایت های آسان خوان علاقمندید در ایام نمایشگاه سری به کتاب های روایت گونه ی مهرستان بزنید 
      

        هنر خادم همین بس که دست اربابش را رها نکند !
«تکه های کتاب رو بعد مراسمات برای خادم ها بخوانید
خیلی زیبا و مختصر حال خوب را انتقال می‌دهد »
      

        امروز شروع کردم کتاب قیدار رو با این تفاوت که برای اولین بار کتاب صوتی دارم گوش میدم
از cast box
کانال یار مهربان 
بنظرم خوانش و ادای کتاب و موسیقی سنتی زیر صدای کتاب بشدت پسند و دلچسبه
چقدر تجربه اول رو دوست داشتم
تازه شیش قسمت رو بی وقفه گوش دادم
و کتاب در چهل و سه قسمت در کانال شون بارگذاری شده 


دلیل خوانش کتاب پیشنهاد ی دوست خوب :)
      

        چرا این کتاب خوندم 
چون دلم برای  روزای ۱۶سالگیم تنگ شده بود 
      

        من هم مثل اکثر جوانان کتاب های پیش از ازدواج را مفید تر از هر کتابی برای ازدواج تلقی میکردم 
ولی این کتاب با تموم کم و کاستی هایش 
درس هایی داشت برای اونایی که میخوان ازدواج کنند
وسط مراحل شیرین عقد و عروسی اند
گیر کرده اند در روزمرگی های وحشی بعد از ازدواج 
یا درگیر وکیل و دادگاه اند 
خووندن کتاب رو توصیه میکنم 
جز بهترین کتاب های نشر مهرستان 
      

        پیشنهاد خوانش 
روان و قابل فهم بودن 
ساده و راحت نویسی
بعلاوه ی راهنمای اختلالات آخر کتاب 

      

        اولین برخورد من با داستان های یالوم بود و جز جذاب ترین تجربیات من محسوب می‌شد، تلفیق داستان و روانکاوی و جادوی قلم یالوم
مخصوصا داستان طلسم گربه مجار جز عالی ترین داستان های کتاب بود
      

        توصیه میکنم این کتاب را در این دنیای پر سرعت جرعه جرعه بخوانید 
      

        موی زن ها را فر می زدند که دل یار از توی زلف سُر نخورد پس چرا دل هیچکس تو ی این زلف پر چین و شکن زندانی نمی شد؟روزگار عوض شده بود ؟ مو باید بی چین و شکن می بود ؟باید مو هایم را می چیدم. حلقه حلقه قیچی می کردم و یک دسته موی پر چین و شکن را برایش می فرستادم .هرکجای دنیا که بود ....
      

        ساعت ۵:۴۱دقیقه صبح تصمیم گرفتم 
چند روایت از این کتاب رو بخونم
جلد یکمش تو روزایی که بهش نیاز داشتم کمکم کرد
جلد دومش هم شاید همین اثر رو داشته باشه
نوشته از یک ناخوانده ی کتاب 
      

        موضوع بشدت جالب و جدیدی داشت خیلی خیلی خوندنشو پیشنهاد میدم درباره ی راندشگان عراقی در زمان صدام به ایران و داستان زنی جوان به اسم حکیمه است 
نثر روان و بیان جذاب داستان آدم رو خسته نمی‌کرد 
-پ نویس از ویژگی های خوب کتاب اینکه نویسنده همشهری ماست و اهوازی و میتونیم باهاش بحث و گفتگو کنیم🤌🏻😁-

«قیمت مناسب کتاب هم از ویژگی های اونه »
      

        تصویر سازی ،نوع ترویج کتابخوانی خرگوشی برای دوستاش و فرهنگ  عضو کتابخانه بودن رو قشنگ نشون داد 
جز کتاب های حلقه ی کودکی که میخوام کار کنم قطعا میزارمش
      

        اندازه ی آداب کتابخواری باهاش ارتباط نگرفتم شاید چون اون کتاب ی فرد ایرانیِ و باگفتار عامیانه تر و قابل لمس تر بود
ولی این دلیل نمیشه که این کتاب و دوست نداشته باشم
یکسری مطالبی داشت که اون کتاب نداشت 
و ازش یاد گرفتم 


-هدف بعدی  خواندن همچین کتاب هایی برای من
خانه ی کتاب باز های نشر مهرستان 
و دو کتاب خانم چهرقانی