سفرهای گالیور
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
4
خواندهام
63
خواهم خواند
38
نسخههای دیگر
توضیحات
سفرهای گالیور، هجویه ای به یاد ماندنی و جاودان از نویسنده ی بزرگ ایرلندی، جاناتان سویفت است و داستان مردی به نام لموئل گالیور را تعریف می کند که در آغاز، جراح بود و بعدها ناخدای چندین کشتی شد. این رمان، شناخته شده ترین کتاب سویفت بوده و اثری کلاسیک در ادبیات انگلیسی به حساب می آید. جاناتان سویفت در جایی درباره ی این کتاب گفته است: «سفرهای گالیور را نوشتم تا دنیا را از خواب غفلت بیدار کنم، نه که آن را منحرف سازم.» لموئل گالیور، پس از شکستن کشتی و سرگردان شدن در دریا، در جزیره ی لی لی پوت به هوش می آید؛ ساکنان این جزیره، مردمانی کوتاه قامت هستند که اندازه شان، دعواهایی که بر سر خوشتیپی و شهرت می کنند را بسیار خنده دار جلوه می دهد. ملاقات های گالیور با غول ها، اسب هایی فیلسوف مسلک و موجوداتی درنده خو، به او بینشی بهتر و عمیق تر درباره ی رفتارهای انسانی می بخشد. این هجویه ی طوفانی و گزنده از جاناتان سویفت، انسان را در تالار آینه های فکر، به عنوان گونه ای با رفتارهای بسیار متغیر و درنهایت همچون حیوانی ناطق به نمایش گذاشته و بازتابی بی پرده و روراست از انسان ها ارائه می دهد.
بریدۀ کتابهای مرتبط به سفرهای گالیور
نمایش همهلیستهای مرتبط به سفرهای گالیور
نمایش همهیادداشتها
1402/3/1
2
1402/4/3
سفرهای گالیوِر (به انگلیسی: Gulliver's Travels)، (منتشرشده در ۱۷۲۶ و تجدیدنظر شده به سال ۱۷۳۵) با عنوان کاملِ سفرهایی به برخی ممالک دورافتادهٔ جهان در چهار بخش، نوشتهٔ لموئل گالیور، نخست در نقش پزشک کشتی و سپس بهعنوان ناخدا داستانی تخیلی نوشتهٔ جاناتان سوییفت به زبان انگلیسی است. این کتاب یکی از آثار ماندگار و کلاسیک ادبیات انگلیسی و همچنین اثری هزل بر طبیعت انسان و هجو داستانهای ماجراجویانهٔ آن روزگار است.کتاب از زمان نخستین چاپ آن بسیار محبوب شد (جان گِی در نامهای که در ۱۷۲۶ به سوییفت نوشتهاست میگوید: «[کتاب] همه جا خوانده میشود؛ از جلسات کابینه بگیر تا مهدکودکها») و همچنان هم به صورتهای مختلف چاپ میشود. همچنین اقتباسهای فراوانی از روی آن بهصورت کمیک استریپ، انیمیشن، فیلم، مجموعهٔ تلویزیونی و امثال آن شدهاست. داستان که در چهار بخش نوشته شدهاست، بهصورت سفرنامهٔ دریانوردی به نام ناخدا لموئل گالیور و از زبان خود وی بیان میشود. نسخههای مختلف، تفاوتهای چندی با هم دارند اما همهٔ نسخهها در مواردی مشترک هستند که بنیان نسخههای امروزیِ اثر هستند. کتاب بهشیوهٔ کتابهای آن روزگار با شرح مختصری از زندگی شخصیت و معرفی او آغاز میشود و با شرح سفرهای او ادامه مییابد. لموئل گالیور، زاده پدر و مادری شریف در انگلستان است که حرفه جراحی را در پیش گرفته. از او به عنوان پزشک در کشتی بهره میبرند و ناخداها او را به سفرهای دریایی میبرند. هدف او از سفر با کشتی طبیعتا به دست آوردن ثروت است تا خود و خانوادهاش در رفاه زندگی کنند اما همانطور که خود او در کتاب بیان میکند، هدف نهایی او انتقال تجربه است. بدون شک گالیور خودش را یک جهانگرد نمیداند و از اینکه نوشتههایش نیز به این صورت دیده شود در هراس است. لموئل گالیور به عنوان شخصیت اصلی و راوی کتاب، ما را همراه خود به چهار سفر و در نتیجه به چهار مکان مختلف میبرد که هرکدام ویژگیهای خاص خودشان را دارند. در تمامی سفرها کشتیای که گالیور سوار بر آن است دچار حادثه میشود و او هر بار که خود را به ساحلی میرساند قدم به دنیایی