معرفی کتاب چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش اثر منصور ضابطیان

چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

منصور ضابطیان و 1 نفر دیگر
3.9
177 نفر |
54 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

388

خواهم خواند

120

ناشر
مثلث
شابک
9786008482079
تعداد صفحات
168
تاریخ انتشار
1399/9/9

توضیحات

        مراکش دروازه آفریقاست و نزدیکترین کشور آفریقایی به اروپا، مراکش زمانی مرا وسوسه کرد که در جنوب اسپانیا فیلم می ساختم و وقتی درکوچه پس کوچه های گرانادا قدم میزدم،احساسی از خویشاوندی با مردم آن منطقه داشتم.ایرانی ها مراکش را چندان نمی شناسند.در همه ی این سال ها مراکش جزو کشورهایی بوده که ایرانی ها کمتر به آنجا رفت وآمد داشته اند. حتی تا همین چند سال پیش هم ویزایی برای رفت وآمد صادر نمی شد.ریشه ی اختلافها شاید به سال های اول انقلاب برگردد؛زمانی که ملک حسن،پادشاه مراکش، محمدرضاپهلوی را پس از سقوطش در تهران در رباط پناه داد.از همان موقع بود که ملک حسین،پادشاه اردن،و انور سادات،رییس جمهور مصر،رفت توی لیست سیاه و 35 سال طول کشید تا فراموشی تاریخ به داد برقراری ارتباط مجدد بین مردم دو کشور برسد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به چای نعنا: سفرنامه و عکس های مراکش

نمایش همه

یادداشت‌ها

          📄 #یادداشت 
📘 #چای_نعنا
🖋️ #منصور_ضابطیان
📚#انتشارات_نشر_مثلث


چای نعنا کتاب سفرنامه آقای ضابطیان به کشور مراکش است. قبلا کتاب سباستین را از همین نویسنده خوانده بودم البته به صورت صوتی و از زبان خود نویسنده و از معدود کتابهای صوتی با خوانش نویسنده بود که پسندیدم و لذت بردم چون تدوین صوتی خوبی داشت.
تعریف چای نعنا را در همخوانی آن کتاب از دوستانم شنیدم و شاید همین انتظار من از کتاب را بالا برده بود. من سفرنامه های زیادی نخوانده‌ام پس نمیتوانم نظر کارشناسی بدهم اما به طور کلی نوشته‌های آقای ضابطیان ساده و صمیمی است شناخت عمیقی به انسان نمی‌دهد اما اطلاعات کلی از آن کشور می‌دهد که برای من مثمر ثمر است. او با مردم کوچه و بازار برخورد دارد و آن کشور را از دریچه چشم خودش برای ما شرح می‌دهد. از بین جاهایی که در کتاب توصیف شده بود باغ ماژورل برایم جذاب بود که در موردش در اینترنت جستجو کردم و فیلمی کوتاه از آن دیدم.
صفحه آخر کتاب توصیف کلی و جالبی از مراکش ارائه شده بود که پسندیدم.
در کل من کتاب را دوست داشتم و دید کلی خوبی در مورد مراکش به من داد.
از گروه همخوانی برای انتخاب این کتاب متشکرم.

دی ١۴٠٣

@BargiAzDanesh 🌱🌾
.
.
        

22

          از اونجایی‌که اولین کتاب سفرنامه‌ایه که خوندم، میتونم بگم متفاوت‌ترین کتابی بود که تا الان خوندم.
حالا دلم میخواد برم کازابلانکا و مسجدِ حسن ثانیِ بنا شده روی آب رو از نزدیک ببینم و اذان رو از اونجا بشنوم، برم طنجه یه سر به رستوران حسن آقا بزنم و کباب ماهی بخورم! یه صبح تا شب رو  تو کوچه های آبی رنگ و تودرتوی شفشاون بگردم، برم به فس و گورستان سیدی ابوبکر روی تپه رو ببینم که به قول ضابطیان انگار مرده‌ها از بالا به زندگیِ زنده‌ها ناظرن!
 و اما شهر مراکش و باغ ماژورل و قصرهای قدیمی‌ش. راستی مراکش اسم یکی از شهرای کشور morocco هست،  ولی ما ایرانیا با اسم مراکش این کشور رو میشناسیم، جالب بود برام!

در مورد امتیاز، یه جاهاییش میگفتم ۳ ستاره براش خوبه یه جاهاییش میگفتم ۲.۵ ستاره، باز میرفتم جلوتر نظرم میشد ۳.۵  ولی وقتی کتابو تموم کردم دلم نیومد کمتر از  ۴ ستاره بهش بدم! 
کتاب یه تعداد عکس هم داره ولی سیاه و سفیده. پیشنهادم اینه که وقتی کتاب رو میخونید حتما یه گوشی موبایل پیشتون باشه که همزمان اسم مکان‌ها رو سرچ کنید و عکسهای بیشتر و رنگی ازشون ببینید تا از این سفر کاغذی بیشتر لذت ببرید:)
        

16

          آشنایی و علاقه من به منصور ضابطیان برمیگرده به روزهایی که رادیو هفت از تلویزیون پخش میشد و من مینشتم پای صحبت هاشون با اون صدای دلنشین و آرامش بخششون.
برای همین حتا قبل از خوندن نظرات بقیه و در نهایت خوندن خود کتاب هم،مطمئن بودم از کتاب لذت میبرم. به طوری که دچار احساسی شدم که خیلی وقت بود موقع خوندن کتاب به سراغم نیموده بود. احساس ترس از تموم شدن کتابی که کلی باهاش ارتباط برقرار کردم!
لذت واقعی سفر رو من دو سال پیش وقتی که برای اولین بار تونستم با آدم های محلی کشوری دیگه ارتباط برقرار کنم، باهاشون تو کافه ها بشینم و وقتی هم اونا اومدن ایران منم تو تهران برگردونمشون فهمیدم.
برای همین لذت منصور ضابطیان رو از معاشرت با آدم های نازنین مراکشی عمیقا درک کردم و قلم روونشون به من اجازه داد بار دیگه به معجزه سفر و لذت هم صحبتی با مردمان بیگانه پی ببرم.
اونقدر از کتاب لذت بردم که جلوی خودم رو گرفتم و بلافاصله بعد از اتمام این کتاب سراغ سفرنامه دیگر ایشون موآ نرفتم تا بتونم اون کتاب رو چند هفته دیگه تو سالن ترانزیت فرودگاه وقتی اینبار خودم هم دارم میرم سفر بخونم!
        

