معرفی کتاب سلول شماره 17 اثر فاطمه سادات موسوی کتابعمومیداستانایران سلول شماره 17 فاطمه سادات موسوی و 1 نفر دیگر 4.1 5 نفر | 4 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 5 خواهم خواند 4 ناشر محیی شابک 9786225506152 تعداد صفحات 154 تاریخ انتشار 1403/11/15 توضیحات کتاب سلول شماره 17، نویسنده فاطمه سادات موسوی. یادداشتها محبوبترین جدیدترین زهرا عباد 1404/3/6 #یادداشت_کتاب #سلول_شماره۱۷ سلول شماره ۱۷ درباره دختر نوجوانی است که به همراه ۳ نوزاد دیگر، سالها قبل توسط مردی از پیروان شیطان دزدیده شدهاند و تمام این سالها را در سفینهای نزدیک یکی از سیارکهای دور از خورشید زندگی میکنند. این دختر حالا که به نوجوانی رسیده پر از سوال شده و وقتی به دنبال جواب سوالاتش رفته به این نتیجه رسیده که باید به زمین برگردد. داستان کلا درباره تلاش او برای بازگشت به زمین است. کتاب مفهوم منجی را به شکلی ملموس و محسوس درآورده که مخاطب آن را در انتهای داستان متوجه خواهد شد. داستان در قسمتهای زیادی به بحثهای نجومی پرداخته و از این نظر احتمالا برای نوجوانان علاقهمند به این مباحث، جذابیت بیشتری ایجاد میکند. اما کتاب از نظر من نقاط ضعفی هم داشت. اولا کاغذ کتاب نمیدانم بالکی است یا کاهی ولی بوی آن به شدت برایم عذابآور بود و باعث شد واقعا در طول خواندنش حس بدی پیدا کنم که شاید در مقدار لذت بردن یا نبردنم از داستان اثرگذار بود. دوم تصاویر اول کتاب بود که به شکل مسخرهای دخترهای داستان را با شال و روسری به تصویر کشیده بود.کلا به نظرم وجود تصاویر اول کتاب زیادی بود و توصیفات داستان برای تصویرسازی ذهنی مخاطب کفایت میکرد و آوردن تصویر و برخی توصیفات در صفحات اول، فقط باعث تکرار زیاد برخی توضیحات شده بود که حوصله مخاطب را سر میبرد. نکته سوم وجود توضیحات زیاد درباره ستارهها و نجوم وسط همه قسمتهای داستان بود، حتی در قسمتهایی که شاید باید به ماجراها یا احساسات شخصیت بیشتر پرداخته میشد و این حجم از توضیحات شبهعلمی، مخاطب را از فضای داستان و غرق شدن در آن دور میکرد. به همه این دلایل تا اواسط کتاب شاید داستان برایم پیش نمیرفت و فقط میخواندم که آن را تمام کرده باشم ولی بعد از اتمام کتاب به نظرم باگهایی که فکر میکردم دارد، برطرف شده بود. اما در کل خیلی از قسمتها جای پرداخت بیشتری داشت و برخی توصیفات و تکرارها جا داشت کمتر شود. نثر کتاب با وجود نداشتن ویراستار، خیلی شسته رفته و تمیز بود اما بهتر است ناشر قبل از چاپ مجدد، ۷،۸ مورد اشکال ویرایشی آن را هم برطرف کند. 2 32 حلما گودرزی 1404/3/28 من فکر کردم نویسندهٔ سلول شماره هفده یک نوجوان است از بس که در داستان تمام حرفها و فکرها نوجوانانه نوشته شده بود. اما مامان که گفت نویسنده مادر سه فرزند است، تعجب کردم. از بس که روحیهٔ من که نوجوان شدهام را میشناخت و درک میکرد و برایش داستان نوشته بود. کتاب را دوست داشتم چون اطلاعات نجوم و فضاشناسی در کتاب آمده بود. خیلی هیجانی و جذاب بود. توصیف خفه شدن شخصیتهای داستان خیلی خوب بود. از اینکه شخصیت اصلی داستان اینقدر شجاع بود، تعجب کردم مخصوصاً که پشت سر رئیسش غیبت میکرد و بدگویی میکرد. و حتی باورم نمیشد که آخر داستان رئیسش به او شوکر برقی زد و دوباره آن را به سلول شماره هفده انداخت. 