ناشناخته میگذارد. سفر به لیلیپوت: در یکی از سفرها، کشتی توفانزدهٔ گالیور میشکند و امواج او را به ساحل میبرند. گالیور بیهوش میشود و وقتی به هوش میآید خود را اسیر مردمی کوچک (با متوسط قامتی حدود ۱۵ سانتیمتر) که ساکن لیلیپوت هستند، مییابد. او مدتی در سرزمین لیلیپوت میمانَد. لیلیپوتیها سالهاست بر سرِ شکستن تخممرغ از سر یا ته با یکی از کشورهای همسایه اختلاف و جنگ دارند. پادشاه لیلیپوتیها تصمیم میگیرد در جنگی با کمک گالیور مملکت همسایه را شکست بدهد، و چون گالیور مخالفت میکند، پادشاه دستور کور کردن او را میدهد. گالیور میگریزد و خود را به مملکت همسایه میرسانَد و با کمک این مردم کشتیای میسازد و از راه دریا فرار میکند. سفر به براب دینگ نَگ: سفر بعدی گالیور، او را که بازهم کشتیاش شکسته، به سواحل براب دینگ نَگ میاندازد. مردمان براب دینگ نَگ غولپیکرند و گالیور پس از دستبهدستگشتن و به نمایش درآمدن، سر از قصر پادشاه درمیآورَد. پادشاه دستور میدهد جعبهای کوچک برای زندگی گالیور بسازند. گالیور بههمراه پادشاه راهی سفری دریایی میشود؛ اما عقابی غولپیکر جعبهٔ گالیور را میدزدد و آن را به دریا میاندازد. سفر به لاپوتا: گالیور دوباره در دریا سرگردان میشود، تا اینکه جزیرهای را در حال پرواز بر بالای سرش میبیند. مردمان جزیرهٔ پرنده، موسوم به لاپوتاییها، گالیور را بالا میکشند و نجات میدهند. لاپوتاییها مردمانی علمزده هستند که همه چیز را در قالب علم میبینند. آنها تمام وقت بر روی موضوعات مضحک و بیفایدهای همچون تولید نور از خیار، ساخت بالش از سنگ مرمر، و تشخیص مخالفان نظام با آزمایش مدفوع افراد مشکوک، تحقیق میکنند. بااینهمه، آنها به گالیور امکاناتی برای ادامهٔ سفر میدهند. گالیور هم مدت کوتاهی در بال نیب رابی، لوگ ناگ و گلوب دوب دریب به سیاحت میپردازد، و با اشباحی سخنگو و مردمانی نامیرا ملاقات میکند. سفر به هوئیهِنِم: سرانجام، گالیور به سرزمین هوئیهِنِمها میرسد. در این سرزمین، اسبهایی باهوش بر انسانهایی وحشی حکمرانی میکنند. گالیور، بهعنوان انسانی با درجهای از فهم و هوش، ازنظر اسبها برای حکمرانیشان بر انسانهای وحشی، خطرناک ارزیابی میشود؛ بنابراین، او را بیرون میرانند.(پایان چکیده ی کتاب) هدف این نیشخند ها: آن ها که دنیای معاصر سوئیفت را خوب می شناسند، هرگز پی نبرده اند که او می خواهد با این اثر نیشخند آمیز چه کسانی را هدف قرار دهد، و نیش گزنده ی خود را در تنِ چه افراد و گروهی فرو کند. با این وصف کسانی که این اثر را مطالعه می کنند به این گونه چیز ها توجه ندارند، و نمی خواهند هدف نیش گزنده ی او را بشناسند، و اگر خوانندگان دقیق و مطلعی باشند، آن را اثری خردمندانه می یابند، که به قول ((موریس پونس))، ((منظوری فراتر از آن دارد که هیاهوی باد و طعم نمک و بوی خاک را توصیف کند.)) و منابع فکری این رمان را باید در آثار بزرگانی چون هومر، لوسین، فیلوستوات، اریستوفان، رابله، و سیرانو دوبر ژوراک پیدا کرد. این رمان در عین شوخ طبعی و طنز، معترض و مبارز است، لیبرالیسم فلسفی سوئیفت عمیقاً با نظام سلطنتی مخالفت دارد. سوئیفت در محدوده ی مذهب به تسامح و آزاد اندیشی معتقد است. و با تعصباتی که در عصر او حاکم بر جامعه بود، سخت مخالف بود. و طرز تفکر او را در این کتاب به خوبی می توان دید. آندره برتون معتقد است که جاناتان سوئیفت مبتکر ((کمدی سیاه)) در تاریخ ادبیات جهان است. (منبع:رمان های کلیدی جهان، نوشته ی دومینیک ژنس) سفر های گالیور را می توان اولین رمان پاد آرمان شهری در دنیای ادبیات