شبکه اجتماعی کتاب‌دوستان

بهخوان فضایی برای کتابخوان‌هاست تا همدیگر را پیدا کنند و دربارۀ کتاب‌ها حرف بزنند.

بهخوان
یادداشت‌های پیشنهادی
زهراخزاعی

زهراخزاعی

2 ساعت پیش

        یادداشت پابرهنه ها اثر زاهاریا استانکو
یکی از آثار کلاسیک اروپای شرقی 
و دلیل خواندن من سفارش رهبری در مورد خواندن این کتاب بود تا از خلال آن با اروپای قرن نوزده آشنا شویم.  با زندگی مردم کوچه و بازار و به خصوص روستاییان.
کتاب مربوط به قبل از جنگ های جهانی است. 
به زندگی روزمره مردم و دهقانان و رعیت های روستایی در رومانی میپردازد،  و حقایقی از زندگی اروپای شرقی در قرن گذشته که انسان انگشت حیرت به دهان میماند... 
از بیگاری مدام و بردگی مدام مردم و رعیت.. تا جاییکه حتی هنگام بیگاری در تاکستانهای اربابی به دهانشان از کوچک و بزرگ پوزه بند فلزی میزدند که مبادا یک حبه انگور در دهان بگذارند. 
از زمستانهایی که نیم بیشتر بچه های روستا را میبلعد. و تازه این وضع کارگران و رعیت هایی است که خودشان اهل رومانی هستند و برده های کشورهای دیگر نیستند. 
  خط داستان به خصوص در نیمه اول کتاب خیلی پرش دار و باید حواس جمع بخوانی تا خط سیر را گم نکنی و از نیمه کتاب تا آخر خیلی روانتر پیش میرود.  

این کتاب یک ادامه ای هم دارد به نام کتاب بازی با مرگ به قلم همین آقای استانکو که اگر دوست داشتید ادامه زندگی شخصیت اصلی داستان را  پیگیری کنید آنجاست. 
   


      

7

نعیمه خانی

نعیمه خانی

4 ساعت پیش

        چرا اسم کتاب عزاداران بیل هست؟ (جلوتر جواب می دم)
بیاین یکم عمیق بشیم ببینیم تو بیل چه ها گذشته!
این کتاب داستان آدمایی رو میگه که توان عبور از رنجو ندارن و چون نمی‌تونن پردازشش کنن و ازش عبور کنن، مدام تکرارش می‌کنن. جایی که نه سوگواری می‌کنن، نه فراموش؛ فقط تکرار!
تو این کتاب شخصیت ها نمی‌تونن بین خودشون و حیوانات، اشیاء و حتی مرگ تفکیکی قائل بشن. تجربه هاشون خام و دست نخورده می‌مونه رو دستشون.
یه نظریه‌ای درباره زبان و روان داریم که میگه توی مرحله پیش کلامی (که هنوز زبان یاد گرفته نشده) فرد چیزی رو حس میکنه اما نمی‌فهمه پس باهاش یکی میشه. مثلا تو داستان گاو مش حسن، او نمی‌تونه فقدان رو بفهمه پس خودش رو با اون یکی می‌کنه. اما وقتی وارد مرحله کلامی بشه، می‌تونه اونو درک‌ کنه و بپذیره و بعدم ازش عبور کنه.
انگار روان بیل هنوز به کلام‌ نرسیده. پس تکرار و تکرار و تکرار ...

اهالی بیل مرگ، عزا، بیماری، جنون و ترس را در زندگی روزمره‌شون بازتولید می‌کنن، حتی زمانی که واقعه‌ای برای سوگواری در میان نیست. در واقع، مرگ به‌عنوان رخداد، جای خودش رو به «مرگ به‌مثابه وضعیت» داده است؛ مرگی که به تجربه‌ی دائمی روان جمعی اون ها تبدیل شده. (جواب سوال ابتدای متن)

.......

داستان ۵ و ۶ داستان های مورد علاقم بود و داستان آخر خیلی خیلی منو رنجوند.