1

          
منصور ضابطیان بعد از سفرنامه‌های مارک‌وپلو، مارک و ۲پلو، برگ اضافی و سباستین، کتاب سفرنامه‌ی مراکش را نوشت. کتابی با عنوان چای نعنا.
بهترین کتاب‌های مجموعه سفرنامه منصور ضابطیان همان دوتای اولی است. اما این آخری‌ها هم خوبند. اگر نخواندید اول آن دوتا را بخوانید و بعد این آخری‌ها را.
_
_
قبل از اینکه از کتاب چای نعنا برایتان بگویم، بگذارید کمی غیبت منصور ضابطیان را بکنیم. همیشه در خلال مطالعه کتاب‌های ضابطیان به خودش هم فکر می‌کردم. به قول توئیتری‌ها او را جاج می‌کردم. می‌گفتم این یارو پول از کجا می‌آورد که اینقدر سفر می‌رود؟ راستی چرا ازدواج نمی‌کند؟ یعنی زن گرفتن مانع سفر رفتن است؟ اصلا چرا طفلک کچل است؟ می‌گفتم با اینکه قریب به ۵۰ سال سن دارد ولی خیلی جوان‌تر به نظر می‌رسد. آیا این همه سفر و گشت و گذار باعث شده جوان بماند؟ یا مجرد ماندنش؟ تا صدای فمنیست‌ها درنیامده بگذارید برویم سراغ معرفی کتاب.
_
_
منصور ضابطیان در چای نعنا به مراکش رفته است.
نگاه او در این کتاب زیباست. ضابطیان در سفرنامه‌هایش به جای پرداختن به موزه‌ها و شهربازی‌ها و... به دل کوچه‌ها و محله‌ها می‌زند. موزه‌ها را که در اینترنت می‌توان دید. او به کشورها نگاهی اجتماعی دارد. زندگی مردمانش را روایت می‌کند، نه کاخ‌ها و عمارت‌هایشان را. آن گاریِ صدف‌فروشیِ بازار مدینای شهر کازابلانکاست که جذابیت دارد. آن ماجرای سینمای لوتیسیا است که شنیدنش کیف دارد. آن داستان جن‌گیرهای مزار سیدی عبدالرحمن است که شنیدنی است. 
_
_
بگذارید به عنوان مثال ماجرای آن سینما را تعریف کنم. ضابطیان در مراکش به سینمایی می‌رود که کمی با دیگر سینماها فرق دارد. آنجا کسی فیلم نگاه نمی‌کند. سینماهای خودمان را دیدید؟ آن ردیف آخر. در تاریکی ته سالن چه خبر است؟ حالا تصور کنید مراکش یک سینما دارد مخصوص همان ردیف آخری‌ها. یعنی کل سینما، ردیف آخر است. آن‌ها یک سینما مخصوص خود دارند و در آن هرکاری که دل‌شان بخواهد انجام می‌دهند. فضای کم و سالن تاریک هم مانع کارشان نمی‌شود. ضابطیان مشاهدات خود در این سینما را با قلمی دلنشین تعریف می‌کند. 
_
_
خب به حول قوه‌ی الهی پاسخ یکی دیگر از سوال‌هایم را یافتم. پرسیده بودم چرا ضابطیان طفلک کچل است؟ خب اگر شما تنهایی وارد چنین سینمایی بشوید، مویی به تن‌تان می‌ماند؟ نه والا.
خلاص
        

0

          فکر نمیکنم هیچ سفرنامه ای بتونه جای سفر را  برای کسی پر کند. تجارب  آدم ها  از سفر ، مثل اثر انگشتشون  متفاوت از هم دیگر است اما ... اما زمانی که به هر دلیل دستمون کوتاهه و نمیتونیم تجربه های  خودمون رو از سفر  داشته باشیم  اونوقته که شنیدن و خواندن سفرنامه ها  پرنده خیال رو راهی میکنه تا گام به گام  همراه مسافر بشه و داستان سفرش رو حس کنه . 
تا حالا مراکش نرفتم و تا قبل از اینکه کتاب رو بخونم اطلاعات چندانی ازش نداشتم ولی نمیدونم چرا شنیدن نام کشور مراکش برام یه حس خوب  متفاوت ایجاد میکرد که البته در حین خوندن کتاب  یه جورایی فهمیدم حسم درست بود ، الان خیلی بیشتر از قبل دوست دارم مراکش رو ببینم .
و اما راجع به کتاب باید بگم اولین اثری بود که از آقای ضابطیان خوندم و نمیدونم طرز دیدشون به سفر در همه سفرنامه هاشون  یکیه یا نه ولی من خودم به شخصه زاویه دیدشون رو دوست داشتم و چیزی که میخواستم  از مراکش بدونم رو بهم ارائه داد منظورم تقریبا فرهنگ و جو غالب مراکشه  ، نه صرفا یکسری اطلاعات گردشگری  ! 
و البته لزومی نداره اینو بگم ولی شیوه سانسور مطالبشون  هم خلاقانه بود .
        

13