کلاسیک دانست. (منبع: سفر های گالیور ترجمه ی محمود گودرزی) در این کتاب، سوییفت با استفاده از تمثیل نقدهای زیادی به حاکمیت، مذهب و جامعه انسانی وارد میکند. جاناتان سوییفت با در کتاب سفرهای گالیور با کنار هم قرار دادن سنت سفرنامهنویسی کلاسیک، طنز و ژانر فانتزی هجویهای نوشته است که امروز هم میدرخشد. کتاب او با اینکه شبیه سفرنامه است اما تنها به روایت خاطرات و مخاطرات سفر نپرداخته بلکه با نسبتدادن ویژگیهای مردمان انگلستان به ساکنین سرزمینهایی خیالی امکانی فراهم کرده تا نگاهی انتقادی به سیاست، اجتماع و شخصیتهای تاریخی همعصرش داشته باشد و آنها را به ریشخند بگیرد. در نظر بگیرید که گالیور در سفرهایش به این سرزمینهای عجیب، بسیار به ندرت میترسد و یا متعجب میشود. گالیور خیلی سریع وضعیت را درک کرده و بلافاصله سعی در شناخت آدمهای اطرافش میکند. او میخواهد ارتباط برقرار کند، زبان مردم را یاد بگیرد و مهمتر از همه میخواهد در سفرنامههایش تجربه زیستن در سرزمینهای آرمانی را منتقل کند. گالیور در روایت این سفرها به نقد ظلم و استبداد حاکمان میپردازد، مسیٔلهای که در نامه ابتدایی کتاب که به ناشرش نوشته، آن را دلیل انتشار کتاب میداند و از تغییرنکردن اوضاع جهان بعد از انتشار آن اظهار نارضایتی میکند. گالیور در سفر اول وارد دنیای آدمهای کوچک میشود و بعد وضعیت به کلی تغییر میکند و وارد دنیای غولها میشود. در سفر سوم گالیور وارد دنیای آدمایی میشود که اگرچه اهل علم هستند اما به نظر میرسد منطق ندارند و دوباره این وضعیت تغییر و گالیور وارد دنیایی میشود که سرشار از منطق و خرد است. در این تغییر و تحویل و تلاش برای ارتباط گرفتن و یادگیری زبان هر سرزمین، گالیور از درون متحول میشود. هدف گالیور از نوشتن سفرهایش نیز ایجاد تغییر در دنیایی است که در آن بزرگ و کوچک، روشنفکر و اهل خرد در کنار هم برای تعالی تلاش کنند. اما چنین چیزی اتفاق نمیافتد (همانطور که در نامه ابتدای کتاب، گالیور از این موضوع شکایت دارد) و ما میبینیم که از دیدگاه گالیور انسان همیشه به سمت شر و شرارت کشش دارد. در سفر آخر گالیور شیفته منطق و خوشقلبی اسبهایی است که حتی درکی از واژههای مخرب مانند جنگ و شرارت و حرص و طمع ندارند. همین سفر آخر است که روح و روان گالیور را پاکسازی میکند و او را متحول میکند. گالیور در طول سفرهایش همواره با پادشاه، امپراتور و بزرگان نشست و برخاست داشت و درباره کارهای «انسان» و دلیل اینکه این کارها را انجام میدهند صحبت میکرد. شرح دادن این کارها و مهمتر از آن دلیل انجام کارهای مختلف برای موجودات دیگر باعث میشد که گالیور از نگاه دیگر و از زوایای مختلف رفتارها را دوباره از اول تحلیل و بررسی کند. همین موضوع باعث میشد گالیور پی ببرد برخی از اقدامات تا چه اندازه احمقانه هستند. احمقانه بودن این کارها زمانی به اوج رسید که گالیور سعی داشت آن را برای اسبهای سرزمین هویهنهنم شرح دهد. در نهایت اینکه جستوجوی گالیور و سفر به سرزمینهای مختلف برای پیداکردن جامعهای آرمانی به سرانجام رسید و گالیور سرزمین هویهنهنم را پیدا کرد اما چه فایده که انگلستان – سرزمین مادری گالیور – همچنان باعث ناامیدی گالیور است.(برگرفته از سایت کافه بوک) جاناتان سوئیفت یکی از بزرگان مکتب ادبی نئوکلاسیسیزم، نویسنده،شاعر و منتقد ایرلندی است. این اثر با ترجمه آقای منوچهر امیری نشر علمی و فرهنگی و با ترجمه آقای محمود گودرزی از نشر برج منتشر شده است.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1402/11/22
28
1403/7/17
22