😯 آن قسمتی که تورال نمیگذاشت بچهها خدا را ستایش کنند و به سوالهایشان راجع به زمین هم جواب نمیداد، بدم آمد ولی میدانم که برای بدجنس نشان دادن تورال لازم بود. دلم میخواهد نویسنده جلد دوم این رمان را بنویسد. راستی! جالب اینجاست که قبل از رسیدن کتاب، خواب یکی از قسمتهای داستان را دیده بودم و وقتی آن قسمت را خواندم تازه یاد خوابم افتادم. همچنین نقاشیهای کتاب کاملاً دقیق و زیبا بود ولی متأسفانه ویراستاری خوبی نداشت و کلی ویرگول لازم گم شده بود. 🤭 دست خانم فاطمهسادات موسوی درد نکند که برای ما نوجوانها مینویسند. 🌷 2 7 حامده بهجتی 1404/2/30 موضوع کتاب جالب بود و ایده ی خوبی داشت. میشد پرداخت بیشتری روی موضوع و شخصیت ها داشته باشه. اوایل کتاب کمی تکرار از خصوصیات شخصیت ها داشت. که جالب نبود. غیرمستقیم مفهوم منجی را خوب مطرح کرده بود. 2 2 نجمه حسنیه 1404/3/17 سلول شماره ۱۷ را همان روزهای اول نمایشگاه خریدم و دو روزه خواندم. کتاب خوشخوان، روان و جذاب نوشته شده بود. داستان درباره دختری به نام سدنا است که سالها پیش توسط نیروهای شیطانی به همراه ۳ نوزاد دیگر، از زمین دزدیده شده است و به فضا آمده است. سدنا که حالا در سن نوجوانی است، به دنبال پیدا کردن پاسخ سوالهایش، به زمین علاقهمند شده و میخواهد هرطور شده به زمین برگردد. اما در این مسیر دچار مشکلاتی میشود و با حوادث متنوعی دست و پنجه نرم میکند. اولین نکته قابل توجه، که کتاب را برای مخاطب نوجوان جذاب میکند، شخصیتپردازی درجه یک شخصیت اصلی، یعنی سدنا است. او لحن نوجوانانهای دارد، مدل یک نوجوان فکر میکند، احساساتش مشابه یک نوجوان است و درست مثل یک نوجوان سردرگم است. داشتن سوال، و تلاش برای پیدا کردن جواب، شخصیت سدنا را بیشتر شبیه یک نوجوان کرده است. سدنا مثل همه نوجوانها دنبال ساختن هویت خودش است و برای همین میخواهد به زمین یعنی زادگاهش برگردد. این شخصیتپردازی خوب، نشان از شناخت دقیق و کامل نویسنده از نوجوان امروزی دارد. اگرچه حوادث داستان میتوانست بیشتر از اینها باشد، اما حادثههای مطرح شده در کتاب، به خوبی پرداخته شدهاند و درون مایه اصلی داستان یعنی نقش منجی به خوبی در خلال این حوادث نشان داده شده است. اینجاست که نقطه درخشان کتاب خودش را نشان میدهد؛ تبیین مفهوم منجی برای مخاطب نوجوان امروزی با یک سوژه به روز و در یک ژانر پرطرفدار. این رویکرد نو به مفهوم منجی و پرداخت غیرمستقیم به آن، در بازار کتابهای مذهبی کمنظیر است. من معتقدم، در کنار برخی اشکالات جزئی، نتیجه کار، یک اثر خوب و تکنیکی شده است که با خیال راحت میتوان آن را به نوجوان ۱۲ تا ۱۶ ساله پیشنهاد کرد. 2 13