یادداشت نعیمه خانی
1404/3/17

چرا اسم کتاب عزاداران بیل هست؟ (جلوتر جواب می دم) بیاین یکم عمیق بشیم ببینیم تو بیل چه ها گذشته! این کتاب داستان آدمایی رو میگه که توان عبور از رنجو ندارن و چون نمیتونن پردازشش کنن و ازش عبور کنن، مدام تکرارش میکنن. جایی که نه سوگواری میکنن، نه فراموش؛ فقط تکرار! تو این کتاب شخصیت ها نمیتونن بین خودشون و حیوانات، اشیاء و حتی مرگ تفکیکی قائل بشن. تجربه هاشون خام و دست نخورده میمونه رو دستشون. یه نظریهای درباره زبان و روان داریم که میگه توی مرحله پیش کلامی (که هنوز زبان یاد گرفته نشده) فرد چیزی رو حس میکنه اما نمیفهمه پس باهاش یکی میشه. مثلا تو داستان گاو مش حسن، او نمیتونه فقدان رو بفهمه پس خودش رو با اون یکی میکنه. اما وقتی وارد مرحله کلامی بشه، میتونه اونو درک کنه و بپذیره و بعدم ازش عبور کنه. انگار روان بیل هنوز به کلام نرسیده. پس تکرار و تکرار و تکرار ... اهالی بیل مرگ، عزا، بیماری، جنون و ترس را در زندگی روزمرهشون بازتولید میکنن، حتی زمانی که واقعهای برای سوگواری در میان نیست. در واقع، مرگ بهعنوان رخداد، جای خودش رو به «مرگ بهمثابه وضعیت» داده؛ مرگی که به تجربهی دائمی روان جمعی اون ها تبدیل شده. (جواب سوال ابتدای متن) ....... داستان ۵ و ۶ داستان های مورد علاقم بود و داستان آخر خیلی خیلی منو رنجوند. پ.ن: پسر مشدی صفر، خیییییلی رو مخم بود و اینجوری بودم که بزنید تو دهنش، مردک بی عقلِ جانی. کنجکاوم کتابای بیشتری از این نویسنده بخونم.
(0/1000)
نظرات
1404/3/18
من همه ی کتابهاش را خوندم .توصیه اکید میکنم حتما بخون. جزو اولین نویسنده های مورد علاقه منه. واقعا و واقعا طراز اول بود. خدایش بیامرزاد .در غربت مرد. یادش گرامی
1
1
نعیمه خانی
1404/3/17
1