پ.ن: پسر مشدی صفر، خیییییلی رو مخم بود و اینجوری بودم که بزنید تو دهنش، مردک بی عقلِ جانی.

کنجکاوم کتابای بیشتری از این نویسنده بخونم.
      

13

ریحانه خرّم

ریحانه خرّم

4 ساعت پیش

        باورم نمی‌شد همینگوی بخواهد کتابش را اینگونه تمام کند و این بهت و شوک را در مخاطب به جا بگذارد.
 وداع با اسحله ارنست همینگوی را بسیار روان، لطیف و تمیز یافتم. راستش اولش از اینکه رمان جنگی می‌خوانم ناراحت بودم ولی همینگوی با استادی تمام هنرش را به رخ کشیده بود که چگونه می‌شود از جنگ گفت ولی روی تعداد توپ و تانک‌ها و گلوله‌ها تاکید نکرد. 
 شخصیت داستان خودش رفتن به جنگ را انتخاب کرده بود ولی خداحافظی‌اش با جنگ انتخاب خودش نبود. تا پایان آخرین کلمه نگران این بودم که این خداحافظی برایش گران‌تر از این حرف‌ها تمام شود. 
 در این کتاب همینگوی زیاده‌گویی نمی‌کند. خیلی کوتاه و موجز حرفش را می‌زند و می‌گذرد و اجازه می‌دهد خودت از احساسات پشت جمله‌ها و کلمه‌ها با خبر شوی. 

 کتاب تلخ تمام شد ولی فکر می‌کنم قصد همینگوی هم همین بود. می‌خواست تلخی اتفاق‌ها را حس کنی و تو را با همان حال بد رها کند و بگوید جنگ چیز خوبی نیست و همه چیز در زندگی هم تحت کنترل ما نیست. 
 کتاب را دوست داشتم و خواندن وداع با اسحله را به هر کسی که می‌خواهد یک اثر فاخر بخواند و از داستان‌گویی همینگوی لذت ببرد پیشنهاد می‌کنم.
      

1

زهرا توکلی

زهرا توکلی

4 ساعت پیش

        داستانی قدیمی که برایش آهنگ‌ها و اپراها ساخته شده و به نظرم برای غربیان یک ‌جور نوستالژی دارد. قطعا مثل هر داستان قدیمی نسخه‌های مختلفی دارد و  ویژگی خاص این نسخه، تصویرگری زنده و پر از جزئيات و کاملا منطبق بر داستان است. 
جان گرفتن اسباب‌بازی‌ها و وارد شدن  صاحب اسباب‌بازی به  دنیای آن‌ها و  تاثیرگذاری در آن دنیا همه در تخیلات کودکی هفت ساله  کاملا قابل باور است و خیلی‌جاها بار طنز زیادی  همراه دارد.  در عین حال چون داستان خیلی قدیمی است مظاهر مردسالاری در داستان دیده می‌شود. مثلا شاه هوس خوردن سوسیس می‌کند و ضیافتی برپا می‌کند و ملکه با دست خود سوسیس درست می‌کند اما هنگام درست کردن سوسیس ملکه موش‌ها به سراغش می‌آيد و تقاضا می‌کند از چربی جزغاله به او و خانواده‌اش‌ هم بدهد. ملکه اینقدر در این بذل و بخشش زیاده‌روی می‌کند که چربی برای سوسیس‌‌هایش کم می‌آيد. شاه سر میز شام از ناراحتی از هوش می‌رود و وقتی به هوش می‌آيد با زحمت می‌گوید:"آه چربی بسیار کم" و ملکه از این که خاطر ملوکانه شاه به این دلیل مکدر شده از حال می‌رود😂 و بماند که سوسیس هم از بهترین خوک‌های خودداری سلطنتی درست شده و خب در فرهنگ ما خیلی امر قریب به ذهنی نیست .
به نظرم خواندن این کتاب را به کودکان بالای ده سال می‌توان پیشنهاد داد و بعد از آن درباره فرهنگ و تغییرات آن در طول زمان   و تفاوت‌ها و شباهت‌های فرهنگی گفتگو کرد.  
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

نجمه حسنیه

نجمه حسنیه

8 ساعت پیش

        سلول شماره ۱۷ را همان روزهای اول نمایشگاه خریدم و دو روزه خواندم. کتاب خوش‌خوان، روان و جذاب نوشته شده بود.

داستان درباره دختری به نام سدنا است که سال‌ها پیش توسط نیروهای شیطانی به همراه ۳ نوزاد دیگر، از زمین دزدیده شده است و به فضا آمده است. سدنا که حالا در سن نوجوانی است، به دنبال پیدا کردن پاسخ سوال‌هایش، به زمین علاقه‌مند شده و می‌خواهد هرطور شده به زمین برگردد. اما در این مسیر دچار مشکلاتی می‌شود و با حوادث متنوعی دست و پنجه نرم می‌کند.

اولین نکته قابل توجه‌، که کتاب را برای مخاطب نوجوان جذاب می‌کند، شخصیت‌پردازی درجه یک شخصیت اصلی، یعنی سدنا است. او لحن نوجوانانه‌ای دارد، مدل یک نوجوان فکر می‌کند، احساساتش مشابه یک نوجوان است و درست مثل یک نوجوان سردرگم است. داشتن سوال، و تلاش برای پیدا کردن جواب، شخصیت سدنا را بیشتر شبیه یک نوجوان کرده است. سدنا مثل همه نوجوا‌ن‌ها دنبال ساختن هویت خودش است و برای همین می‌خواهد به زمین یعنی زادگاهش برگردد. این شخصیت‌پردازی خوب، نشان از شناخت دقیق و کامل نویسنده از نوجوان امروزی دارد.

اگرچه حوادث داستان می‌توانست بیشتر از این‌ها باشد، اما حادثه‌های مطرح شده در کتاب، به خوبی پرداخته شده‌اند و درون مایه اصلی داستان یعنی نقش منجی به خوبی در خلال این حوادث نشان داده شده است.

اینجاست که نقطه درخشان کتاب خودش را نشان می‌دهد؛ تبیین مفهوم منجی برای مخاطب نوجوان امروزی با یک سوژه به روز و در یک ژانر پرطرفدار. این رویکرد نو به مفهوم منجی و پرداخت غیرمستقیم به آن، در بازار کتاب‌های مذهبی کم‌نظیر است.

من معتقدم، در کنار برخی اشکالات جزئی، نتیجه کار، یک اثر خوب و تکنیکی شده است که با خیال راحت می‌توان آن را به نوجوان ۱۲ تا ۱۶ ساله پیشنهاد کرد.

      

3

ساخت کتابخانۀ مجازی

ساخت کتابخانۀ مجازی

لیست کتاب‌های متنوع

لیست کتاب‌های متنوع

ثبت تاریخچۀ مطالعه

ثبت تاریخچۀ مطالعه

امتیاز دادن به کتاب‌ها

امتیاز دادن به کتاب‌ها

باشگاه کتابخوانی

باشگاه کتابخوانی

بهخوان؛برای نویسندگان

با در دست گرفتن صفحۀ خود می‌توانید بلافاصله از یادداشت‌هایی که روی کتاب‌هایتان نوشته می‌شود، مطلع شوید و با خوانندگان ارتباط برقرار کنید.

مشاهدۀ بیشتر

بهخوان؛برای ناشران

با در دست گرفتن صفحۀ نشرتان، کتاب‌های در آستانۀ انتشار خود را پیش چشم خوانندگان قرار دهید و اطلاعات کتاب‌های خود را ویرایش کنید.

مشاهدۀ بیشتر

چرا بهخوان؟

کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
کتاب بعدیتان را
       پیدا کنید.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
بدانید دوستانتان
      چه می‌خوانند.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.
کتابخانۀ خود
       را بسازید.